پرش به محتوا

كيف ردّ الشيعة غزو المغول: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
 
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
{{جعبه اطلاعات کتاب
[[پرونده:NUR13775J1.jpg|بندانگشتی|كيف ردّ الشيعة غزو المغول]]
| تصویر =NUR13775J1.jpg
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
| عنوان =كيف ردّ الشيعة غزو المغول
|+ |
| عنوان‌های دیگر =
|-
! نام کتاب!! data-type='bookName'|كيف ردّ الشيعة غزو المغول
|-
|نام های دیگر کتاب
|data-type='otherBookNames'|
|-
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
|data-type='authors'|[[کورانی، علی]] (نويسنده)
| پدیدآوران =  
 
[[کورانی، علی]] (نویسنده)
|-
|-
|زبان
|data-type='language'|عربي
|data-type='language'|عربي
|-
|کد کنگره  
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏239‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏9‎‏ک‎‏9  
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏239‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏9‎‏ک‎‏9  
|-
| موضوع =
|موضوع  
شيعه - دفاعيه‌ها و رديه‌ها
|data-type='subject'|شيعه - دفاعيه‎ها و رديه‎ها
 
مغولان - تاريخ  
مغولان - تاريخ  
 
نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، 597 - 672ق. - تاثير  
نصيرالدين طوسي، محمد بن محمد، 597 - 672ق. - تاثير  
کشورهای اسلامی - تاريخ  
 
کشورهاي اسلامي - تاريخ  
|-
|ناشر  
|ناشر  
|data-type='publisher'|دار الهدي  
| ناشر =  
|-
دار الهدي  
|مکان نشر  
| مکان نشر = ايران - قم
|data-type='publishPlace'| ايران - قم
| سال نشر =مجلد1: 1389ش , 2010م , 1431ق ,  
|-
||سال نشر  
|ata-type='publishYear'|مجلد1: 1389ش , 2010م , 1431ق ,  
|-class='articleCode'


|کد اتوماسیون  
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE13775AUTOMATIONCODE
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE13775AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
|}
| شابک =978-964-497-298-0
</div>
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13775
| کتابخوان همراه نور =13775
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پیش از =
}}


'''كيف ردّ الشيعة غزو المغول''' اثر [[کورانی، علی|علی کورانی عاملی]]، در پاسخ به این شبهه وهابیت که شیعه سبب حمله مغول به سرزمین‌های اسلامی بوده نوشته شده است.
'''كيف ردّ الشيعة غزو المغول''' اثر [[کورانی، علی|علی کورانی عاملی]]، در پاسخ به این شبهه وهابیت که شیعه سبب حمله مغول به سرزمین‌های اسلامی بوده نوشته شده است.
خط ۵۹: خط ۴۸:
در شماره دوم از همین فصل کتاب، آدرس‌های اینترنتی توجه خواننده را به خود جلب می‌کند. خواننده می‌تواند با مراجعه به این صفحات اینترنتی تاریخ و قبائل مغول، تاریخ حکام و سلسله‌های حاکم و کتاب تاریخ مغول عباس اقبال آشتیانی را مطالعه کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9</ref>. کتابی که نویسنده معرفی کرده است عبارت است از: تاریخ مغول از حمله چنگیزخان (اوایل قرن هفتم) تا تشکیل دولت تیموری (نیمه دوم قرن نهم)<ref>ر.ک: همدانی، علی‌کرم، ص7</ref>.
در شماره دوم از همین فصل کتاب، آدرس‌های اینترنتی توجه خواننده را به خود جلب می‌کند. خواننده می‌تواند با مراجعه به این صفحات اینترنتی تاریخ و قبائل مغول، تاریخ حکام و سلسله‌های حاکم و کتاب تاریخ مغول عباس اقبال آشتیانی را مطالعه کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9</ref>. کتابی که نویسنده معرفی کرده است عبارت است از: تاریخ مغول از حمله چنگیزخان (اوایل قرن هفتم) تا تشکیل دولت تیموری (نیمه دوم قرن نهم)<ref>ر.ک: همدانی، علی‌کرم، ص7</ref>.


در ابتدای فصل دوم کتاب خبر دادن [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] از حمله چنگیزخان ذکر شده است. گویا می‌بینیم آن‌ها را که گروهى هستند که چهره‌هایشان مانند سپر (پهن و گرد) و چکش‌خورده است. لباس‌های دیبا و ابریشم مى‌پوشند و اسب‌های نیکو یدک مى‌کشند، هرکجا (که وارد شوند) خونریزى بسیار سخت واقع مى‌شود به‌گونه‌ای که مجروحین بر روى کشته‌ها راه روند و گریخته کمتر از اسیر باشد (اکثراً مخالفین آن‌ها کشته یا اسیر شوند و راه فرارى ندارند)<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21</ref>. نویسنده پس از ذکر سخن ابن ابی الحدید درباره این حدیث می‌نویسد: این یکی از معجرات [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] است و عقیده ما بر این است که پیامبر(ص) مطالب بسیاری به آن حضرت آموخت<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.
در ابتدای فصل دوم کتاب خبر دادن [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] از حمله چنگیزخان ذکر شده است. گویا می‌بینیم آن‌ها را که گروهى هستند که چهره‌هایشان مانند سپر (پهن و گرد) و چکش‌خورده است. لباس‌های دیبا و ابریشم مى‌پوشند و اسب‌های نیکو یدک مى‌کشند، هرکجا (که وارد شوند) خونریزى بسیار سخت واقع مى‌شود به‌گونه‌ای که مجروحین بر روى کشته‌ها راه روند و گریخته کمتر از اسیر باشد (اکثراً مخالفین آن‌ها کشته یا اسیر شوند و راه فرارى ندارند)<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21</ref>. نویسنده پس از ذکر سخن ابن ابی‌الحدید درباره این حدیث می‌نویسد: این یکی از معجرات [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] است و عقیده ما بر این است که پیامبر(ص) مطالب بسیاری به آن حضرت آموخت<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.


از جمله نکات قابل‌توجه که در فصل چهارم کتاب مطرح شده این مطلب است که وهابیان همواره به تبعیت از [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، شیعه را متهم می‌کنند که سبب حمله مغول به بلاد مسلمین و سقوط خلافت شرعی بوده است. آن‌ها گمان می‌کنند که وزیر محمد بن علقمی اسدی شیعه بوده و بنا داشته که از فرمانده سپاه دویدار و پسر خلیفه به خاطر هجومشان به محله کرخ شیعیان در بغداد دو سال پیش از حمله مغول، انتقام بگیرد؛ پس به هولاکو نامه نوشت و او را بر حمله به بغداد تشجیع نمود. شیعه این کلام را از افترائات [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] می‌داند؛ چراکه ابن علقمی عالمی مبرای از این اتهام است، بلکه او برای دفاع از بغداد و سرزمین‌های مسلمانان این کار را کرد، اما کلامش را نشنیدند. او سپس اقدام به بر حذر داشتن مغولان از داخل شدن به بغداد و تخریب آن نمود اما باز هم به سخنش گوش ندادند<ref> ر.ک: همان، ص67</ref>. همچنین شیعه جواب محکم‌تری به وهابیان می‌دهد: حتی اگر بپذیریم که شیعه سبب سقوط خلافت عباسی بوده است. پس‌ازآن خلافت قوی‌تر و وسیع‌تر از آن خلافت عثمانی تشکیل شد. پس وهابیت آمد و به همراهی انگلیس سال‌های طولانی با آن جنگیدند تا این‌که خلافت عثمانی را ساقط کردند. درحالی‌که فقهای شیعه و عشایر آن‌ها در عراق دوش‌به‌دوش سپاهیان خلافت عثمانی با لشکر انگلیسی مبارزه کردند و خون شهدای آن‌ها با شهدای ترک به هم آمیخته شد و مجاهدین شیعه با افسران لشکر عثمانی زندانی شدند و همگی به دست انگلیس اعدام شدند. لکن وهابیان این حقایق را مخفی می‌کنند و فریادشان را با متهم کردن شیعه و ابن علقمی و نصیرالدین طوسی به خیانت بالا می‌برند.... کورانی سپس به ظهور نویسندگان منصف در سال‌های اخیر اشاره می‌کند که برخلاف وهابیت صدا را به بی‌گناهی ابن علقمی و خواجه نصیر طوسی و شیعه بلند کرده‌اند. سعد بن حذیفه غامدی استاد تاریخ اسلامی در دانشگاه ملک سعود کتابی با نام سقوط دولت عباسی و نقش شیعه بین حقیقت و اتهام نوشته است<ref>ر.ک: همان، ص68-67</ref>.
از جمله نکات قابل‌توجه که در فصل چهارم کتاب مطرح شده این مطلب است که وهابیان همواره به تبعیت از [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، شیعه را متهم می‌کنند که سبب حمله مغول به بلاد مسلمین و سقوط خلافت شرعی بوده است. آن‌ها گمان می‌کنند که وزیر محمد بن علقمی اسدی شیعه بوده و بنا داشته که از فرمانده سپاه دویدار و پسر خلیفه به خاطر هجومشان به محله کرخ شیعیان در بغداد دو سال پیش از حمله مغول، انتقام بگیرد؛ پس به هولاکو نامه نوشت و او را بر حمله به بغداد تشجیع نمود. شیعه این کلام را از افترائات [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] می‌داند؛ چراکه ابن علقمی عالمی مبرای از این اتهام است، بلکه او برای دفاع از بغداد و سرزمین‌های مسلمانان این کار را کرد، اما کلامش را نشنیدند. او سپس اقدام به بر حذر داشتن مغولان از داخل شدن به بغداد و تخریب آن نمود اما باز هم به سخنش گوش ندادند<ref>ر.ک: همان، ص67</ref>. همچنین شیعه جواب محکم‌تری به وهابیان می‌دهد: حتی اگر بپذیریم که شیعه سبب سقوط خلافت عباسی بوده است. پس‌ازآن خلافت قوی‌تر و وسیع‌تر از آن خلافت عثمانی تشکیل شد. پس وهابیت آمد و به همراهی انگلیس سال‌های طولانی با آن جنگیدند تا این‌که خلافت عثمانی را ساقط کردند. درحالی‌که فقهای شیعه و عشایر آن‌ها در عراق دوش‌به‌دوش سپاهیان خلافت عثمانی با لشکر انگلیسی مبارزه کردند و خون شهدای آن‌ها با شهدای ترک به هم آمیخته شد و مجاهدین شیعه با افسران لشکر عثمانی زندانی شدند و همگی به دست انگلیس اعدام شدند. لکن وهابیان این حقایق را مخفی می‌کنند و فریادشان را با متهم کردن شیعه و ابن علقمی و نصیرالدین طوسی به خیانت بالا می‌برند.... کورانی سپس به ظهور نویسندگان منصف در سال‌های اخیر اشاره می‌کند که برخلاف وهابیت صدا را به بی‌گناهی ابن علقمی و خواجه نصیر طوسی و شیعه بلند کرده‌اند. سعد بن حذیفه غامدی استاد تاریخ اسلامی در دانشگاه ملک سعود کتابی با نام سقوط دولت عباسی و نقش شیعه بین حقیقت و اتهام نوشته است<ref>ر.ک: همان، ص68-67</ref>.


از دیگر مطالب جالب توجه، شیعه شدن سلطان محمد خدابنده است. برای این موضوع سه دلیل ذکر شده است: اول این‌که او همسرش را سه طلاقه کرده بود و پشیمان شد. فقهای مذاهب اهل سنت فتوا داده بودند که طلاقش صحیح است و زنش بر او حرام است مگر این‌که با مرد دیگری ازدواج کند. او را به [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] راهنمایی کردند. علامه را احضار کرد و فقها نظاره‌گر بودند. وی بطلان طلاق را اثبات نمود به دلیل این‌که بدون شهود و شروط بوده و طلاق سه بار در یک مجلس تنها یک‌بار واقع می‌شود. دوم این‌که سلطان قبر [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] را زیارت کرد و در نجف خوابی دید. این خواب باعث شد که از مذهب تشیع تحقیق کند. پس او را شگفت‌زده کرد و به مذهب تشیع مایل شد. سوم این‌که سلطان غازان خان در سال 702ق در بغداد بود. به سیدی علوی برخورد که نماز جمعه را به جماعت و نماز ظهرش را فرادی خواند. پس او را کشت. بستگانش شکایت به سلطان بردند، او ناراحت شد و از قتل مردی از اولاد رسول به سبب این‌که نمازش را اعاده کرده خشمگین شد. پس شروع به تحقیق از مذاهب کرد و... به شیعه علاقه‌مند و شیعه شد و به سادات و عمارت مشاهد ائمه(ع) اهتمام نمود<ref> ر.ک: همان، ص165-164</ref>.
از دیگر مطالب جالب توجه، شیعه شدن سلطان محمد خدابنده است. برای این موضوع سه دلیل ذکر شده است: اول این‌که او همسرش را سه طلاقه کرده بود و پشیمان شد. فقهای مذاهب اهل سنت فتوا داده بودند که طلاقش صحیح است و زنش بر او حرام است مگر این‌که با مرد دیگری ازدواج کند. او را به [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] راهنمایی کردند. علامه را احضار کرد و فقها نظاره‌گر بودند. وی بطلان طلاق را اثبات نمود به دلیل این‌که بدون شهود و شروط بوده و طلاق سه بار در یک مجلس تنها یک‌بار واقع می‌شود. دوم این‌که سلطان قبر [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] را زیارت کرد و در نجف خوابی دید. این خواب باعث شد که از مذهب تشیع تحقیق کند. پس او را شگفت‌زده کرد و به مذهب تشیع مایل شد. سوم این‌که سلطان غازان خان در سال 702ق در بغداد بود. به سیدی علوی برخورد که نماز جمعه را به جماعت و نماز ظهرش را فرادی خواند. پس او را کشت. بستگانش شکایت به سلطان بردند، او ناراحت شد و از قتل مردی از اولاد رسول به سبب این‌که نمازش را اعاده کرده خشمگین شد. پس شروع به تحقیق از مذاهب کرد و... به شیعه علاقه‌مند و شیعه شد و به سادات و عمارت مشاهد ائمه(ع) اهتمام نمود<ref>ر.ک: همان، ص165-164</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۷۰: خط ۵۹:
ازآنجاکه منابع عبارات در متن کتاب ذکر شده کتاب فاقد پاورقی است.
ازآنجاکه منابع عبارات در متن کتاب ذکر شده کتاب فاقد پاورقی است.


==پانویس ==
==پانویس==
<references />
<references/>


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
# مقدمه و متن کتاب
# مقدمه و متن کتاب
# همدانی، علی کرم، «عباس اقبال آشتیانی و تاریخ مغول و اوایل ایام تیموری»، پایگاه مجلات تخصصی نور، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، مرداد 1377، شماره 9 و 10، صفحه 7 تا 8؛ به آدرس اینترنتی:
#[[:noormags:65097| همدانی، علی کرم، «عباس اقبال آشتیانی و تاریخ مغول و اوایل ایام تیموری»، پایگاه مجلات تخصصی نور، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، مرداد 1377، شماره 9 و 10، صفحه 7 تا 8]].
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/65097
 
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
 
[[مصادرۀ قبر پیامبر]]
 
[[الشیخ نصیرالدین الطوسی و سقوط بغداد]]


[[سقوط الدولة العباسية و دور الشيعة بين الحقيقة و الإتهام]]


== وابسته‌ها ==
==پیوندها==
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16439 مطالعه کتاب كيف ردّ الشيعة غزو المغول در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
   
   
خط ۹۲: خط ۸۴:
   
   
[[رده:امامیه اثناعشریه، زیدیه، کیسانیه]]
[[رده:امامیه اثناعشریه، زیدیه، کیسانیه]]
[[رده:جدید 25 تیرالی 24 مرداد]]
۹٬۸۰۲

ویرایش