۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابی ' به 'ابی') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
'''دیوان ابنعربی'''، از آثار عارف نامی قرن ششم و هفتم، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابوبکر مـحمد بـن عربی حاتمی طایی]]، مشهور به ابنعربی (560 -638ق) به زبان عربی است. این کتاب توسط احـمد حسن بسج مورد تحقیق و شرح قرار گرفته و منتشر شده است. | '''دیوان ابنعربی'''، از آثار عارف نامی قرن ششم و هفتم، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابوبکر مـحمد بـن عربی حاتمی طایی]]، مشهور به ابنعربی (560 -638ق) به زبان عربی است. این کتاب توسط احـمد حسن بسج مورد تحقیق و شرح قرار گرفته و منتشر شده است. | ||
ابنعربی تنها یک نویسنده نیست. او درعینحال یک شاعر است و شعر او در ادبیات عربی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. اشعار ابنعربی بهجز در دیوان او و کتاب تـرجمان الأشواق، در آثار دیگری مانند فتوحات، فصوص و کتابهای دیگر نیز آمده است <ref>کیانی، حسین و میرقادری، فضلالله، ص154</ref> | ابنعربی تنها یک نویسنده نیست. او درعینحال یک شاعر است و شعر او در ادبیات عربی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. اشعار ابنعربی بهجز در دیوان او و کتاب تـرجمان الأشواق، در آثار دیگری مانند فتوحات، فصوص و کتابهای دیگر نیز آمده است <ref>کیانی، حسین و میرقادری، فضلالله، ص154</ref> | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
شارح در مقدمه بسیار کوتاه و یک صفحهای خود، چنین بیان میدارد: «تـمام تـلاش خود را به کار بـردم تـا هدف شاعر از سرودن قصیدههایش را روشن سازم و با کمک گرفتن از خدای بلندمرتبه و تکیه بر فرهنگهای اصطلاحات صوفیانه و منابع دیگر در زمینه اصطلاحات صوفیانه قصیدهها را شرح و توضیح دهم و همچنین آیات و احادیث و اعلامی را که در اشـعار بـه آنها اشاره شده است، استخراج کردم»<ref>ر.ک: مقدمه، ص3</ref> | شارح در مقدمه بسیار کوتاه و یک صفحهای خود، چنین بیان میدارد: «تـمام تـلاش خود را به کار بـردم تـا هدف شاعر از سرودن قصیدههایش را روشن سازم و با کمک گرفتن از خدای بلندمرتبه و تکیه بر فرهنگهای اصطلاحات صوفیانه و منابع دیگر در زمینه اصطلاحات صوفیانه قصیدهها را شرح و توضیح دهم و همچنین آیات و احادیث و اعلامی را که در اشـعار بـه آنها اشاره شده است، استخراج کردم»<ref>ر.ک: مقدمه، ص3</ref> سپس در سه صفحه به بررسی کوتاهی از زندگی و آثار ابنعربی میپردازد. شارح تلاش کرده تا دیوان را بر اساس موضوع شعرها تنظیم کند، ولی پراکندگی مـوضوعات، شـارح را بر آن داشـته تا در ابتدای هر سروده در عبارتی کوتاه که با «قال» شروع میشود، به موضوع اشاره کند. شرح واژگـان دشوار، معرفی اعلام و اشاره به تضمین آیه و حدیث از دیگر ویژگیهای این کتاب اسـت. بـا وجـود تلاش فراوانی که شارح در تدوین دیوان کرده است، هنوز اشتباههای چاپی و وزنی در آن یافت میشود<ref>کیانی، حسین و میرقادری، فضلالله، ص155</ref> | ||
اصطلاحات عـرفانی از پربـسامدترین عنوانهای شعر ابنعربی است که بهگونهای پراکنده در دیوان یافت میشود؛ مانند: في تـأخر الأنـوار عـن النور، في باب النور البدوي، النور الكوكبي، البصر المكلف، السمع المكلف، اللسان المكلف، اليد المـكلفة، البطن المكلف، الفرج المكلف، الرجل المكلف، الإنسان الكامل، النفس الناطقة، الجسم الكامل و حـالتهایی چون توبه، غنی، اسـتغنا، مـرید، مراد، متقی و نیز اصطلاحات تیمم و غسل، نماز و انواع آن، نماز مسافر و نماز وتر، نماز جماعت، نماز عید، نماز جمعه، نماز کسوف، استسقا، استخاره، زکات، حج و... از جمله عنوانهای شعری شاعر است<ref>همان</ref> | اصطلاحات عـرفانی از پربـسامدترین عنوانهای شعر ابنعربی است که بهگونهای پراکنده در دیوان یافت میشود؛ مانند: في تـأخر الأنـوار عـن النور، في باب النور البدوي، النور الكوكبي، البصر المكلف، السمع المكلف، اللسان المكلف، اليد المـكلفة، البطن المكلف، الفرج المكلف، الرجل المكلف، الإنسان الكامل، النفس الناطقة، الجسم الكامل و حـالتهایی چون توبه، غنی، اسـتغنا، مـرید، مراد، متقی و نیز اصطلاحات تیمم و غسل، نماز و انواع آن، نماز مسافر و نماز وتر، نماز جماعت، نماز عید، نماز جمعه، نماز کسوف، استسقا، استخاره، زکات، حج و... از جمله عنوانهای شعری شاعر است<ref>همان</ref> | ||
ابنعربی، شـاعر اندلسی است و ویژگیهای ساختاری و محتوایی شعر اندلس در دیوان او آشکار است؛ برای نمونه، شاعر در قالب موشح، اشعاری سروده است و بیست و چهار موشح در دیوان او بهگونهای پراکنده و با موضوعهای گوناگون یافت میشود<ref>همان</ref> | ابنعربی، شـاعر اندلسی است و ویژگیهای ساختاری و محتوایی شعر اندلس در دیوان او آشکار است؛ برای نمونه، شاعر در قالب موشح، اشعاری سروده است و بیست و چهار موشح در دیوان او بهگونهای پراکنده و با موضوعهای گوناگون یافت میشود<ref>همان</ref> | ||
ابنعربی در زمـانی میزیست که توجه به لفظ و بازی با کلمات و قدرتنمایی در سرودن قصیدههای بلند و در مضمونی علمی رواج داشت. جای هیچگونه شکی نیست که ابنعربی نیز همچون همعصران خود به اینگونه شعر روی آورد؛ برای نـمونه، بـه تعداد سورههای قرآن قصایدی دارد و عنوان هر قصیده، همان اسم سوره است. همچنین به تعداد حروف الفبا قصایدی را سروده و خود را ملزم کرده که اول هر بیت و آخر هر بیت تا آخـر قـصیده حرفی از حروف الفبا باشد<ref>همان</ref> | ابنعربی در زمـانی میزیست که توجه به لفظ و بازی با کلمات و قدرتنمایی در سرودن قصیدههای بلند و در مضمونی علمی رواج داشت. جای هیچگونه شکی نیست که ابنعربی نیز همچون همعصران خود به اینگونه شعر روی آورد؛ برای نـمونه، بـه تعداد سورههای قرآن قصایدی دارد و عنوان هر قصیده، همان اسم سوره است. همچنین به تعداد حروف الفبا قصایدی را سروده و خود را ملزم کرده که اول هر بیت و آخر هر بیت تا آخـر قـصیده حرفی از حروف الفبا باشد<ref>همان</ref> | ||
حجم قصایدی که با عنوان سور قرآن آمده است متفاوت است. سوره نور، بلندترین قصیده را به خود اختصاص داده است<ref> متن کتاب، ص139</ref> و سورههای دخان <ref>همان، ص146</ref>، قیامت <ref>همان، ص158</ref> و قریش <ref>همان، ص167</ref> از کوتاهترین قصاید این بخش از کتاب است. | حجم قصایدی که با عنوان سور قرآن آمده است متفاوت است. سوره نور، بلندترین قصیده را به خود اختصاص داده است<ref> متن کتاب، ص139</ref> و سورههای دخان <ref>همان، ص146</ref>، قیامت <ref>همان، ص158</ref> و قریش <ref>همان، ص167</ref> از کوتاهترین قصاید این بخش از کتاب است. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
{{ب|''و اعتلينا و استوينا''|2=''بالمقامِ القُدُسي''}}{{پایان شعر}} | {{ب|''و اعتلينا و استوينا''|2=''بالمقامِ القُدُسي''}}{{پایان شعر}} | ||
<ref>ر.ک: کیانی، حسین و میرقادری، فضلالله، ص159</ref> | <ref>ر.ک: کیانی، حسین و میرقادری، فضلالله، ص159</ref> | ||
در مورد دانـش ویـژه و لوح و قلم، او بر این باور است که لوح محفوظ و قلم الهی بوده است که برای شخص ابنعربی، لوح و قلم ساخته و آنها را در عالم وجود به حرکت و امتداد درآورده است. پس به دنبال آن، دستش دست خدا در مـلکوت اسـت، هر جا که بخواهد به حرکت درمیآید و انگارههایی که بهواسطه آن دست ایجاد میشود، بهرهمندی معنوی و اشراقی اوست. پیام شاعر با این بیان به تمام انسانها در همه دورانها ایـن است که قدرت و عزّت حقیقی اینچنین به دست میآید و انسانی که چونان قطرهای به دریا بپیوندد، خود به دریایی ماندگار تبدیل میشود. در این باره (در ص47) چنین سروده است: | در مورد دانـش ویـژه و لوح و قلم، او بر این باور است که لوح محفوظ و قلم الهی بوده است که برای شخص ابنعربی، لوح و قلم ساخته و آنها را در عالم وجود به حرکت و امتداد درآورده است. پس به دنبال آن، دستش دست خدا در مـلکوت اسـت، هر جا که بخواهد به حرکت درمیآید و انگارههایی که بهواسطه آن دست ایجاد میشود، بهرهمندی معنوی و اشراقی اوست. پیام شاعر با این بیان به تمام انسانها در همه دورانها ایـن است که قدرت و عزّت حقیقی اینچنین به دست میآید و انسانی که چونان قطرهای به دریا بپیوندد، خود به دریایی ماندگار تبدیل میشود. در این باره (در ص47) چنین سروده است: | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
{{ب|''قلمي و لوحـي فـي الوجـودِ یمدُّهُ''|2=''قلمُ الإلهِ و لوحه المـحفوظُ''}} | {{ب|''قلمي و لوحـي فـي الوجـودِ یمدُّهُ''|2=''قلمُ الإلهِ و لوحه المـحفوظُ''}} | ||
{{ب|''و یـدي يـمينُ الله في ملكوته''|2=''ما شئتُ أجري والرّسومُ حظوظُ''}}{{پایان شعر}} | {{ب|''و یـدي يـمينُ الله في ملكوته''|2=''ما شئتُ أجري والرّسومُ حظوظُ''}}{{پایان شعر}} | ||
<ref>ر.ک: همان، ص159</ref> | <ref>ر.ک: همان، ص159</ref> | ||
ابنعربی، ضمن فخر به ارتباطش با خداوند، به مدارج سلوک خویش اشاره میکند و منزلت ابتدایی و فرودین خویش را یادآور مـیشود تـا از سویی به مخاطبان گوشزد کند که برای هر کس ممکن است به آن مدارج عالیه برسد و از سوی دیگر، نسبت به آن مقامی که بدان دست یافته، شکرگزاری کند. ابتدا خود را بـندهای مـیداند که هوای نفس بر او حاکم بوده و امروزه بالاتر از آن است که در قالبی از آن اسمها بگنجد. او خود را بنده پروردگاری میداند که همانندی ندارد. او نسبت خویش را بـه خـداوند مانند فلک و قطب میداند. وی از جـانب خـداوند این خبر را دریافت کرده است که او در قلب بنده مؤمنش جای دارد. سپس خداوند را تسبیح میگوید. او را دستنایافتنی میداند و معتقد است وجود او نیز به دلیل ارتباطش بـا خـداوند دستنایافتنی گشته است. نـکته قـابل توجه و مهم در گفتار فوق این است که شاعر در کنار افتخار خویش به ارتباطش با خداوند و دست یافتن به همه ارزشها و متعالی گشتن، به نقص و کمبود گذشته خویش اعتراف میکند و این اعتراف، زمـینهای مـطلوب جهت دستیابیبه آن کمالات است؛ آنجا (ص170) که میگوید: | ابنعربی، ضمن فخر به ارتباطش با خداوند، به مدارج سلوک خویش اشاره میکند و منزلت ابتدایی و فرودین خویش را یادآور مـیشود تـا از سویی به مخاطبان گوشزد کند که برای هر کس ممکن است به آن مدارج عالیه برسد و از سوی دیگر، نسبت به آن مقامی که بدان دست یافته، شکرگزاری کند. ابتدا خود را بـندهای مـیداند که هوای نفس بر او حاکم بوده و امروزه بالاتر از آن است که در قالبی از آن اسمها بگنجد. او خود را بنده پروردگاری میداند که همانندی ندارد. او نسبت خویش را بـه خـداوند مانند فلک و قطب میداند. وی از جـانب خـداوند این خبر را دریافت کرده است که او در قلب بنده مؤمنش جای دارد. سپس خداوند را تسبیح میگوید. او را دستنایافتنی میداند و معتقد است وجود او نیز به دلیل ارتباطش بـا خـداوند دستنایافتنی گشته است. نـکته قـابل توجه و مهم در گفتار فوق این است که شاعر در کنار افتخار خویش به ارتباطش با خداوند و دست یافتن به همه ارزشها و متعالی گشتن، به نقص و کمبود گذشته خویش اعتراف میکند و این اعتراف، زمـینهای مـطلوب جهت دستیابیبه آن کمالات است؛ آنجا (ص170) که میگوید: | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
{{ب|''سبحانَهُ عزَّ و عزّت بِه''|2=''أنفسُنا و الكُلُّ مـنهُ بِه''}}{{پایان شعر}} | {{ب|''سبحانَهُ عزَّ و عزّت بِه''|2=''أنفسُنا و الكُلُّ مـنهُ بِه''}}{{پایان شعر}} | ||
<ref>ر.ک: همان، ص162</ref> | <ref>ر.ک: همان، ص162</ref> | ||
او در دیوان اشعارش، همانند شـاعرانی نـیست که به چیزهایی افتخار کند و تـنها جـوانب مثبت خـویش را عـرضه کـند و به رخ دیگران بکشد، بـلکه هنر او در این است که راز و رمز موفقیت و به والایی گراییدن و قدسی شدن را عرضه میکند و هرگز در پی آن نـیست کـه خود باشد و دیگران نباشند<ref>همان، ص169</ref> | او در دیوان اشعارش، همانند شـاعرانی نـیست که به چیزهایی افتخار کند و تـنها جـوانب مثبت خـویش را عـرضه کـند و به رخ دیگران بکشد، بـلکه هنر او در این است که راز و رمز موفقیت و به والایی گراییدن و قدسی شدن را عرضه میکند و هرگز در پی آن نـیست کـه خود باشد و دیگران نباشند<ref>همان، ص169</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
دیوان ابنعربی اولین بار در سال 1271ق، در مطبعه بولاق مصر به چاپ رسید و سپس در مکانهای گوناگون چاپ شد. در این پژوهش، شـرح «احـمد حسن بسج» مورد استفاده قـرار گـرفته که در سال 1416ق (1996م) توسط انتشارات دارالكتب العلمية بیروت در 441 صفحه چاپ و منتشر شده است<ref>همان، ص154 و 155</ref> | دیوان ابنعربی اولین بار در سال 1271ق، در مطبعه بولاق مصر به چاپ رسید و سپس در مکانهای گوناگون چاپ شد. در این پژوهش، شـرح «احـمد حسن بسج» مورد استفاده قـرار گـرفته که در سال 1416ق (1996م) توسط انتشارات دارالكتب العلمية بیروت در 441 صفحه چاپ و منتشر شده است<ref>همان، ص154 و 155</ref> | ||
شارح در پاورقی، الفاظ مبهم و مشکل موجود در ابیات را گاه بهصورت مسبوط و گاه بهصورت خلاصه توضیح داده است. | شارح در پاورقی، الفاظ مبهم و مشکل موجود در ابیات را گاه بهصورت مسبوط و گاه بهصورت خلاصه توضیح داده است. |
ویرایش