۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'و«' به 'و «') |
جز (جایگزینی متن - '»ش' به '» ش') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
كشّى مىنويسد: «و كذلك علامة الاقوام من علماء العامة، محمد بن عبدالكريم الشهرستانى.» | كشّى مىنويسد: «و كذلك علامة الاقوام من علماء العامة، محمد بن عبدالكريم الشهرستانى.» | ||
محمد بن فتح الله بدران نيز در مقدمه «الملل و | محمد بن فتح الله بدران نيز در مقدمه «الملل و النحل» شهرستانى را اشعرى مىخواند. اما واقعيت امر چيز ديگرى است.شهرستانى به هيچ روى به اهل سنت و فرقه اشاعره گرايش نداشته است و سخنان و نوشتههاى او در دفاع از اهل سنت و در راستاى باورهاى آنها از روى تقيه بوده است. | ||
در اين نوشتار كه با هدف روشن ساختن باورها و انديشههاى مذهبى نويسنده «مفاتيح الاسرار و مصابيح | در اين نوشتار كه با هدف روشن ساختن باورها و انديشههاى مذهبى نويسنده «مفاتيح الاسرار و مصابيح الابرار» شكل گرفته،دلايل،شواهد و قراينى از زندگى و آثار شهرستانى كه حكايت از وابستگى او به مذهب شيعه و فرقه اسماعيليه دارد ارائه مىشود.هر چند ممكن است برخى از اين نشانهها به تنهايى دلبستگى وى را به شيعه و اسماعيليه اثبات ننمايد، اما از مجموع دلايل و شواهد مىتوان اطمينان يافت كه نويسنده «مفاتيح الاسرار و مصابيح الابرار»پيرو باطنيان بوده است. | ||
اسناد و مداركى كه نشانگر گرايش شهرستانى به شيعه و اسماعيليه است به دو دسته تقسيم مىشود:1.مدارك و اسناد تاريخى؛2.قراين و شواهد موجود در آثار او. | اسناد و مداركى كه نشانگر گرايش شهرستانى به شيعه و اسماعيليه است به دو دسته تقسيم مىشود:1.مدارك و اسناد تاريخى؛2.قراين و شواهد موجود در آثار او. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
[[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]] نيز كه ساليان سال در دژهاى باطنيان به خصوص قلعه الموت زيسته و تأليفاتى درباره انديشهها و اعتقادات آنها سامان داده است و به خوبى انديشمندان ايشان را مىشناخته است شهرستانى را در شمار باطنيان مىآورد. | [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]] نيز كه ساليان سال در دژهاى باطنيان به خصوص قلعه الموت زيسته و تأليفاتى درباره انديشهها و اعتقادات آنها سامان داده است و به خوبى انديشمندان ايشان را مىشناخته است شهرستانى را در شمار باطنيان مىآورد. | ||
و گويا به همين جهت،خواجه نصير در كتاب گران سنگ خويش«مصارع المصارع» که با هدف نقد كتاب«مصارع | و گويا به همين جهت،خواجه نصير در كتاب گران سنگ خويش«مصارع المصارع» که با هدف نقد كتاب«مصارع الفلاسفه» شهرستانى نوشته است برخورد بسيار تند و غير قابل انتظارى با شهرستانى مىكند؛وى را سارق ديدگاههاى فلاسفه و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] مىخواند، نظريات او را به سخنان واعظان تشبيه مىكند، بارها او را بى سواد و خطبه خوان معرفى مىكند. | ||
در خور توجه آن كه بيشتر تراجمى كه درباره شهرستانى رسيده و گوشههايى از زندگى وى را روشن ساخته از ابوسعيد عبدالكريم بن محمد [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]](م 562 ه.ق)، ابوالحسن بيهقى(م 565 ه.ق)و خوارزمى صاحب تاريخ خوارزم است و هيچ يك از اين افراد،شهرستانى را اشعرى و پيرو فقه شافعى معرفى نمىكنند. | در خور توجه آن كه بيشتر تراجمى كه درباره شهرستانى رسيده و گوشههايى از زندگى وى را روشن ساخته از ابوسعيد عبدالكريم بن محمد [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]](م 562 ه.ق)، ابوالحسن بيهقى(م 565 ه.ق)و خوارزمى صاحب تاريخ خوارزم است و هيچ يك از اين افراد،شهرستانى را اشعرى و پيرو فقه شافعى معرفى نمىكنند. | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۵: | ||
«و لهذا قيل:التوحيد فطرة و الامامة فطرة و المبدأ فطرة و المعاد فطرة من انكرها فقد أنكر الفطرة.» | «و لهذا قيل:التوحيد فطرة و الامامة فطرة و المبدأ فطرة و المعاد فطرة من انكرها فقد أنكر الفطرة.» | ||
نويسنده «مفاتيح | نويسنده «مفاتيح الاسرار» شكر نعمت و وفاء به عهد را دو اصل از اصول مهم و اساسى دين مىداند و عهد امامت را از سزاوارترين عهدها براى وفا و فراگيرترين پيمانها از جهت نفع براى مردم معرفى مىنمايد: | ||
«و احق النعم بالشكر و أعمّها نفعا للخلق و أخصّها درجة عند الحق نعمة النبوة.و أحقّ العهود بالوفاء و أعمّها نفعا للخلق و أخصّها درجة عند الحق عهد الامامة.» | «و احق النعم بالشكر و أعمّها نفعا للخلق و أخصّها درجة عند الحق نعمة النبوة.و أحقّ العهود بالوفاء و أعمّها نفعا للخلق و أخصّها درجة عند الحق عهد الامامة.» |
ویرایش