ترجمههای ممتاز قرآن در ترازوی نقد
ترجمههای ممتاز قرآن در ترازوی نقد | |
---|---|
پدیدآوران | کوشا، محمدعلی (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | ترجمههای ممتاز قرآن در ترازوي نقد |
ناشر | کتاب مبين |
مکان نشر | ايران - رشت |
سال نشر | مجلد1: 1386ش, |
موضوع | قرآن - ترجمهها - نقد و تفسير |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 60/6 /ک9ت4 1386 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ترجمههای ممتاز قرآن در ترازوی نقد، تألیف محمدعلی کوشا (متولد 1331ش)، حاوی معرفی و نقد چند ترجمه از قرآن است که بیشتر آنها در زمان معاصر قلمفرسایی شده است. این ترجمهها عبارتند از: ترجمه ابوالقاسم امامی، ترجمه عبدالمحمد آیتی، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، ترجمه محمدمهدی فولادوند، ترجمه تفسیری مصطفی خرّمدل، ترجمه احمد آرام، ترجمه تفسیری علینقی فیضالاسلام، ترجمه ابوالفتوح رازی، ترجمه سید علی موسوی گرمارودی و ترجمه فاطمه مشایخ از تلخیص الميزان.
انگیزه اساسی صاحب این نوشتار، چیزی جز توجه به آموزش درست و استوار فن ترجمه قرآن کریم در قالب نثری برگرفته از ادب و هنر ناب و والا نیست[۱].
ساختار
در واقع این اثر، مجموعه دوازده مقاله مؤلف است که طی سالهای پیشین در نشریات فارسی منتشر شده است. در ابتدای این مقالات توضیحاتی درباره آن ترجمه، بههمراه ذکر نقاط قوت و ضعف آن آمده است و به دنبال آن اشکالات ترجمه به معرض نمایش گذاشته شده است.
مقاله یازدهم این اثر، حاوی پرسش و پاسخهایی درباره ترجمه است.
گزارش محتوا
کوشا معتقد است که ترجمه باید منعکسکننده مفهوم و محتوای زبان مبدأ با رعایت آرایشهای لفظی و خالی از هرگونه حشو و زوائد، در زبان مقصد باشد. بنابراین برای برگرداندن متنی به زبان دیگر، دو عنصر، لازم و ضروری مینماید: نخست، «عنصر ادب» و دوم، «مایه هنر»... مترجم باید هنرمندانه، قالب ترجمهاش را همگون و همانند قالب متن و بهاندازه آن درآورد و از افزودن هر آنچه زائد بر قالب متن است، بپرهیزد و توضیح و تفسیر را با متن درنیامیزد؛ که در این صورت از مرز قانون ترجمه برون رفته است؛ زیرا ترجمه و تفسیر و توضیح، هرکدام مرز ویژه خود را دارند؛ مثلاً مطالبی که یک عرب آشنا به فنون ادب از یک آیه قرآن - بدون تفسیر آن - میفهمد، درست بهاندازه یک فارسیزبان آشنا به فنون ادب فارسی است که از ترجمه همان آیه - بدون تفسیر آن - میفهمد. بنابراین اگر تفسیر و توضیحی برای متن لازم و ضروری شود، همان تفسیر و توضیح هم در مورد ترجمه همان متن صادق است.[۲].
نویسنده بعد از ذکر مختصری از سیر تاریخی ترجمه میگوید: دستکم در هر ربع قرنی، ارائه ترجمهای از آخرین کتاب آسمانی، متناسب با ساختار ذهنی و زبانی مردمان آن دوره، پاسخی بایسته و شایسته به نیازهای فرهنگی دینداران و قرآنپژوهان است. بر همین اساس در نیمقرن اخیر شاهد ترجمههای مفید و شیوایی از قرآن کریم بودهایم، که از میان آنها ترجمههای آقایان: «مرحوم ابوالقاسم پاینده» و «مرحوم زینالعابدین رهنما» بهعنوان ترجمههای ممتاز پیش از انقلاب و ترجمههای آقایان، محمدجواد خواجوی، ابوالقاسم امامی، سید جلالالدین مجتبوی، محمدمهدی فولادوند، عبدالمحمد آیتی، بهاءالدین خرمشاهی، مصطفی خرمدل بهعنوان ترجمههای ممتاز پس از انقلاب حائز اهمیت فراوانند[۳].
اولین بخش کتاب، مقالهای است با عنوان «نقدی بر ترجمه دکتر ابوالقاسم امامی از قرآن کریم» است. پیشازاین، این مقاله در سال 1373ش، در مجله میراث جاویدان چاپ و منتشر شده است. نویسنده، معتقد است ترجمه ابوالقاسم امامی از امتیازات و ویژگیهای فراوانی برخوردار است؛ به قول وی، مترجم خوشذوق تا سرحد امکان، ادیبانه پیش رفته و زیبایی کلام پارسی را در ترجمه کلام رسای الهی بهکار گرفته است. تلاش مترجم بر این بوده که ترجمهاش بهدور از حشو و زوائد و پیراسته از نواقص و آراسته به زیور ادب و هنر باشد و آهنگ سخن پارسی را در ترجمه، به آهنگ کلام الهی نزدیک گرداند و با استفاده از لغات سره فارسی، توانایی زبان فارسی را در ارائه مفاهیم گوناگون نشان دهد... مترجم ادیب، با همه تلاش و کوششی که بهکار برده، خود را بینیاز از نقد و ایراد ندیده... و این ترجمه یکی از ارزشمندترین ترجمههای قرآن کریم بعد از اصلاح اشکالات مورد نظر میباشد[۴].
اولین اشکال، در ترجمه اولین سوره قرآن به چشم میخورد؛ آنجا که خداوند میفرماید: مالك يوم الدين (الفاتحة: 4). آقای امامی آن را به «روز شمار» ترجمه نموده است. او علاوه بر این در آیات 35 سوره حجر، 20 سوره صافات، 78 سوره صاد و هر آیهای که «يوم الدين» را در خود جای داده، آن را اینگونه ترجمه نموده است. نویسنده میگوید: در اینکه در این آیات، منظور از «يوم الدين»، روز قیامت است، شکی نیست، ولی سخن در این است که در مقام ترجمه حتیالامکان باید معادل فارسی کلمه را قرار داد و معادل فارسی «دین» در آیات، «پاداش» است، نه «شمار»؛ چون «شمار» معمولاً معادل «حساب» میآید. البته روشن است که در غیر این آیات، کلمه دین به معنی «کیش» و «آئین» آمده است که فعلاً موردبحث ما نیست؛ پس ترجمه صحیحمالك يوم الدين (الفاتحة: 4)، «خداوند روز پاداش» میباشد. اتفاقاً مترجم در آیه 82 سوره شعراء، دین را به معنای پاداش ترجمه نمودهو الذي أطمع أن يغفر لي خطیئتي يوم الدين؛ «و آنکه چشم دارم که در روز پاداش گناه مرا آمرزد»، ولی در آیه 15 سوره انفطار به معنای «رستخیز» و در آیه اول سوره ماعون آن را به «دین» ترجمه نموده است که از مبنای ترجمه فاصله گرفته است.[۵].
از دیگر اشکالاتی که نویسنده به آقای امامی در ترجمه قرآن وارد میداند، ترجمه واژه «محیط» است که ایشان در یک مورد به معنای «چیره» و در هفت مورد دیگر به معنای «آگاه» ترجمه نموده است. درصورتیکه «چیره» معادل «غالب» و «آگاه» معادل «خبیر» است. نظر نویسنده کتاب جناب آقای کوشا در معادل فارسی واژه «محیط»، «فراگیر» یا «فراگیرنده» است.[۶].
تعداد اشکالاتی که آقای کوشا بر ترجمه امامی میگیرد، به عدد 64 میرسد و در پایان به چند غلط و اشتباه چاپی این ترجمه نیز اشاره میکند[۷].
«جلوههای ادب و هنر در ترجمه قرآن دکتر ابوالقاسم امامی»، دومین مقالهای است که در این اثر به چشم میخورد. این مقاله در سال 1378 در مجله میراث جاودان منتشر شده است. نویسنده در این مقاله به تمجید از آقای امامی پرداخته؛ بهگونهای که ادبیات او را همچون ابوالقاسم فردوسی میداند: اگر آن روز ابوالقاسم فردوسی که مأخذ اثر بیمانندش، آثار منثوری چون «شاهنامه ابومنصوری» و «خداینامهها» بوده... اکنون ما امروزه شاهد «خداینامهای دیگر» که برگرفته از بهترین کتاب عالم وجود است، میباشیم. این «ترجمان وحی» در بعد «ادبی» و «هنری» - بهعنوان ترجمه قرآن مجید - «شاهکار منثور» ابوالقاسم امامی، در راستای «شاهنامه منظوم» ابوالقاسم فردوسی و گامی بهسوی آن اثر استوار است. در سرتاسر این چشمه زلال ادب و هنر، «ظرافت»، «عذوبت»، «زیبایی»، «شیوایی» و «روانی» موج میزند[۸].
در ادامه مهمترین ویژگیهای این ترجمه را برمیشمرد[۹]. سپس از اختلاف چاپ اول و دوم ترجمه صحبت به میان میآورد. او در اینجا نسبت به ناشر چاپ دوم گلایهمند و معتقد است که چاپ مناسبی برای این اثر ارزشمند صورت نگرفته است.[۱۰].
مقاله سوم با نام «نقدی بر ترجمه استاد عبدالمحمد آیتی از قرآن کریم (چاپ دوم)»، در بهار 1375 در مجله میراث جاویدان چاپ و منتشر شده است. نویسنده، معتقد است در میان ترجمههای موجود، ترجمه مترجم عبدالمحمد آیتی از امتیازات خاصی برخوردار است و ارزش ادبی فراوانی دارد و از جمله آثار ماندگار بشمار میرود. سلامت و استحکام جملهبندی و پرهیز از سرهنویسی فارسی و عربیگرایی افراطی و دوری از هرگونه حشو و زوائد، از ویژگیهای این ترجمه ارزشمند است؛ لکن دارای اشکالاتی است. اشکال اول به آیه چهارم از سوره حمد برمیگردد. ایشان در این آیه، واژه «مالک» را معادل کلمه «فرمانروا» در زبان فارسی دانسته است که به نظر کوشا صحیح نیست؛ زیرا معادل «مالک» در فارسی، واژه «دارنده»، «صاحب» و «خداوند» میباشد و «فرمانروا» معادل کلمه مَلِک است نه مالک و رسمالخط قرآنهای کنونی «مالک» است، نه «ملک». دومین اشکال مورد نظر نویسنده، به آیه هفده از دومین سوره قرآن برمیگردد؛ آنجا که مترجم ضمیر «ما حَولَهُ» را به «نار» برگردانده است؛ درصورتیکه مرجع آن «الذی» است. زیرا «نار» مؤنث مجازی است و میبایست «ما حولها» باشد[۱۱].
عدد اشکالات این ترجمه به نظر آقای کوشا به 163 میرسد. ایشان در پایان، به تعدادی از اغلاط چاپی و تحریری این ترجمه اشاره کرده است.
نویسنده در مقاله بعدی به نقد ترجمه استاد خرمشاهی میپردازد. اشکال اول، به آیه آخر سوره حمد برمیگردد که ناشیوایی، ثقیل بودن و عدم استفاده از واژه معادل، از ویژگی ترجمه آن آیه است.[۱۲]. خرمشاهی در معادل «ذلك الكتاب»، در آیه دوم سوره بقره، «این کتابی است» آورده که کوشا به آن معترض شده و میگوید: «این کتابی است»، معادل «ذلك كتاب» است که نکره است؛ حال آنکه «الكتاب» معرفه است.[۱۳]. اشکالات واردشده توسط آقای کوشا به ترجمه آقای خرمشاهی به عدد هشتاد ختم میشود.
آقای کوشا در مقاله بعدی به معرفی و ویژگی ترجمه خرمدل میپردازد و نقاط ضعف و قوت این ترجمه را یادآور میشود[۱۴]، سپس 94 اشتباه در این ترجمه را یافته و متذکر میگردد.
ایشان در مقالات بعدی، ضمن برشمردن نقاط قوت و ضعف ترجمه هرکدام از ترجمههای یادشده، در ترجمه احمد آرام، به 24 اشکال[۱۵]، در ترجمه فیضالاسلام به 18 اشکال[۱۶]، در ترجمه ابوالفتوح رازی به 9 اشکال[۱۷]، در ترجمه سید علی موسوی گرمارودی به 74 اشکال[۱۸]، اشاره کرده و در پایان بهعنوان خاتمه در ترجمه فاطمه مشایخ از تلخیص الميزان 10 اشکال را یادآور شده است.[۱۹].
ایشان در بخشی از کتاب به 15 سؤال درباره ترجمه و مترجم پاسخ میدهد[۲۰].
وضعیت کتاب
فهرست محتویات در ابتدای کتاب آمده است.
پاورقیها حاوی ارجاعات و مستندسازی مطالب و یا توضیح برخی از مطالب کتاب میباشد.
پانویس
- ↑ ر.ک: پیشگفتار چاپ دوم، ص7
- ↑ ر.ک: پیشگفتار چاپ اول، ص9-10
- ↑ ر.ک: همان، ص11
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص13-14
- ↑ ر.ک: همان، ص15-16
- ↑ ر.ک: همان، ص17
- ↑ ر.ک: همان، ص43
- ↑ ر.ک: همان، ص47-48
- ↑ ر.ک: همان، ص48-56
- ↑ ر.ک: همان، ص56-57
- ↑ ر.ک: همان، ص60-61
- ↑ ر.ک: همان، ص123
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص191-200
- ↑ ر.ک: همان، ص253-267
- ↑ ر.ک: همان، ص269-294
- ↑ ر.ک: همان، ص295-325
- ↑ ر.ک: همان، ص327-380
- ↑ ر.ک: همان393-398
- ↑ ر.ک: همان، ص383-391
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.