ادیب صابر، صابر بن اسماعیل
شهابالدین صابر بن اسماعیل اَدیبْ صابِرِ تِرْمِذی (مق نیمۀ اول سدۀ 6ق/ نیمۀ اول سدۀ 12م)، شاعر پارسی زبان و ستایشگر سنجر سلجوقی و آتسز خوارزمشاه.
او در خاندانی اهل علم و ادب زاده شد. چه، پدر وی نیز ادیب اسماعیل شهرت داشت.
زادگاه
تذكرهنویسان دربارۀ محل تولد وی اختلاف كردهاند. دولتشاه او را از بخارا، و برخی دیگر چون رازی و كازرونی وی را از ترمذ دانستهاند و به گفتۀ تقیالدین كاشانی در خلاصة الاشعار ادیب در بخارا نشو و نما یافته، اما اصل وی از ترمذ است.
تحصیلات
صابر در آغاز جوانی برای تحصیل به هرات رفت، سپس راهی نیشابور شد و در زمرۀ مصاحبان ابوالقاسم علی بن جعفر، نقیب ترمذ در نیشابور در آمد و در اشعار خویش به ستایش او پرداخت.
ابوالقاسم علی بن جعفر كه به سبب نفوذ بسیار خود رئیس خراسان خوانده میشد، با سلطان سنجر سلجوقی و دربار او ارتباط نزدیك داشت، چنانكه سنجر او را برادر خطاب میكرد. ادیب نیز به یاری وی به دربار سنجر راه یافت. دیری نپایید كه ادیب نزد سلطان منزلتی یافت و در كنار مدیحهسرایی به امور سیاسی نیز كشانده شد، چنانكه پس از اختلاف میان آتسز خوارزمشاه و سلطان سنجر كه به جنگی بزرگ در 538ق/ 1143م، و شكست آتسز انجامید، ادیب صابر همراه با پیامها و نصایحی از سوی سنجر به عنوان سفیر و به گفتۀ برخی برای جاسوسی به خوارزم گسیل شد. اما این سفر به قتل ادیب انجامید، زیرا وی سلطان سنجر را از توطئۀ آتسز برای قتل سلطان آگاه ساخت و آتسز دستور داد او را در جیحون غرق كردند. قصایدی از ادیب در ستایش آتسز برجای مانده كه ظاهراً مربوط به این زمان، یعنی حضور ادیب در دربار خوارزمشاه است.
وفات
برخی از تذكرهنویسان، قتل ادیب صابر را در 546ق/ 1151م دانستهاند. حال آنكه اقامت ادیب در خوارزم از 538 تا 542ق، یعنی میان دو جنگ آتسز و سنجر بوده است؛ در این صورت مرگ وی میبایست پیش از 542ق، یا در همان سال بوده باشد.
ارتباط با شعرای همعصر
ادیب صابر با بسیاری از شعرای عصر خویش چون انوری، رشید وطواط، سوزنی سمرقندی، عبدالواسع جبلی، فتوحی مروزی ارتباط دوستانه و مشاعره داشته است و برخی از ایشان چكامههایی در ستایش ادیب سرودهاند.
در این میان اگرچه رشید وطواط بیش از همه در ستایش ادیب شعر سروده است، اما بعد میان این دو اختلافاتی بروز كرد كه به مشاجرات ركیك لفظی انجامید. اوحدی وقوع این اختلافات و مشاجرات را مربوط به زمانی میداند كه ادیب صابر در دربار آتسز به سر میبرده است. با توجه به اینكه رشید وطواط نیز از ستایشگران آتسز بوده، احتمال دارد كه عامل این اختلافات، رقابت دو شاعر در یك دربار بوده باشد. بهگفتۀ اوحدی مداخله و تحریك برخی از نزدیكان خوارزمشاه در قتل ادیب بیتأثیر نبوده است.
شاگردان
اوحدی، جوهری زرگر را شاگرد وی دانسته است.
ویژگیهای شعر ادیب
ادیب صابر از جمله شعرای سبك خراسانی است. ویژگیهایی كه در سرودههای او دیده میشود، در سرودههای شاعران سدههای 5 و 6ق و بهویژه شاعران خراسان به چشم میخورد. شعر او حاكی از آگاهی وی از مبادی ریاضی و فلسفه و تسلط به زبان و ادبیات تازی است. چنانكه گاه مضمون برخی از اشعار فارسی را به تازی گفته، و گاه برخی از مضامین اشعار عربی را به فارسی ترجمه كرده است.
او در شعر خود از شعرای بزرگ عرب چون اخطل، اعشى، عجاج، ابوتمام و حتى از نحویانی چون زجاج، اخفش و ابوالاسود دؤلی و بزرگانی چون خصیب و احنف یاد كرده، و به تضمین شعری از متنبی پرداخته است.
شعر ادیب از نظر لفظ، معنی و موضوع به سبك فرخی نزدیك است، جز آنكه تكلفاتی چون حذف الف و التزام ردیفهای بلند و تقریباً نامتناسب، از لطافت سخن او میكاهد. او گاه به سبك منوچهری، عنصری، مسعود سعد، انوری و معزی نیز قصایدی دارد. وی در شعری معزی و مسعود را بر خویش مقدم دانسته است.
آثار
1- دیوان،
از ادیب صابر دیوان اشعاری دارای 200‘3 بیت، مشتمل بر قصیده، غزل، رباعی و تركیببند باقی مانده است. این دیوان تاكنون دوبار، نخست به كوشش علی قویم در 1334ش، و دیگر بار به كوشش محمدعلی ناصح در 1343ش در تهران چاپ شده است[۱].
پانویس
- ↑ میرانصاری، علی، ص372-371ج7
منابع مقاله
میرانصاری، علی، دایرةالمعارف، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، سال1377