۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آخوند خراسانى' به 'آخوند خراسانى') |
جز (جایگزینی متن - 'امام خمينى' به 'امام خمينى') |
||
| خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
نويسنده بر اين باور است كه ايشان از لحاظ اجتماعى، همواره به فكر مردم و مسلمانان بود و از كارهاى صحيح دولتها و ديگران شاد و از كارهاى خلاف آنان، ناراضى بوده و انتقاد مىكرد. ايشان در ملاقات با رجال و شخصيتهاى دولتى كه گاه به گاه اتفاق مىافتاد، راجع به كار مردم و مستمندان و كمبودها، تذكر مىداد و آنى از فكر مردم، فارغ نبود (ر.ك: همان، ص56). | نويسنده بر اين باور است كه ايشان از لحاظ اجتماعى، همواره به فكر مردم و مسلمانان بود و از كارهاى صحيح دولتها و ديگران شاد و از كارهاى خلاف آنان، ناراضى بوده و انتقاد مىكرد. ايشان در ملاقات با رجال و شخصيتهاى دولتى كه گاه به گاه اتفاق مىافتاد، راجع به كار مردم و مستمندان و كمبودها، تذكر مىداد و آنى از فكر مردم، فارغ نبود (ر.ك: همان، ص56). | ||
از لحاظ سياسى، نويسنده بر اين باور است كه آيتالله بروجردى هيچگاه در صدد ايجاد تحول و نظام سياسى كشور و برقرارى يك نوع حكومت اسلامى به آنگونه كه امام خمينى(ره) به آن مىانديشيد، نبود. هرچند تحولات روزگار و سوابق او در نجف و بروجرد و قم، مسلما او را با اين انديشه كاملا آشنا و شايد مدتها راجع به آن فكر كرده بود كه بعدا ضمن حركت فدائيان اسلام، آنها را اظهار مىفرمود. به نظر نويسنده، ايشان همان روش استاد خود، [[آخوند خراسانى]] را مبنى بر يك نوع حكومت مشروطه ملى با نظارت مراجع، چاره منحصر مىديد و معلوم بود كه با رژيم سلطنتى مشروطه موافق است و گرچه شخصا مداخله نمىكرد، اما همواره حتى در اوج رياست ايشان در بروجرد، از خاندان طباطبايى يك نماينده در مجلس شوراى ملى، وجود داشت (ر.ك: همان، ص57). | از لحاظ سياسى، نويسنده بر اين باور است كه آيتالله بروجردى هيچگاه در صدد ايجاد تحول و نظام سياسى كشور و برقرارى يك نوع حكومت اسلامى به آنگونه كه [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) به آن مىانديشيد، نبود. هرچند تحولات روزگار و سوابق او در نجف و بروجرد و قم، مسلما او را با اين انديشه كاملا آشنا و شايد مدتها راجع به آن فكر كرده بود كه بعدا ضمن حركت فدائيان اسلام، آنها را اظهار مىفرمود. به نظر نويسنده، ايشان همان روش استاد خود، [[آخوند خراسانى]] را مبنى بر يك نوع حكومت مشروطه ملى با نظارت مراجع، چاره منحصر مىديد و معلوم بود كه با رژيم سلطنتى مشروطه موافق است و گرچه شخصا مداخله نمىكرد، اما همواره حتى در اوج رياست ايشان در بروجرد، از خاندان طباطبايى يك نماينده در مجلس شوراى ملى، وجود داشت (ر.ك: همان، ص57). | ||
پيرامون روش اصولى ايشان نيز نويسنده معتقد است كليات بحثهاى وى، همان مبانى [[آخوند خراسانى]] بود كه البته مبانى خاص خود را هم داشت. به نظر وى، بهطور كلى روش ايشان ساده و كوتاه كردن مطالب و اجتناب از مباحث زائد بود و از مشكلگويى و اصطلاحپردازى اجتناب مىكرد و سعى داشت علم اصول، به مبانى اصلى خود محدود شود و آراى جديدى هم در پارهاى از مباحث اصولى ايشان وجود داشت (ر.ك: همان، ص60). | پيرامون روش اصولى ايشان نيز نويسنده معتقد است كليات بحثهاى وى، همان مبانى [[آخوند خراسانى]] بود كه البته مبانى خاص خود را هم داشت. به نظر وى، بهطور كلى روش ايشان ساده و كوتاه كردن مطالب و اجتناب از مباحث زائد بود و از مشكلگويى و اصطلاحپردازى اجتناب مىكرد و سعى داشت علم اصول، به مبانى اصلى خود محدود شود و آراى جديدى هم در پارهاى از مباحث اصولى ايشان وجود داشت (ر.ك: همان، ص60). | ||
ویرایش