نفائس الفنون في عرائس العيون
نفائس الفنون في عرائس العيون | |
---|---|
پدیدآوران | میانجی، ابراهیم (مصحح)
شمسالدین آملی، محمد بن محمود (نویسنده) شعرانی، ابوالحسن (مصحح) مسترحمی، هدایتالله (مقدمهنویس و مصحح) |
ناشر | اسلامىه |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1381 ش |
چاپ | 2 |
شابک | 964-481-197-6 |
موضوع | اطلاعات عمومی - دایرةالمعارفها و واژهنامهها
دایرةالمعارفها - متون قدیمی تا قرن 14 علوم - مجموعهها - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 3 |
کد کنگره | AE 36 /ش8ن7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نفائس الفنون فى عرائس العيون، دائرةالمعارفى است به زبان فارسى، تأليف علامه شمسالدين محمد بن محمود آملى، از علماى قرن هشتم هجرى، متوفاى 753ق.
ظاهرا كتاب با هدف تدريس به طلاب مدرسه سلطانيه تأليف شده است.
مؤلف، آن را قبل از 736ق، آغاز كرده و در حدود 742ق، به پايان رسانيده و به ابواسحاق بن محمود شاه در شيراز تقديم داشته است.
ساختار
كتاب، در سه جلد تنظيم گرديده و مشتمل بر مقدمه و شرح حال مؤلف به قلم سيد هدآيتالله مسترحمى، مقدمهاى به قلم مصحح كتاب، مرحوم علامه ابوالحسن شعرانى، مقدمهاى به قلم مؤلف(مشتمل بر سه فايده) و دو بخش اصلى است(بخش علوم اوايل و بخش علوم اواخر).
بخش اول كتاب، به علوم اواخر اختصاص يافته و مشتمل بر 4 مقاله است و هر مقاله، خود، مشتمل بر چند فن و هر فن، دربرگيرنده فصول متعددى مىباشد. در اين بخش، 85 علم كه بر 36 فن بنا نهاده شده، معرفى مىگردد.
بخش دوم، به علوم اوايل اختصاص يافته و مشتمل بر 5 مقاله و هر مقاله، مشتمل بر چند فن و هر فن، متضمن فصول گوناگونى است. در اين بخش نيز 75 علم از علوم اوايل كه بر 33 فن بنا شده، معرفى مىگردد.
شمسالدين آملى، در اين كتاب، به شيوه نويسندگان كتب علمى قرن هفتم و هشتم، نظير خواجه نصيرالدين طوسى و قطبالدين شيرازى، مطالب غامض علمى را در سادهترين و روانترين عبارات، به نثر مرسل آن روز نوشته است و در خطبه آغازين كتاب، به شيوه مرسوم عصر خود از نثر مصنوع پيروى كرده كه در اين كار هم توانايى خود را به خوبى نشان مىدهد.
فصل مربوط به علم انشا نيز به نثر مصنوع نوشته شده، امّا در فصول ديگر، كار، متفاوت است، چون بيشتر مطالب از كتابهاى ديگران به همان صورت نقل شده و اگر در جايى اسلوب نثر قديمتر از شيوه عصر مؤلف است، در آن تغييرى نداده. در بخشهايى هم به نظر مىرسد كه مطالب، توسط خود آملى از متن عربى به پارسى ترجمه شده است.
گزارش محتوا
اين كتاب، يكى از دايرةالمعارفهاى نفيس فارسى است كه تا حدى از نظرها دور مانده است. نفائس الفنون، گنجينهاى گرانبها از ادب و فرهنگ گذشته اين آب و خاک مىباشد.
اين كتاب، تمامى علوم و فنونى را كه در قرن هشتم هجرى شناخته شده بود، در بر دارد. نویسنده با شكيبايى فراوان و آگاهى عميق به علوم و مسائل آن پرداخته است. وى، ابتدا، از علم، تعريفى جامع به دست مىدهد و سپس به تقسيمبندى و طبقهبندى علوم مىپردازد و آنگاه هر علم را با اجزا و فروع آن مورد تدقيق قرار مىدهد و هيچ علم و فنى را از قلم نمىاندازد؛ از علم اكتاف گرفته تا هندسه و جبر و مقابله و از قيافهشناسى تا مكانيك(علم حيل)، همه را آورده است.
در نفائس الفنون، در تقسيم علوم چنين آمده است: «بدان كه علم، به قسمت اولى، منقسم شود با حكمى و غير حكمى... حكمت، عبارت است از علم حقايق اشياء چنانكه باشد و قيام نمودن به كارها چنانكه بايد به قدر استطاعت تا نفس انسانى به كمالى كه متوجه است بدان برسد، پس منقسم شود به دو قسم: علمى و عملى.
علمى، تصور حقايق موجودات است و تصديق به احكام و لواحق آن، چنانكه فى نفس الامر باشد به قدر قوت انسانى و عملى، ممارست حركات و مزاولت صناعات از جهت اخراج آنچه در حيز قوت باشد به حد فعل، به شرط آنكه مؤدى بود از نقصان به كمال به حسب طاقت بشرى.
و علوم غير حكمى منقسم شود به قسم دينى و غير دينى و علوم دينى، يا عقلىاند يا نقلى يا مركب از هر دو... و علم غير دينى همچو علم محاورى... و بعضى از ايشان، قسمت بدين وجه كنند كه علوم، يا شرعى است يا حكمى يا جامع ميان شرعى و حكمى كه آن تصوف است...».
بدين ترتيب مؤلف، مبناى كتابش را بر تقسيم علوم به حكمى و غير حكمى مىنهد و آنها را علوم اوايل و علوم اواخر مىنامد.
ابتدا، علوم اواخر را شرح مىدهد و آنها را به چهار دسته تقسيم مىكند كه هر كدام شامل چند فن است.
علوم اواخر
الف) علوم ادبى، شامل: علم خط، علم لغت، علم تصريف، علم اشتقاق، علم نحو، علم معانى، علم بيان، علم بديع، علم عروض، علم قوافى، علم تقريض، علم امثال، علم دواوين، علم انشا و علم استيفا.
ب) علوم شرعى، شامل: علم كلام، علم تفسير، علم حديث، علم اصول، علم فقه، علم قرائت، علم خلاف، علم سجلات شرعى و علم دعوات.
ج) علم تصوف، شامل: علم سلوك، علم حقيقت، علم مراصد، علم حروف و علم فتوت.
د) علم محاورى، شامل: نفس علم محاورى، علم تواريخ و سير، مقالات اهل عالم، علم انساب، علم غزوات و غزوههاى رسولالله(ص) و علم احاجى.
علوم اوايل
الف) حكمت، شامل: علم تهذيب اخلاق، علم تدبير منازل، علم سياست مدن.
ب) اصول حكمت نظرى، شامل: علم منطق، فلسفه اولى، علم الهى و علوم طبيعى.
ج) اصول رياضى، شامل: اسطقسات(هندسه)، اسطرنوما (نجوم)، ارثماطيقى(اعداد) و موسيقى.
د) فروع طبيعى، شامل: طب، كيميا، سيميا (تسخير و طلسم)، تعبير خواب، علم فراست، احكام نجوم، خواص اشياء، علم حرف الطبيعه، علم دم و هم.
ه) فروع رياضى، شامل: علم هيئت، علم مناظر، متوسطات، علم حساب، علم جبر و مقابله، علم مساحت، علم صور كواكب، علم ارقام و اسطرلاب، علم مسالك و ممالك، وفق اعداد، علم رمل، علم حيل و ملاعب.
شمسالدين آملى با حوصله تمام اين بخشها را تعريف مىكند و مورد بررسى قرار مىدهد و از آنجا كه طبع شاعرانهاى داشته، در جاى جاى كتاب اشعار فراوانى را مىآورد.
نفائس الفنون، اطلاعات سودمندى درباره آنچه كه در روزگار نویسنده در امور جارى و ادارى مملكت، حاكم بوده به ما مىدهد، از جمله پارهاى از اصطلاحات ديوانى را اينطور توضيح مىدهد:
ديوان: عبارت است از جمع متفرقات مردم جهت ترتيب امور مملكت.
دستك: آنچه مهمات روز به روزى بر آن نويسند.
تذكره: آنچه به حاكم نويسند و جواب بستانند.
مرسوم: آنچه سال به سال به كسى دهند جهت مباشرت شغلى معين.
ادرار: آنچه بر سبيل انعام به كسى دهند استمرارا و توريثا.
توفير: آنچه از تصرفات بيرون آرند و مهمل بوده باشد.
در قسمت تواريخ و سير كه در بخش علوم محاورى از علوم اواخر آمده، تاريخ را از آفرينش جهان و آدم آغاز مىكند و پس از شرح حال پيامبران، به بيان ملوك پارسى مىپردازد؛ از كيومرث شروع مىكند و پيشداديان، اشكانيان، ساسانيان و همچنين ملوك بعد از اسلام را تا سلطنت الجايتو، سلطان محمد خدابنده كه معاصر مؤلف است، شرح مىدهد، سپس به مقالات اهل عالم مىپردازد و اديان يهود و مسيحيت را بيان مىكند و پس از آن، فرق مختلف اسلامى را كه اهل اصول اسلامى مىداند، معرفى مىكند(معتزله، جبريه، صفاتيه، خوارج، مرجئه، وعيديه و شيعه).
در بخش علم مسالك و ممالك، اطلاعات جغرافيايى سودمندى را ارائه مىدهد، از جمله درباره كشورهاى مهم اروپايى كه در آن روزگار به بلاد افرنج معروف بودند، مطالبى را بيان مىكند، مثل: «... يكى ايرينا (ايرلند)، آن زمين را، خاصیت آن است كه در آن حشرات زهردار متولد نشوند و مردم آنجا دراز عمر باشند و سرخ روى و بلند بالا و قوى هيكل...»
مآخذ نفائس الفنون
كتبى مثل«جامع المعارف» تأليف ابوالفتح، ناصر بن محمد، «رساله شرقيّه» از صفىالدين عبدالمؤمن، «ادوار» از شخصى به نام سلمك، «حدائق الانوار» يا «جامع العلوم» امام فخر رازى، «طبايع حيوان» جاحظ، «نصيحة الملوك» غزالى، «جامع الحكايات»، «حدائق السّحر فى دقائق الشعر» از رشيدالدين وطواط، «مجمع الامثال»، «صحاح ستّه»، «اخلاق ناصری»، «معيار الاشعار»، «حدود العالم»، «نزهتنامه» و... از جمله مآخذ كتاب مزبور مىباشد.
كتاب، به خاطر اينكه علوم مختلف را از منابع معتبر جمعآورى كرده و به جهت دقتى كه مؤلف در بيان صحيح و دقيق مطالب داشته، بسيار ارزشمند است.
پارهاى از علوم و مطالب كتاب، گر چه امروزه در رديف خرافات قرار مىگيرند، ولى مطالعه آنها براى شناخت فرهنگ و اعتقادات و وضع اجتماعى پيشينيان ما مفيد است؛ براى مثال در فصل حيوانات، در بيان خصوصيات گاو آمده است كه: «و اگر از آن گاوان، گاوى سه ساله كه فربه و تندرست باشد بگيرند و در خانهاى برند كه ارتفاع آن به مقدار ده گز باشد و دست و پاى او را ببندند و سر او را بكوبند تا بميرد، چنانكه هيچ خون از او نرود، پس او را آنجا بگذارند و درِ آن خانه را با منافذى كه باشد استوار بگيرند، چنانكه هواى مخالف در او نرود و بيست روز بگذارند، بعد از آن از سطح خانه سوراخى خُرد بگشايند، آن خانه پرنحل باشد و گفتهاند آنچه از دل او متولد شود، پاکيزه و نيكو عسل باشد و همچنين هر چه از عضوى متولد شود، بر حسب مزاج آن عضو باشد».
اين مطلب با تفصيل بيشترى در «نزهتنامه» علائى آمده است و آملى بدون هيچگونه اظهار نظرى، به نقل آن پرداخته است.
در علوم عَزائم و جفر و دعوت كواكب، مطالبى آمده است كه جا داشت دانشمندى مثل شمسالدين آملى كه با آراء فلسفى و علمى ابن سينا و خواجه نصير آشناست، به نقد علمى آن مطالب مىپرداخت.
وضعيت كتاب
در 1352ش، پرويز ثروتيان، فرهنگ اصطلاحات و تعريفات اين كتاب را تدارکديد. جلد اول و سوم نسخه حاضر در برنامه، توسط علامه ابوالحسن شعرانى و جلد دوم آن، توسط مرحوم سيد ابراهيم ميانجى تصحيح گرديده و علامه شعرانى، پاورقىهايى بر جلد اول كتاب افزوده است. كتاب، فاقد فهرستهاى فنى است و تنها فهرست مطالب در آن مندرج گرديده است.
منابع مقاله
- مستعلى، غلامرضا، زندگىنامه شمسالدين محمد بن محمود آملى، مجله دانشكده ادبيات و علوم انسانى دانشگاه تهران، تابستان 1378،ش 150، ص 293 - 327؛
- احمد سلطانى، منيره، نفائس الفنون فى عرائس العيون، كيهان فرهنگى، اسفند 1364،ش 24، ص 23 - 24؛
- مقدمه مؤلف؛
- آذرنوش، آذرتاش، دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 2، ص 216.