نظرية الشعر عند الفلاسفة المسلمين من الكندي حتی إبن رشد
نظرية الشعر عند الفلاسفة المسلمين من الكندي حتی إبن رشد | |
---|---|
پدیدآوران | عبدالعزیز، الفت محمد (نويسنده) |
ناشر | الهیئة المصریة العامة للکتاب |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 1984م |
چاپ | 1 |
شابک | 977-01-352-7 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | ر9ن6 1031 PN |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نظریة الشعر عند الفلاسفة المسلمین من الکندی حتی ابن رشد اثر نویسنده معاصر الفت محمد کمال عبدالعزیز، تحقیقی است که دیدگاه فلاسفه مسلمان، از کندی تا ابن رشد را پیرامون صناعت شعر مورد بررسی قرار داده است.
مطالب کتاب، در پنج فصل و یک خاتمه، سامان یافته است. نویسنده در فصل نخست، به رویکردهای متفاوت فلاسفه مسلمان به شعر پرداخته و چند رویکرد متفاوت، یعنی رویکردهای روانشناختی، معرفتشناختی و اخلاقی- تربیتی را به بحث گذاشته است[۱]. این فصل، بیشتر رنگ و بوی فلسفی و علم النفسی دارد[۲].
در فصل دوم، به بررسی مفهوم شعر پرداخته شده است[۳]. در فصل سوم با عنوان «مهمة الشعر» به بخشهای جزئیتری تقسیم شده، همانند کتاب بوطیقای کلاسیک، یعنی «کارکردهای مدنی شعر»، جایگاه لذت در شعر، کارکردهای دوگانه شعر و کارکردهای معرفتی و تربیتی – اخلاقی مورد بررسی قرار گرفته است[۴].
آغاز بحث با فارابی، طرح تفکیک فارابی میان امور جدی و غیر جدی، بررسی دیدگاه ابن سینا و فارابی، بررسی اغراض دوگانه شعر از دید ابن سینا، پرداختن به دیدگاه ابن رشد در باب لذت هنری و... تماما مراحلی هستند که نویسنده در بخش سوم از فصل سوم، بحث از غایات و اغراض شعر را بر آنها مبتنی کرده است[۵].
در فصل چهارم، به بحث پیرامون ماهیت کاربرد لغوی در شعر پرداخته شده[۶] و در فصل پنجم، از ابزار تخیل در شعر، سخن به میان آمده است[۷].
از جمله ویژگیهای کتاب، آن است که بحث نویسنده در باب رویکردهای فلاسفه مسلمان به شعر بسیار منسجم، اصولی و دقیق است؛ چنان که پس از پایان یافتن فصل اول، خواننده نه تنها از ماهیت این رویکردها آگاهی مییابد که پیوند منطقی میان این رویکردها را نیز درک میکند[۸].
در این کتاب، «رویکرد تربیتی- اخلاقی» به مثابه رویکردی مستقل وجود ندارد، اما نویسنده در بخشهای متعددی از کتاب خود، به این مساله پرداخته و اهمیت غایت اخلاقی شعر برای فلاسفه مسلمان را روشن کرده است[۹].
در پایان، اشاره به این نکته ضروری است که محمد کمال در کتاب خود کوشیده است این مساله را توجیه کند که چرا در رسالههای فلاسفه مسلمان، شعر در زمره صناعتهای منطقی (در کنار برهان، جدل، سفسطه و خطابه) قرارگرفته است[۱۰].