رشتی، حبیبالله
نام | رشتی، حبیبالله |
---|---|
نامهای دیگر | جیلانی، حبیبالله
جیلانی رشتی، حبیبالله رشتی نجفی، حبیبالله بن محمد علی میرزا حبیبالله رشتی محقق رشتى |
نام پدر | میرزا محمدعلی خان |
متولد | ۱۱۹۷ش/ ۱۳۲۴ق |
محل تولد | املش گیلان |
رحلت | 1273 ش یا 1312 ق یا 1894م نجف |
اساتید | شيخ محمدحسن بن شيخ باقر نجفى، صاحب جواهر (متوفاى 1266 هجرى)، شيخ مرتضى انصارى (متوفاى 1281 هجرى)، سيد ريحان الله بن جعفر الموسوى دارابى بروجردى معروف به كشفی، ملا على قزوينى |
برخی آثار | کتاب القضاء (للرشتی)، بدائع الأفکار (رشتی، حبیبالله بن محمدعلی)، تعلیقة موجزة شریفة علی کتاب المکاسب و البیع (رشتی) |
کد مؤلف | AUTHORCODE00055AUTHORCODE |
ميرزا حبيبالله رشتى (1234-1312ق)، فقیه، مجتهد، از علماى بزرگ قرن 13 و اوايل قرن 14 هجرى، از شاگردان مرحوم صاحب جواهر و شیخ اعظم انصاری، از مهمترین آثارش بدائع الأفکار
ولادت
او فرزند میرزا محمدعلی خان فرزند جهانگیر خان قوچانی بود، پدرانش در اصل اهل قوچان بودند که در سالهای آغازین قرن یازدهم به گیلان کوچانده شده و از آن پس در گیلان ساکن شدند.
میرزا حبیبالله سال ۱۲۳۴ق در املش چشم به جهان گشود.
تحصیلات
ميرزا حبيبالله دروس مقدماتى را در رشت آموخت و بعد از اتمام مقدمات به قزوين رفته و از محضر شیخ عبدالکریم ایروانی قزوينى استفاده كرد.استادی که در فقه و اصول نامور و ممتاز بود. شیخ حبیبالله هفت سال پیاپی از محضر ایشان بهره گرفت و در همان شهر به خواست پدر، با خانوادهی ارباب وصلت نمود.
مشی زاهدانهی استاد تأثیر شگرفی در او نهاد به گونهای که از آن پس خود به زندگی زاهدانه روی کرد و تا پایان عمر بر روش پسندیدهی استاد وفادار ماند. در ۲۵ سالگی، سیراب از سرچشمه معارف دینی به مقام عالی اجتهاد نائل آمد و با نظر شیخ عبدالکریم ایروانی خود را مهیای سفر به املش نمود.
در سال ۱۲۵۹ق از قزوین به املش بازگشت و چهار سال مرجع امور دینی مردم بود. برپایی نماز جماعت، هدایت و ارشاد مردم، پاسخ گویی به پرسشهای اعتقادی و قضاوت عادلانه او موجب شده بود مردم ارادتی عاشقانه به مجتهد جوان داشته باشند، اما او دوست داشت سفری به نجف اشرف رفته و از حوزهی علمیهی آن شهر مقدس جرعه جرعه شراب معرفت نوشد.
شیخ حبیبالله مجتهد املشی در سال ۱۲۶۳ق وارد نجف شد و در درس خارج فقه صاحب جواهر شركت نمود و و از آن فقیه نامور نیز اجازهی اجتهاد دریافت کرد،
بعد از وفات صاحب جواهر از محضر شيخ اعظم انصارى استفاده كرده و در درس خارج فقه و اصول ايشان شركت مىكرد.
تدريس
ايشان پس از وفات شيخ اعظم - در سال 1281 هجرى - حدود سى سال جانشين او در تدريس و تعليم گرديد.
در درس ميرزاى رشتى بيش از سيصد نفر از فضلاء و علماء شركت كرده و از محضرش استفاده میكردند و در بين آنان بيش از يكصد نفر از علماء درجۀ يك، كه بعضى به مرجعيت رسيده بودند نيز، حضور داشتند.
در زمان ميرزا حبيبالله كسى بهتر از او تدريس نمىكرد. او، گرچه در تدريس مباحث طرح شده را طولانى بحث مىكرد، اما به علت فوايد زياد درس ايشان، گروههاى مختلف در درسش شركت میكردند.
او فقيه محقق، مدقق، عابد، زاهد و اصولى بود و مراتب علمى او نزد بزرگان عصرش مسلم بود.
ویژگیها
از خصوصيات زندگى علمى ميرزا حبيبالله رشتى عمر طولانى اوست كه بيش از هشتاد سال زندگى كرده و در اين مدت تعداد زيادى از علما و مجتهدين صاحب نام، در درس ايشان شركت مىكردهاند. حتى بزرگان نجف اشرف مثل شيخ عبدالحسين بن شيخ راضى و سيد حسين قزوينى كه از شركت در درس ديگران خوددارى میكردند، از محضر اين عالم وارسته استفاده میكردند.
از ديگر ویژگیهاى ايشان مىتوان به تقوا و ورع و اعراض از رياست و اهتمام به مستحبات اشاره كرد. او با علو درجۀ علمى كه داشت، هرگز خود را به عنوان مرجع دينى مطرح نكرده و وجوهات شرعى را دريافت نمىكرد.
پس از وفات شيخ انصارى مردم از شاگردان ايشان خواستند كه فاضلترين و عالمترين شاگرد ايشان را معرفى كنند تا مردم از او تقليد كنند.
مبرزترين شاگردان شيخ يعنى آقا حسن نجمآبادى، ميرزا عبدالرحيم نهاوندى، ميرزا حسن آشتيانى و ميرزا حبيبالله رشتى در خانۀ ميرزا حبيبالله جمع شده و پس از مشورت، ميرزاى شيرازى بزرگ را معرفى كردند و در درس و نماز او را برتر دانستند.
فضائل روحى و معنوى
كسى در سلامت نفس ميرزا حبيبالله رشتى و دورى او از رياستهاى دنيوى شك نكرده است.
زياد روزه گرفتن، زياد نماز خواندن حتى در حال سفر، اشتغال به نمازهاى نافله، ذكر و قرائت قرآن، طهارت دائمى حتى در درس، مداومت بر زيارت حرم شريف حضرت علی عليهالسلام و زهد و ورع از خصوصيات بارز او است.
او به دليل احتياط و تقواى زياد در فتوى، به شدت در دادن فتاواى فقهى احتياط مىكرد و شايد به همين دليل خود را مرجع اعلام نكرد و راضى نبود كه كسى از او تقليد كند.
به دليل داشتن بينش سياسى صحيح، در مطرح شدن مرجعيت ميرزاى شيرازى و تقويت مرجعيت او نقش بسزايى داشت و شاگردان او نيز با حضور در مسائل سياسى جوامع اسلامى، نقش مهمى را ايفا میكردند.
شاگردان مبارز
ميرزا يحيى بن ميرزا اسدالله طسوجى خوئى از شاگردان ميرزا حبيبالله دو دوره در مجلس شوراى ملى شركت كرده و از جمله فقهاى ناظر بر قوانين در مجلس بود.
آقا سيد مير بن سيد مير عبدالباقى رشتى در جريان حركت مشروطه در سال 1327 هجرى، همراه پسرش شهيد شدند.
ديگر شاگرد او، شيخ محمدحسین بن محمدباقربن محمدتقى، صاحب حاشيه بر معالم، بعد از مرگ فتح على شاه قاجار براى مقابله با حملۀ بيگانگان به مشهد مقدس با دادن حكم جهاد و حضور در جبهه، به تكليف الهى خود عمل كرد.
سيد ميرزا ابوالحسن انگجى (درگذشت 1357 هجرى)، از جملۀ شاگردان ميرزاى رشتى و از مراجع تقليد تبريز بود كه به دليل فتنۀ حكومت پهلوى و براى دفاع از مردم، به اجبار مدتى به مشهد رفت.
سيد عبدالرزاق خلو بن على (متوفاى 1337 هجرى) براى جنگ با نيروهاى انگليسى در جنگ جهانى اول، همراه با ساير علما - بعد از گرفتن اجازه از ميرزاى شيرازى و ميرزاى رشتى - شركت فعال داشته است.
اينها چند نمونه از شركت فعال شاگردان ايشان در صحنههاى سياسى آن زمان است.
در هر حال، او و ميرزا محمدحسن آشتيانى صاحب بحر الفوائد، از بزرگانى هستند كه در به ثمر رسيدن نهضت ميرزاى شيرازى و حمايت از ايشان نقش بسيار مهمى را ايفا كردهاند.
اساتيد
مهمترين اساتيد ميرزا حبيبالله عبارتند از:
- شيخ محمدحسن بن شيخ باقر نجفى، صاحب جواهر (متوفاى 1266 هجرى)
- شيخ مرتضى انصارى (متوفاى 1281 هجرى)
- سيد ريحان الله بن جعفر الموسوى دارابى بروجردى معروف به كشفى
- ملا على قزوينى (متوفاى 1290 هجرى)
- ملا عبدالكريم ايروانى
- شيخ عبدالكريم قزوينى
شاگردان
فقها و علماى مشهورى كه بعد از ميرزاى شيرازى در درس ميرزا حبيبالله شركت مىكردهاند بيش از سيصد نفر بودهاند كه در أعيان الشيعة و الذريعة به حدود صد نفر از آنان اشاره شده است.
در اينجا به ذكر نام تعدادى از مشهورترين آنها بسنده مىكنيم:
- محمد رفيع بن محمد كزازى نجفى، از مبرزترين شاگردان او و صاحب کتابهاى متعدد.
- شيخ عبدالله بن شيخ محمد نصير مازندرانى نجفى (متوفاى 1330 هجرى)، كه به وصيت ميرزا حبيبالله بر او نماز خواند و قائم مقام او در تدريس و نماز جماعت و قضاء شد.
- سيد اسدالله بن عباس حسينى رودبارى (متوفاى 1333 هجرى) كه تقريرات درس استادش را در اصول در پنج جلد و در فقه در شش جلد نوشته است.
- شيخ محمدباقربن محمدحسن قائنى بيرجندى (متوفاى 1353 هجرى) داراى بيش از 14 اثر تأليفى.
- سيد محمدباقربن ميرزا ابوالقاسم بن حجة بن سيد حسن، معروف به حاج آقا بن سيد على، صاحب رياض (متوفاى 1311 هجرى).
- محمدحسین فشاركى اصفهانى (متوفاى 1353 هجرى)
- شيخ محمدحسین بن شيخ محمدباقر، صاحب حاشيه بر معالم (متوفاى 1208 هجرى).
- ملا احمد بن حاج محمدحسین خوانسارى نجفى (متوفاى 1332 هجرى).
- سيد ميرزا على شهرستانى (متوفاى 1344 هجرى) و داراى حدود 30 تأليف
- آقا سيد مير بن سيد مير عبدالباقى رشتى (متوفاى 1327 هجرى) كه همراه پسرش در مشروطه شهيد شدند.
- سيد عدنان الغريقى بن سيد شبّر (متوفاى 1340 هجرى)، داراى حدود 20 تأليف.
- سيد ميرزا ابوالحسن انگجى (متوفاى 1357 هجرى) از مراجع تبريز.
- سيد محمدباقربن سيد على، صاحب حاشيۀ قوانين مشهور.
- شيخ مرتضى بن شيخ محمدحسن رازى آشتيانى صاحب كتاب بحر الفوائد (متوفاى 1365 هجرى).
- شيخ رضا بن شيخ محمدحسین رازى اصفهانى معروف به مسجد شاهى.
- سيد ابوالقاسم بن سيد معصوم اشكورى (متوفاى 1325 هجرى) صاحب كتاب جواهر العقول في شرح فوائد الأصول.
- شيخ على نقى بن شيخ محمد صالح حائرى آل صالحى، معروف به مدرس الطف، از مراجع نجف و صاحب كتاب بدائع الأصول.
- شيخ على بن باقر بن شيخ محمدحسن، صاحب جواهر (متوفاى 1340 هجرى)، از مراجع نجف و...
وفات
ميرزا حبيبالله رشتى، آن عالم بزرگ، پس از عمرى سراسر تلاش و اخلاص و انجام وظيفه، در چهاردهم جمادیالثانی 1312ق دار فانی را وداع گفت و در یکی از حجرههای صحن مطهر علوی علیهالسلام به خاک سپرده شد.
از ميرزا حبيبالله هم سه فرزند باقى ماند به نامهاى: شيخ محمد (درگذشت 1316 هجرى)، شيخ اسماعيل (درگذشت 1343 هجرى) و شيخ اسحاق (درگذشت 1357 هجرى) كه هر سه از علماء فاضل بودند و در كنار پدر بزرگوارشان دفن شدهاند.
شيخ اسحاق بن حبيبالله رشتى، مردى فقيه، اصولى، زاهد و متقى بود و در مسجد سپهسالار تدريس مىكرد. او داماد ملا كاظم خراسانى است. وى فردى خير و بخشنده بود و به نيازمندان كمك مىكرد و در حالى كه خود متمول نبود، قسمتى از خانهاش را نيز فروخته و به فقرا بخشيد.
صاحب أعيان الشيعه دربارۀ او مىنويسد:
كان أستاذ علماء عصره، فقيهاً، أصولياً، محققاً، مؤسساً في الأصول، وحيد عصره في إبكار الأفكار، لم ير أشد فكراً منه و أحسن تحقيقاً.
آثار
تقريرات درس استادش شيخ مرتضى انصارى در اصول فقه، دو جلد
- كاشف الظلام في علم الكلام
- بدائع الأفكار، در اصول فقه
- الإلتقاط، شامل ابتداى طهارت تا آخر عبادات، اجاره، رهن، وقف، صيد، ذباحه و غصب
- كتب ارث، وصايا، طهارة، زكاة، صلاة مسافر، خلل الصلاة، اجاره (در اين كتاب مباحث اجاره، بيع فضولى، معاطاة، غصب، رهن و لقطه آمده است)
- كتب وقف، صدقات، إحياء موات، صيد و ذباحه
- رسالة في المشتق
- رسالة اللباس المشکوک
- حاشيه بر مكاسب شيخ انصارى