رساله وقف
رساله وقف | |
---|---|
پدیدآوران | شفتی بیدآبادی، سید محمدباقر (نويسنده) تویسرکانی، سید احمد (مصحح) |
ناشر | سازمان اوقاف و امور خيريه، انتشارات اسوه |
مکان نشر | ايران - تهران |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
رساله وقف، تألیف سید محمدباقر شفتی اصفهانی معروف به «حجةالاسلام» (متوفی 1260ق)، این رساله علمی و تحقیق در پاسخ به استفتائی در بیان عدم لزوم قبض و اقباض در تمام موارد وقف نوشته شده است. کتاب با مقدمه، تصحیح و تعلیق سید احمد تویسرکانی (متولد 1313ش) منتشر شده است.
ساختار
کتاب مشتمل بر مقدمه ناشر، مقدمه تحقیقی مصحح و متن رساله است.
این رساله به عربی است، ولی در مواردی چون صورت استفتاء یاد شده و جواب آن و ردیه مرحوم نراقی به فارسی نگاشته شده است.
گزارش محتوا
وقف از جمله موضوعاتی است که بهرغم ظرفیت وسیع آن در شمول مباحث کاربردی اقتصادی، تربیتی، حقوقی و اجتماعی، کمتر موردتحقیق پژوهشگران قرار گرفته است و جز در بعد فقهی و حقوقی در دیگر ابعاد آن، تحقیقات جامع علمی صورت گرفته است و آثار علمی قابلعرضه درباره وقف که بتواند بهعنوان منبع مورد استناد محققان قرار گیرد –بهویژه به زبان فارسی- بسیار اندک است و البته آن اندک نیز در دسترس همگان نیست. ازاینرو بهمنظور ترویج فرهنگ دینی و انسانی وقف؛ غنیسازی منابع تحقیق؛ کمک به پژوهشهای تاریخی، هنری، جامعهشناختی و حقوقی و نیز توسعه تأمین اجتماعی و بهرهمندی همگانی بر آن شدیم تا سلسله کتبی را با عنوان «سیمای وقف در تاریخ، فرهنگ، حقوق و اقتصاد» منتشر کنیم[۱].
بدون تردید اگر به مقوله وقف بهطور همهجانبه نگریسته شود و اهمیت این سنت نبوی در تزکیه نفوس، کاهش فاصله طبقاتی، گسترش دانش، ماندگاری هنر و تقویت بنیانهای عقیدتی و فکری و دیگر آثار حیاتبخش آن تبیین و تدوین گردد، سهم عمدهای در تحول ساختار فرهنگی جامعه ایفا خواهد کرد و شکوه تمدن دیرینه اسلامی را در پیوند با غرور ملی و انگیزشهای فطری به نمایش خواهد گذاشت[۲].
کتاب حاضر که برای اولین بار به زیور طبع آراسته میگردد مناظرهای است مکتوب بین ملا احمد نراقی (متوفی 1245ق) و حجتالاسلام شفتی (متوفی 1260ق) دو عالم و فقیه برجسته قرن سیزدهم که نکات عملی و دقایق فقهی فراوانی را در مباحث وقفی بخصوص در برخورد با مسائل اجرایی آن دربر دارد[۳].
موضوع رساله وقف، بحث و تحقیق در مسئله قبض و اقباض در وقف است که آیا شرط لزوم وقف است یا شرط صحت و درهرصورت آیا در همه موارد شرط است یا مواردی یافت میشود که صحت و یا لزوم وقف مشروط بر آن نیست. مؤلف با استناد به ادله و نقل نظریه فقهای اسلامی بالأخص فقهای امامیه کلیت لزوم آن را مردود دانسته و در مثل وقف بر اولاد صغار که واقف در زمان حیات خود تولیت و نظارت آن را بهعهده دارد و یا وقف بر جهت و یا واقف خود متولی موقوف باشد قبض و اقباض را شرط ندانسته است[۴].
تألیف این رساله در پی استفتایی است از سید حجةالاسلام در مورد املاکی که شخص خیر و نیکوکاری به نام لطفعلیخان ترشیزی، فرزند محمد امیرخان عرب میشمست از اعراب عامری ساکن ترشیز خراسان (کاشمر کنونی) آن را برای ساختمان و تهیه اسباب و لوازم جهت طلاب علوم دینی در قصبه زواره اردستان اصفهان با تولیت خود مادامالحیاة وقف میکند و وقفنامه آن هم به سال 1215ق تنظیم میگردد[۵].
اقلام رقبات موقوفه عبارت بوده از: ششدانگ مزرعه موسومه به مزدآباد سفلی، ششدانگ مزرعه موسومه به حسنآباد و تمامی تقریباً ربع شایع کامل از تمامی مزرعه شهراب...؛ ولی نظر به اینکه به هنگام اجرای صیغه وقف رقبای یادشده در اجرای مستأجری بوده و همو به اجازه و نمایندگی از طرف واقف، منافع و اجاره حاصله را در این جهت به مصرف میرسانده، و با درگذشت شخص واقف، املاک یادشده چند سالی در اختیار ورثه بوده و در این مدت بین آنان و مرحوم عالم فاضل بزرگوار مولی عبدالعظیم زوارهای که تولیت، پس از فوت واقف، به عهده او بوده، در مورد موقوفه اختلاف و درگیری شدیدی روی داده و ورثه به زعم اینکه رقبات موقوفه فاقد شرط قبض و اقباض بوده، و از طرف مالک به تصرف وقف داده نشده، با گرفتن فتوایی از عالم جلیل محمدحسن گیلانی معروف به میرزای قمی (متوفی 1331ق) صاحب کتب معروف به «قوانين الأصول» و «جامع الشتات» و «غنائم الأیام» و غیره مبنی بر بطلان و فساد وقف، موقوفه را به یکی از منتقدین اردستان به نام میرزا سید حسین اردستانی، طبیب فتحعلیشاه قاجار (متوفی 1250ق) میفروشند و در نتیجه مدرسه نوبنیاد تعطیل و امور آن متوقف و متروک میماند. در این خصوص نیز از محضر حجةالاسلام شفتی که در آن موقع از اکابر و مقتدرین علمای اصفهان بوده، سؤال میشود، نامبرده هم در جواب میفرماید: به علت عدم تحویل و اقباض عین موقوفه، رقبات مزبور در ملک ورثه است ولی پس از اعلام این حکم با تعقیب و پیگیری عدهای از رجال معروف اردستان بالأخص شخصی به نام میرزا محمدعلی طباطبایی زوارهای شاعر متخلص به «وفا» (متوفی 1248ق) که طبیب و شاعر و از معنونین آن دیار و ارادتمندان سید حجةالاسلام بوده و با تأمل و بررسی و دقت بیشتری از طرف سید در خصوصیات مسئله، نظر و فتوای ایشان تغییر مییابد، و به ورثه اعلام میفرماید املاک و رقبات مزبور ملک آنان نیست، و تماماً وقف و متعلق به مدرسه و طلاب است. تضاد حکم جدید با حکم قبلی ایشان و حکم عالم جلیل میرزای قمی(ره) سبب میشود که خریدار و فروشندگان موقوفه، دعوا را در کاشان در محضر شرع فقیه محقق مدقق علم الاعلام مولی احمد نراقی (متوفی 1245ق) صاحب کتاب معروف «مستند الشيعة» و «عوائد الأیام» مطرح نمایند.
در پاسخ ایشان نظر و فتوای میرزای قمی را تأیید و حکم جدید سید را نقض و ردیهای بر آن مکتوب میدارند. مرحوم سید با رؤیت این ردیه اقدام به تألیف و نگارش این رساله میفرماید و در مسئله شرطیت قبض و اقباض در صحت و یا لزوم وقف و موارد آن بهتفصیل و مستدل با بیان آراء و عقاید متقدمین از فقهای شیعه به تحقیق و بررسی میپردازد[۶].
اما املاک و رقبات یاد شده، در پایان با درگذشت فقیه جلیل مولی احمد نراقی و بسط نفوذ و قدرت سید حجةالاسلام در عالم دین و سیاست و پیگیری میرزا محمدعلی وفا از تصرف خریدار خارج و با خلع ید از او به انضمام اجرةالمثل سنوات گذشته در تصرف متولی عالم بارع مولی عبدالعظیم زوارهای قرار میگیرد[۷].
وضعیت کتاب
مصادر تحقیق و تعلیقات در انتهای کتاب ذکر شده است.