نوریه

    از ویکی‌نور
    (تغییرمسیر از رساله نوریه)
    نوریّه
    نوریه
    پدیدآورانعلاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد کاظم محمّدی (شارح و مصحح)
    عنوان‌های دیگرنور در عرفان
    ناشرانتشارات نجم کبری
    مکان نشرایران ـ کرج
    سال نشر1394 ش
    چاپ1
    شابک1-59-2905-964-978
    موضوععلاءالدوله سمنانی، نوریه، عرفان و تصوّف، نقد و تفسیر.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏ 90217ن8ع/283 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    نوریّه نوشته‌ی شیخ علاءالدوله سمنانی است که توسّط استاد کاظم محمّدی تصحیح و شرح شده است. رساله بسیار مختصر است ولی با تخصّصی که شیخ علاءالدوله سمنانی در این باره دارد مطلبی عمیق و عرفانی را در این باره به نگارش در آورده است.

    چندین کتاب دیگر با همین نام یا مشابه با آن می‌توان پیدا کرد که عموماً آثار گرانسنگ اهل عرفان است. رساله‌ای به همین نام نیز از سید محمد نوربخش وجود دارد که در سالهای اخیر توسّط استاد کاظم محمّدی با نام تأویلات باطنی در شهود معنوی رنگ و نور به تفصیل شرح و تفسیر شده است. گفتنی است که این دو عارف نامی‌‌هر دو از مکتب عرفانی کبرویه هستند و مکتب کبرویه با وجود نجم‌ کبری و دیگر مشایخ عارف او از نظریه پردازان رنگ و نور در عرفان بوده‌اند و کتاب فوائح الجمال و تحفة البرره فی مسائل العشره هر دو شرحی مناسب از این بابت ارائه کرده‌اند، و یا آثار شیخ نجم‌الدّین رازی به ویژه در کتاب مرصاد العباد از این بابت بسیار غنی است و نیز کتاب کاشف الاسرار شیخ نورالدین اسفراینی که اینهمه را به طور کلّی با تفسیری دقیق می‌توان از کتاب نجم کبری و نیز کتاب علاءالدوله سمنانی، پیر عارفان نوشته‌ی استاد کاظم محمّدی که خود ادامه‌ی این مکتب در عصر حاضر است را ملاحظه نمود.


    ساختار

    کتاب نوریّه اثری مختصر از شیخ کامل علاءالدوله سمنانی است که اختصاصاً در مفهوم نور در عرفان و به ویژه در مکتب کبرویه سخن می‌گوید. این کتاب با تصحیح، مقدّمه و شرحی عرفانی ـ فلسفی از سوی کاظم محمّدی در 62 صفحه توسّط انتشارات نجم کبری منتشر شده است. کتاب با آنکه در صفحه‌ی 4 چیزی به نام فهرست مطالب هم دارد ولی در واقع تنها شامل مقدّمه و و متن و تفسیر نوریه است، و در انتهای اثر هم گزیده منابع و مآخذ وجود دارد.

    نویسنده در مقدّمه در خصوص این رساله می‌گوید: نوریّه رساله‌ای مختصر و کوتاه ولی بسیار مهمّ و عمیق از شیخ علاءالدّوله‌ی سمنانی است. کتاب نوریّه در حقیقت از سیر و سلوک و مراتب و منازلی سخن می‌گوید که در کمتر کتابی از این بابت نوشته و گفته شده است. بیان نور و رنگ، و تفسیر و تحلیل رنگها و نورها، و مقدّمات و مراتب نور و رنگ از جمله مسائل مهمی‌‌است که شیخ در این رساله بحث و بررسی کرده است[۱].

    کتاب نوریه که متن و عبارات شیخ است با شماره‌های مسلسل از 1 تا 43 مشخّص شده است، در واقع هر شماره به طور پیاپی بخشی پیوسته از متن شیخ است که در این کتاب تنظیم شده است و شرح مطالب در ذیل هر شماره بعد از متن اصلی با حروفی ریزتر و تورفته کاملاً مشخّص شده است. عبارت نخستین در این کتاب تحت شماره 1 چنین است: شکر و سپاس آفریدگاری را که به کمال علم از راه محبّت، نور ارادت را در اراضی باطن انسان که غیب انفس است بذر شجره‌ی سعادت گردانید و به قدرت کردگاری آن تخم را در برآورد و شجره‌ی سعادت از آنجا برآورد و به آسمان قربتش رسانید. و به حکمت پروردگاری ثمره‌ی نور ولایت از آن شجره به در آورد و به عنایت ازلی از همه‌ی موجوداتش درگذرانید[۲].

    آخرین عبارت کتاب نیز در ذیل شماره 43 چنین است: توقع به حسن ارادت یاران چنان است که کشف این حال از راه مجاهده طلب کنند نه از راه قیل و قال، تا از اهل مشاهده گردند. و چون دیده‌ی جان بدین انوار روشن گردد این بیچاره را به دعای خیر یاد کنند، و پیوسته دعای ارواح مشایخ که به بدرقه‌ی همّت ایشان این راه مخوف را قطع می‌توان کرد واجب دانند و دایماً زبان را به صلوات بر روح سرور کاینات – علیه افضل التّحیّات و ازکی الصّلوات- متحرّک دارند. و صلّی الله علیه خیر خلقه محمّد و آله و صحبه أجمعین [۳].


    گزارش محتوا

    کتاب نوریّه اثری است عرفانی از شیخ کامل علاءالدّوله سمنانی و با شرح و تفسیر کاظم محمّدی، ضمن این که استاد کاظم محمّدی پیش از این چندین کتاب شیخ را تصحیح و شرح کرده و دو زندگی‌نامه‌ی مفصّل از او نوشته که مرجع پژوهندگان عرفان و تصوّف نیز هست. کتابها بدین شرح اند: علاءالدوله سمنانی پیر عارفان و نیز: علاء‌الدّوله سمنانی (زندگانی، اندیشه و سلوک)، تذکرة المشایخ، سر سماع، آداب السفره، مکتوبات علاء‌الدّوله سمنانی.

    کتاب نوریّه به مانند بسیاری دیگر از آثار عرفانی و صوفیانه با حمد و ستایش باریتعالی آغاز می‌‌شود و درود و سپاسی نیز از روی فهم و ارادت و عشق نثار پیامبر ختمی‌‌مرتبت، اهل‌بیت او و دیگر اولیاء الهی می‌‌گردد. متن رساله به زبان فارسی است و شیخ علاءالدّوله سمنانی هم به عربی و هم به فارسی رساله‌های متعدّد دارد. از متن شماره‌ی 3 معلوم می‌‌شود که این رساله به تقاضای شخصی به نام محمّد که از مریدان شیخ بوده به نگارش در آمده است و این تقاضاها لااقل در تاریخ عرفان بسیار سودمند بوده و موجب پدیداری فرهنگ غنی معنوی برای ما ایرانیان گردیده است، کما اینکه کتاب جاودانه‌ی مثنوی معنوی (مصحح محمدی) به تقاضای جناب حسام الدین چلبی مرید و محبوب مولانا پدیدار شده است.

    شارح دانشمند کتاب، جناب استاد کاظم محمّدی در شرح بخشی از این عبارت می‌گوید: بحث نور و رنگ از مباحث قدیمی‌‌و بسیار کهن است که بسیاری از بزرگان فکر و اندیشه در این باره‌اندیشیده و سخن گفته و یا رساله‌هایی را با همین نام نوشته و منتشر نموده‌اند. در طریقت کبرویّه نیز از زمان شیخ نجم‌الدّین کبری به این طرف تقریباً تمام مشایخ از رنگ و نور گفته و اساساً طریقت کبرویّه را از بابت بیانِ تئوریِ رنگ و نور می‌توان به عنوان بانی و مؤسّس یاد کرد. چه در نوشته‌های حضرت نجم کبری، به ویژه در کتاب فوائح الجمال به دقّت و عمیق در خصوص رنگ و نور بحث شده و او مراتب وجودی سالک را با مشاهداتی که مبتنی بر رنگ و نور است معیّن می‌‌کند. و لذا هر سالک به میزانی که شاهد انوار و الوان باشد و بسته به نوع رنگ و نوری که مشاهده می‌‌کند مقام خود را در سلوک رقم می‌‌زند. غیر از شیخ کبری همان طور که بیان شد مریدان او هم از این بابت به تفصیل نوشته و بحث کرده‌اند، مثلاً جناب نجم رازی در دو کتاب مشهور خود: مرصاد العباد، و نیز مرموزات اسدی در این باره سخن گفته است. شیخ سعدالدین حموی هم در برخی رساله‌های خود از این بابت مطالبی را نوشته است. مرید وی شیخ عزیزالدین نسفی هم در آثار خود به ویژه در کتاب انسان کامل اشاراتی را در این خصوص مبذول داشته است. استادِ علاءالدوله، شیخ نورالدین اسفراینی هم در کتاب کاشف الاسرار در این باره به دقّت بحث کرده و برخی تعالیم رمزی نیز از او به شیخ علاءالدوله منتقل شده است. و از نکات قابل توجّه این که شیخ بیان این امور را مخفی می‌کرده و از «اسرار طریقت» می‌‌دانسته و میل نداشته که اینگونه مطالب به دست نااهلان برسد و در این عبارات هم به این مطلب صراحتاً اشاره نموده است[۴].

    شارح رساله برای کمال بخشیدن به شرح و تفسیر خود از آثار حدیثی، فلسفی و دیگر منابع عرفانی غافل نبوده، من این که خود در این هر سه صاحب اثر و متخصّص بوده است. از منابع فلسفی که در این شرح مورد استفاده‌ی شارح بوده می‌توان به کتابهای حکمة الاشراق شیخ شهاب‌الدین سهروردی و برخی دیگر از آثار او یاد کرد که وی خود به این عنوان نیز موسوم بوده و از شارحان نور در حکمت و فلسفه محسوب می‌‌شده است. امّا از آثار حدیثی و دینی که در این رساله مورد استفاده‌ی شارح بوده برخی چنین است: الکافی اثر ثقة الاسلام کلینی، امالی اثر شیخ صدوق، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد اثر شیخ مفید، اعلام‌الدین فی صفات المؤمنین اثر حسن بن ابی‌الحسن دیلمی، بحار الانوار، علامه مجلسی و برخی دیگر. در عالم تصوّف و عرفان نیز هم مهمترین آثار صوفیانه به ویژه کتابهای شیوخ مکتب عرفانی کبرویه مدّ نظر شارح بوده است.

    شارح در متن شماره 41 سخن شیخ را نقل می‌‌کند و در شرح خود نیز آن را توضیح می‌‌دهد، و متن سخن و شرح آن در خصوص داشتن یا نداشتن حجاب برای پروردگار است که شیخ و شارح آن هر دو بیان کننده‌ی نفی آنند، چنانکه آمده است: و مجموع این حجابی بود که چون سالک تعلّق دارد او محجوب است بدین حُجُبات، که واقع شده است از حق، نه آنکه حق محجوب است که هیچ چیز حق را حجاب نتواند کرد. * از نکات قابل توجّه در این فراز این که سمنانی بیان می‌‌دارد که خداوند را هیچ حجابی نیست، هر چند که در روایات برای حضرت حق انواع حجاب نورانی و ظلمانی را گفته‌اند و تعداد آنرا متعدّد و کثیر بیان داشته‌اند در عین حال سخن سمنانی درست است که خداوند حجاب ندارد و هیچ چیز نیز نمی‌‌تواند او را حجاب گردد. نور مطلق و نورالنّور و نوالانوار را هیچ چیز نمی‌تواند حجاب گردد[۵].


    ویژگیها

    کتاب نوریّه با شرح استاد کاظم محمّدی نکات بسیاری دارد که به برخی از آنها اشاره می‌‌شود:

    1. این نخستین شرح عرفانی بر این رساله است.
    2. کتاب در نوع خود از بابت شرح و تفسیر کم نظیر است.
    3. این کتاب نیز با همین عنوان ظاهراً نخستین اثر در عالم تصوّف به نظر می‌‌رسد.
    4. کتاب از بابت تحلیل و انتقادی بودن از امتیازات خاص آن است.
    5. نویسنده در این اثر صراحتی در گفتار دارد.
    6. استفاده از منابع گسترده عرفان و فلسفه و دین از امتیازات کتاب است.


    وضعیت کتاب

    کتاب نوریّه، تألیف شیخ علاءالدوله سمنانی با مقدّمه، تصحیح و شرح استاد کاظم محمّدی اثری است در یک جلد با مقدّمه‌ای کوتاه. متن کتاب فارسی است و دارای 62 صفحه است. کتاب حاضر در قطع رقعی و با جلد نرم و کاغذ مرغوب منتشر شده. مطالب کتاب با شماره‌های مسلسل مشخص شده و در انتهای اثر هم فهرست جامعی از منابع و مأخذ وجود دارد.

    پانویس

    1. مقدّمه، ص 5
    2. متن، ص 9
    3. متن، ص 56
    4. متن، صص 12-10
    5. متن، صص 55-54

    منابع مقاله

    مقدّمه و متن کتاب

    وابسته‌ها