تاریخ فلسفه اسلامی با توجه به طبقات فلسفه اسلامی

    از ویکی‌نور
    تاریخ فلسفه اسلامی با توجه به طبقات فلسفه اسلامی
    تاریخ فلسفه اسلامی با توجه به طبقات فلسفه اسلامی
    پدیدآورانحسینی کوهساری، اسحاق (نويسنده)
    ناشرسازمان تبليغات اسلامی. شركت چاپ و نشر بين الملل
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1393ش
    چاپ2
    شابک978-964-304-307-0
    موضوعفلسفه اسلامی - تاریخ
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ح5ت2 14 BBR
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تاریخ فلسفه اسلامی با توجه به طبقات فلاسفه اسلامی، اثر سید احساق حسینی کوهساری، پژوهشی است در بررسی تاریخ و سیر تکامل و تطور فلسفه اسلامی با نگاهی به طبقات فلاسفه مسلمان.

    فلسفه و علم، جریانی فکری است که از نقطه‌ای شروع می‌شود و با طی مسیر، به حیات تکاملی خویش ادامه می‌دهد و اگر هم زادگاهی داشته باشد، هیچ‌گاه به مکان خاصی محدود نشده و وطن نمی‌شناسد. بر این اساس، فلسفه اسلامی از حوزه‌های قبل از اسلام، مانند یونان و روم و هند قدیم بهره جسته و در طی مسیر، با تلاقی مشرب‌های مشایی و اشراقی و کلام و عرفان، به حکمت متعالیه انجامیده است. در این کتاب، سیر فلسفه در اسلام بر اساس شناخت طبقات فلاسفه از نظر زمانی و برحسب استاد و شاگردی بررسی شده است. کتاب، مشتمل است بر 32 طبقه و ابویوسف، یعقوب بن اسحاق کندی نماینده طبقه اول، شاه‌آبادی، کمپانی، محمدتقی آملی، رفیعی قزوینی و فاضل تونی، نمایندگان آخرین طبقه هستند. برخی نمایندگان طبقات دیگر عبارتند از: زکریای رازی و فارابی، طبقه سوم؛ اخوان الصفا، طبقه چهارم؛ مسکویه، طبقه پنجم؛ بیرونی و ابن سینا، طبقه ششم؛ بهمنیار، طبقه هفتم؛ خیام و غزالی، طبقه هشتم؛ ابن باجه، طبقه نهم؛ ابن طفیل و ابن رشد، طبقه دهم؛ فخر رازی و سهروردی، طبقه یازدهم؛ خواجه ‌نصیر، طبقه سیزدهم؛ علامه حلی و قطب‌الدین شیرازی، طبقه چهاردهم؛ علامه دوانی و قوشجی، طبقه هجدهم؛ میرداماد، میرفندرسکی و شیخ بهایی، طبقه بیست‌ویکم؛ ملاصدرا، طبقه بیست‌ودوم و...[۱].

    عنوان کتاب و محتوای آن، تاریخ فلسفه اسلامی است، نه طبقات فلاسفه اسلامی و هدف این اثر، پیگیری جریان فلسفه اسلامی از کندی تا دوران معاصر بوده است. برای طی این مسیر، اثری که نشان‌دهنده این خط سیر باشد، بهتر از کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» شهید مطهری یافته نشد، ولذا طبقات فلاسفه با آثار مکتوب آنان و بیان پیوندهای استاد و شاگرد، تعریف و تببین گردیده است. نویسنده، معتقد است که ذکر حلقات استاد و شاگرد با توجه به اینکه برخی از این نام‌آوران، حلقه و واسطه بین آثار مکتوب و تشنگان فلسفه بوده‌اند، مایه زینت و موجب تشویق دانشجویان این رشته در تدریس، کنار تحقیق و پژوهش می‌باشد[۲].

    پانویس

    1. ر.ک: چکیده، ص1-‌2
    2. ر.ک: سخن مؤلف، ص3-‌4

    منابع مقاله

    چکیده و سخن مؤلف.

    وابسته‌ها