مستملی، اسماعیل بن محمد
مستملی، اسماعیل بن محمد | |
---|---|
نام کامل | اسماعیل بن محمد مستملی |
نام پدر | محمد |
ولادت | بخارا |
رحلت | روز دوشنبه بعد از ظهر شانزده ذیالقعده سال 434ق |
مدفن | بخارا |
پیشه | متکلم و صوفی و شارح |
اطلاعات علمی | |
معاصرین | |
برخی آثار | |
اسماعیل بن محمد مستملی (متوفی 434ق)، متکلم و صوفی و شارح «التعرف لمذهب أهل التصوف» ابواسحاق کلابادی بخاری (د 380 یا 384ق) و از پیروان او بوده است.
این کتاب، شرحی است گسترده و مبسوط بر کتابی فشرده و موجز به نام «التعرف لمذهب أهل التصوف» که در واقع کهنترین متن صوفیانه زبان فارسی است و ظاهراً کلابادی نامی بر آن ننهاده، اما اثر او به «نورالمريدين و فضيحة المدعين» معروف بوده است[۱].
اسماعیل مستملی بخاری، بیتردید تصوف را در جمع اصحاب کلابادی (کلاباذی) فراگرفته و نیز بر اثر خواستاری اصحاب کلابادی، به گزارش و شرح اثر شیخش اهتمام کرده است[۲].
خواجه محمد پارسا، توجهی بسیار آشکار به هر دو همشهری، هممشرب و همزبان خود نشان داده؛ بهگونهای که پارهای از اطلاعات و اشارات او درباره احوال ابواسحاق کلابادی و اسماعیل مستملی، میتواند به شناخت بیشتر و بهتر مراد و مرید سدههای چهارم و پنجم هجری، ابواسحاق کلابادی و اسماعیل مستملی، بینجامد. محمد پارسا مینویسد: «و شیخ امام عارف، ابوابراهیم اسماعیل بن محمد بن عبدالله، مفسر اهل بخاری، معروف به مستملی، در روز دوشنبه بعد از ظهر شانزده ذیالقعده سال 434 در بخارا وفات نمود... او از یاران و شاگردان عالم عارف مجاهد ابوبکر بن ابیاسحاق کلابادی بخاری بوده و از او شیوه تصوف را آموخته است»[۳].
«شرح تعرف» حاکی از اطلاعات وسیع و اشراف و دقت نظر و نکتهسنجی مستملی و نیز تبحر و استواری او در احتجاج است[۴].
چنانکه از تاریخ وفات مستملی بخاری پیداست، او از همعصران ستارگان و بزرگان و زبدگانی چون ابوعلی سینا، ابوریحان بیرونی، ابوسعید ابوالخیر، ابوالحسن خرقانی و خواجه عبدالله انصاری بوده است[۵].
پانویس
منابع مقاله
- مایل هروی، نجیب، مقدمه بر «شرح التعرف لمذهب التصوف»، نوشته اسماعیل بن محمد مستملی بخاری، تهران، میراث مکتوب، چاپ اول، 1392ش.
- جلالی، احمد، «ذکر روایتی دلانگیز از کتاب شرح تعرف و یادی از مستملی بخاری پس از هزار سال»، بخارا، بهمن و اسفند 1400، شماره 148، ص 360 تا 366.
- موسایی، سوسن، «رویکرد مستملی بخاری در بهرهگیری از سرگذشت «حضرت موسی» برای بیان مباحث عرفانی شرح التّعرّف»، کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی، پاییز 1400، شماره 50.