موسوی سبزواری، عبدالاعلی
نام | موسوی سبزواری، عبدالاعلی |
---|---|
نامهای دیگر | آیتالله سيد عبدالاعلى موسوى سبزوارى
سبزوارى، عبدالاعلی |
نام پدر | آیتالله سيد عليرضا افقهى سبزوارى |
متولد | 1288 ش |
محل تولد | سبزوار |
رحلت | 1372 ش یا 1414 ق |
اساتید | مرحوم نائينى |
برخی آثار | مواهب الرحمن في تفسير القرآن |
کد مؤلف | AUTHORCODE00226AUTHORCODE |
سيد عبدالاعلى موسوى سبزوارى (1288-1372ش)، فقيه، اصولی، فیلسوف، متکلم، مفسر و قرآنپژوه بزرگ جهان تشيع، محدث، مرجع دینی، پس از وفات آیتالله خویی در ۱۴۱۳ق، مدت کوتاهی عهدهدار ریاست حوزه علمیه نجف بود، از آثار تفسیری او مواهب الرحمن في تفسير القرآن
ولادت
وى در هيجدهم ذیحجه 1328ق- مصادف با عيد غدير خم- در سبزوار ديده به جهان گشود. دوران كودكى و نوجوانى را تحت سرپرستى پدر بزرگوارش طى نمود.
تحصیلات
مقدمات ادبيات عرب و فقه و اصول و... را از پدر و عمويش، آيتالله سيد عبدالله برهان (م 1384ق) فراگرفت و تا سن چهارده سالگى در زادگاه خود به تحصيل مقدمات علوم اسلامى و عربى پرداخت.
اساتيد
در سال 1342ق به مشهد مقدس رفت و در آنجا از محضر بزرگانى چون: علاّمه حاج میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری (م 1344ق)، ميرزا عسكر شهيدى، معروف به آقا بزرگ حكيم (م 1354ق)، آيتالله سيد محمّد عصّار لواسانى (م 1356ق) و حاج شيخ على اكبر نهاوندى (م 1369ق) بهره برد.
وى پس از حدود هشت سال اقامت در مشهد، براى تكميل درس سطح فقه، اصول و نيز فلسفه، تفسير و ديگر علوم اسلامى، عزم سفر نجف اشرف نمود و در آن شهر در درس آيات عظام: مرحوم نائينى (م 1355ق)، ضياءالدين عراقى (م 1361ق)، شيخ محمّدحسين اصفهانى، معروف به «كمپانى» (م 1361ق)، آقاى سيد ابوالحسن اصفهانى و آقا سيد حسين بادكوبهاى (م 1358ق) و... شركت نمود و آموختههاى فقهى و فلسفى خويش را تكميل كرد. وى تفسير قرآن، مناظره و كلام را با حضور در جلسات تفسيرى علامه محمد جواد بلاغى فراگرفت. همچنين از علاّمه مامقانى (م1351ق)، حاج شيخ عباس قمى (م 1359ق) و ديگر مشايخ و استادان خود اجازات روايتى و اجتهادى كسب نمود و در حالى كه 36 سال داشت، در سال 1365ق خود عهدهدار تدريس خارج فقه و اصول شد و به تربيت شاگردان و دانشوران پرداخت.
وى در كنار فقيه برجسته اهلبيت، آيتالله سيد ابوالقاسم خوئى (م 1413ق)، خدمات شايانى به حوزهِ نجف اشرف نمود و چراغ فقاهت را در آن حوزه، نورانى نگه داشت و خود چيزى كمتر از يك سال- بعد از آيتالله خوئى- عهدهدار رياست آن حوزه علمى شد.
فعالیتها
وى از سال 1325ش1365/ق، از 37 سالگى، به تدريس دروس سطح خارج حوزه پرداخت. ايشان در ايام تحصيل، به تدريس دروس خارج فقه و اصول و در روزهاى تعطيل، به تدريس تفسير قرآن و گاهى نيز به تدريس حكمت، كلام و عقايد مىپرداخت. در روزهاى ماه مبارک رمضان نيز، به تدريس فقه الحديث مىپرداخت و در آن به مباحثى چون شناخت احاديث صحيح از ناصحيح مبادرت مىورزيد.
ايشان مردى متواضع، بردبار، كمسخن و دائم الذكر و از حافظان قرآن كريم بود. وى در فعالیتهای سياسى و اجتماعى ايران و عراق نقش داشت و از انقلاب اسلامى ايران و رهبر آن- حضرت امام خمينى(ره)- كمال حمايت و پشتيبانى را نمود. در زمان اقامت امام(ره) در نجف، در كنار ايشان بود و از امام(ره) و نهضت وى حمايت مىكرد. چندين بار درس خويش را براى توجّه دادن حوزه علميهِ نجف، به وقايع انقلاب اسلامى ايران تعطيل نمود و به هنگام همهپرسى نظام جمهورى اسلامى، در فروردين 1358ش پيامى مبنى بر حمايت از آن صادر فرمود.
وى همواره حامى مردم مظلوم و مسلمان عراق بود و در جنبش و قيام معارضان عراقى در سال 1370ش، نقش هدايت و رهبرى داشت. او هرگز با رژيم بعث حاكم بر عراق سازش ننمود و چند بار منزلش به محاصرهِ نظاميان بعث درآمد و رژيم بعث برایش محدوديتهايى قائل شد.
از اقدامات ايشان براى ترويج دين در سراسر جهان، مىتوان به فرستادن نمايندگانى زبده به اروپا، آمريكا و كشورهاى عربى و آسيايى و نيز طرح وسيع ايشان براى تجديد بناى مسجد سهله و مسجد كوفه اشاره كرد. در جنبه سياسى نيز، مىتوان از موضع سياسى ايشان در برابر نظام حاكم بغداد در سال 1412ق و فتواى ايشان درباره انتفاضه عراق و رويارويى و براندازى نظام حاكم سخن گفت.
وفات
سرانجام اين فقيه فرزانه و مفسر عاليقدر تشيع و عالم وارسته، بعد از عمرى تدريس، تحقيق، تأليف و مجاهدت، در روز دوشنبه 25 مرداد 1372ش27/ صفر 1414ق،- مصادف با شب رحلت رسول خدا(ص) و شهادت امام حسن مجتبى(ع)- در نجف اشرف درگذشت و به ديدار حق شتافت. برخى معتقدند كه وى توسط رژيم بعث عراق مسموم و شهيد شده است.
در پى رحلت ايشان، رهبر معظم انقلاب اسلامى، حضرت آيتاللّه خامنهاى، در بخشى از پيام تسليت خويش درباره ايشان چنين بيان داشتند: «ايشان از فقهاى عالى مقام و از مدرسين و علماى بزرگى بودند كه عمر با بركت خود را در نجف به تدريس، تحقيق و تقويت شاگردان و تأليف كتب سودمند و با ارزش گذرانيده بودند... در آخرين سالهاى عمر شريف اين روحانى بزرگوار، حوادث خونين عراق و قيام فداكارانه مردم در برابر حكومت ستمگر بعثى پيش آمد كه ايشان در رهبرى و هدايت مردم، داراى نقش و تأثير بودند و بدين جهت، پس از سركوب قيام تا چندى در محنت فشارهاى رژيم بعثى گذرانيد».
آثار
از آثار و تأليفات ارزشمند وى مىتوان به كتابهاى زير اشاره كرد:
- مواهب الرحمن فى تفسير القرآن.
- مهذب الاحكام فى بيان الحلال و الحرام.
- تهذيب الاصول.
- لباب المعارف.
- افاضة البارى فى نقد ما الّفه الحكيم السبزوارى.
- رفض الفضول عن علم الاصول.
- منهاج الصالحين.
- مناسك الحج.
- رساله توضيح المسائل.
- حاشيه بر بسيارى از كتابهاى شيعه چون: العروة الوثقی، وسيلة النجاة، حدائق الناظرة، جواهر الكلام، مستند الشيعه، اسفار، تفسير صافى، شرح منظومهِ حكيم سبزوارى، و...
- مجموعهاى در رسائل فقهى و... از ديگر آثار علمى آن دانشمند است كه نشر و گسترش احكام اسلامى و معارف قرآنى را سرلوحه خود كرده بود.