تفسیر القاضي عبدالجبار المعتزلي

    از ویکی‌نور
    تفسير القاضي عبدالجبار المعتزلي: التفسير المسمي التفسير الکبير، او "المحيط"
    تفسیر القاضي عبدالجبار المعتزلي
    پدیدآورانقاضی عبدالجبار بن احمد (نویسنده)

    نبها، خضر محمد (گردآورنده)

    سيد، رضوان (مقدمه نويس)
    ناشردار الکتب العلمية
    مکان نشرلبنان - بيروت
    سال نشر2009م.
    چاپچاپ يکم
    زبانعربی
    کد کنگره
    /ق2ت7 / 93/5 BP

    تفسير القاضي عبدالجبار المعتزلي، اثر قاضی عبدالجبار بن احمد اسدآبادی (متوفای 415ق) فقیه شافعی، متکلم معتزلی در تفسیر ترتیبی قرآن است، در ادامه این تفسیر، تفسیر دیگری به نام «فرائد القرآن و ادلته» از همین نویسنده آورده شده که توسط خضر محمد نبها، گردآوری و تحقیق شده و ششمین جلد از موسوعه تفاسیر معتزله را تشکیل می‌دهد. این کتاب در کنار تفسير أبي‌بكر الأصم؛ تفسیر ابومسلم محمد اصفهانی؛ تفسير أبي‌علی الجبائي؛ تفسیر أبي‌القاسم الکعبي البلخي؛ و تفسیر ابوالحسن علی بن عیسی رمانی مجموعه‌ای از مهمترین تفاسیر معتزلی قرن سوم و چهارم را در خود دارد. این جلد از موسوعه از دو بخش تشکیل شده است:

    تفسیر القاضی عبدالجبار المسمی التفسیر الکبیر او المحیط

    تفسیر قاضی عبدالجبار ظاهرا صد جلد داشته و با نام تفسیر «المحیط» و «کبیر» معروف بوده است[۱]

    منابع قاضی عبدالجبار در تفسیرش

    قاضی عبدالجبار در تفسیرش علاوه بر تفاسیر پیشینیانی مانند ابن عباس و حسن بصری و مجاهد، به منابع متقدمین معتزله مانند تفسير أبي‌بكر الأصم (متوفای 225ق)، و نیز تفسیر أبي‌القاسم الکعبي البلخي(متوفای 319ق) ارجاع داده است، البته نقل قول‌های قاضی به معنای موافقت کامل ایشان با همه نظرات آنها نیست، گاه نظرات او با آنها موافق و گاه مخالف است.[۲]

    انتقادات قاضی در تفسیرش

    قاضی در تفسیرش انتقادات فراوانی را متوجه مفسران معتزله متقدم مانند ابی‌بکر اصم و ابی‌علی جبائی نموده است.

    البته بیشترین انتقادات را قاضی به ابومسلم محمد بن بحر اصفهانی معتزلی نموده و در تفسیر خود در موارد زیادی سخنان او را نقد، و در مواردی هم با نظرات او موافقت کرده است. همچنین از حسن بصری و امام شافعی نیز نقل و قول‌ها و انتقاداتی وارد کرده است.

    در مورد فرق و مذاهب، قاضی عبدالجبار، قائلین به جبرگرایی را به چالش کشیده و از جبائی نقل کرده که معاویه اول کسی بوده که قائل به جبر شده، برای اینکه بتواند رفتارهای بعدی خود را توجیه کند.

    همچنین قاضی عبدالجبار معتقدان به مرجئه و مشبهه و مجسمه و نصارا را نکوهش نموده است و در رد نصارا کتابی نگاشته است.

    قاضی قرائت ابوهریره را نیز به چالش کشیده و آنها را از اخبار آحاد دانسته که نمی‌توان بر اساس آن حکم کرد.[۳]

    قاضی و قرائات

    قاضی تنها قرائات مشهوره را اجازه می‌دهد و در بین این قرائات، قرائت حمزه و کسائی را مقدم می‌شمرد.[۴]

    قاضی و نظم

    برای فهم درست آیات قرآنی، توجه به نظم و نقش سیاق و ایجاد تناسب و ارتباط میان پاره‌ها و بخش‌های مختلف آیات قرآنی راهگشا است، به ویژه در آیاتی که ظاهر آنها دلالت بر جبر دارد، تنها با نگریستن به سیاق، می‌توان معنای جبر را از این گونه آیات زدود.[۵]

    قاضی و اسباب نزول

    یکی از مباحث مهم در فهم نصوص قرآنی اسباب نزول است. قاضی عبدالجبار معتزلی با استفاده از ادله عقلی، بدون اشاره به روایات نبوی ظهر و بطن، سعی می‌کند وجود باطنی را که ظاهر بر آن دلالت نمی‌کند منکر شود. بر این اساس بسیاری از اسباب نزولی که روایات علمای تابعین و قدمای سلف بیان کرده بودند، کنار گذاشته شد.[۶]

    قاضی و حدیث نبوی

    قاضی عبدالجبار گفتار مفسرانی که علت احتباس وحی از نبی(ص) به مدت 15 یا 40 روز، نگفتن انشاءالله از سوی پیامبر می‌دانستند، را مردود دانسته و با تحلیل عقلی آن را باطل می‌داند، ایشان معتقد است که واقعا بعید است که پیامبر اسلام(ص) قولی بدهند و در آن انشاءالله بر زبان جاری نسازند.

    همچنین در روایتی که در باب نمازهای واجب یومیه است و پس از اینکه پنجاه نماز بر پیامبر(ص) واجب شد. پیامبر دائما در رفت و آمد بین خداوند و حضرت موسی(ع) بودند تا این که به دلیل دلسوزی حضرت موسی(ع)، پنجاه نماز به پنج نماز تغییر یافت. قاضی این روایت را نیز کنار گذاشته و گفت: چنین گفتاری مستلزم نسخ حکم قبل از حضور عمل می‌شود، و چنین حکمی مستلزم بداء است و بداء بر خداوند محال است، بر این اساس این روایت به دلیل این که چیزی را با خود به همراه دارد که مجوزی بر قبول آن نداریم، مردود است.[۷]

    فرائد القرآن و ادلته

    همچنین عبدالجبار معتزلی کتاب دیگری در تفسیر قرآن دارد، که نام آن «فرائد القرآن و ادلته» بوده است. گرچه هیچ‌کدام از شاگردانی که از محضر او استفاده کرده‌ و یا کتابهای او را شمارش نموده‌اند، به این کتاب اشاره نکرده‌اند، و برای اولین بار ابن طاووس (متوفاى 664ق) در قرن هفتم هجری در کتابش سعدالسود للنفوس از این کتاب با مشخصات کاملی از نویسنده و جلد و آیه یاد کرده و پاره‌ای از بخشهای آن را نقل نموده است.[۸] که ظاهرا ده جزء داشته، گرچه ابن طاووس در کتاب خود از جلد اول و ششم و هشتم کتاب هم مطلبی نقل نکرده که ظاهرا دسترسی به آن نداشته است. ت

    در هر صورت این کتاب حاصل زحمات دکتر خضر محمد نبها، است که با کنار هم قرار دادن و مرتب نمودن بخشها و قطعاتی که از این دو کتاب تفسیری قاضی عبدالجبار در لابه لای کتابها باقی مانده و چینش آنها به‌ترتیب سوره‌های قرآنی، سعی در احیای آن نموده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص7
    2. ر.ک: همان، ص11-12
    3. ر.ک: همان، صص12-14
    4. ر.ک: همان، ص14-15
    5. ر.ک: همان، ص15-16
    6. ر.ک: همان، ص16
    7. ر.ک: همان، ص18
    8. ر.ک: همان، ص8

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب
    2. زرزور، عدنان محمد، مقدمه بر متشابه القرآن، قاضی عبدالجبار بن محمد، قاهره، مصر، مکتبة دار التراث، چاپ اول، 1969م

    وابسته‌ها