ظهیر، احسان الهی
نام | ظهير، احسان الهي |
---|---|
نامهای دیگر | احسان الهي ظهير
الهي ظهير، احسان |
نام پدر | حاجی زاهور الهی |
متولد | 1941م |
محل تولد | سیالکوت ایالت پنجاب پاکستان |
رحلت | 23 رجب 1407ق |
اساتید | |
برخی آثار | الشيعه و القرآن |
کد مؤلف | AUTHORCODE06034AUTHORCODE |
احسان الهی ظهیر (1941-1987م)، دانشآموخته پاکستانی در رشته حقوق و علوم سیاسی و دارای تفکرات سلفی تکفیری.
ولادت
احسان الهی ظهیر در سال 1941م، در شهر سیالکوت ایالت پنجاب پاکستان متولد شد.
تحصیلات
ایشان پس از گذراندن دروس مقدمات برای ادامه تحصیل به عربستان رفت و در دانشگاه جامعه اسلامی مدینه مشغول به تحصیل شد و در سال 1961 در مقطع لیسانس فارغالتحصیل شد.
الهی ظهیر، پس از بازگشت به پاکستان، تحصیلات خود را در دانشگاه پنجاب در رشته حقوق و علوم سیاسی در مقطع دکتری به پایان رساند. علاوه بر رشتههای ذکرشده، وی در دیگر رشتهها نیز تحصیل کرد.
فعالیتها
ایشان در پاکستان به ریاست مجمع بحوث اسلامی برگزیده شد. همچنین وی سردبیری مجله «ترجمان الحديث» جمعیت اهل حدیث لاهور پاکستان را برعهده گرفت.
عقاید
از نظر فکری احسان الهی ظهیر وابسته به اهل حدیث پاکستان بود که دارای تفکرات سلفی ابن تیمیه هستند. تکفیر و ضدیت با شیعه از شاخصههای فکری این جریان محسوب میشود[۱].
وی دیدگاهی بهشدت فرقهگرایانه داشـت و سلفیگری وهابی، بیشترین بهرهبرداری را از وی کرد. او با تندرویهایی که در این زمینه داشت، موجب شد، جمعیت اهل حدیث که حزب رسمی مکتب اهـل حـدیث بود، به دو شاخه تبدیل شـود و بـسیاری از علمای اهل حدیث از او برائت بجویند. وی با نگاشتن کتابهای بسیار تند علیه شیعه، آتش نفاق را، علاوه بر اینکه میان مسلمانان سنی برافروخت، مـیان شـیعیان و اهل سنت نیز شـعله ور کـرد. او با متهم کردن شیعه به قائل بودن به تحریف قرآن و مخدوش کردن جایگاه اهلبیت(ع)، شیعه را خارج از اسلام میشمارد. روشهای تند و افراطی احسان الهی ظهیر، تأثیرات بسیار شـدیدی در کـینهتوزی اندیشهورزان اهل سنت نسبت به شیعیان داشت[۲].
کتابهای احسان الهی ظهیر بیشتر جهتگیری نقد فرق و مذاهب گوناگون را دارد، اما فرقهای که وی بیشتر به مبارزه با آن پرداخته، شیعه است. ازآنجاکه وی در عربستان تحصیل کرده است، روشی تند علیه شیعه بهکار برده؛ ازاینرو، در این راه از تکفیر و تهمت و دشنام به شیعیان کم نگذاشته است.
روشهای احسان الهی ظهیر در مقابله با دیگر فرقهها مخصوصاًً شیعه:
- تدلیس و تحریف: یکی از ویژگیهای نوشتههای احسان الهی ظهیر، تدلیسهایی است که وی در موارد گوناگون انجام داده است. تدلیس به این معنا که برای اثبات مدعای خود دست به تحریف کلام دیگران میزند:
- تدلیس در اقوال علمای شیعه: وی کلام علمای شیعه را بهگونهای نقل میکند که به هدف خود برسد؛ درحالیکه با مراجعه به اصل کلام علما معلوم میشود که وی کلام آنها را تحریف کرده است؛ مانند نسبت دادن رد قرآن توسط علمای شیعه که هیچ سندی هم در این رابطه ارائه نمیکند و یا کلماتی از کاشفالغطاء را در تعریف شیعه ذکر میکند؛ درحالیکه این کلمات مربوط به معنای لغوی است، نه اصطلاحی.
- تدلیس در اقوال لغویان: وی برای اثبات مدعای خود حتی کلماتی از لغویان را حذف کرده است؛ مانند اینکه جمله «و من المجاز» را از کلام زبیدی حذف کرده تا بتواند مدعای خودش را در بحث ثابت کند.
- تدلیس در روایات شیعه: احسان الهی ظهیر برای رد شیعه، روایات شیعه را بهگونهای نقل میکند که مقصود او را برساند؛ مانند اینکه روایاتی را در مورد رابطه اهلبیت(ع) و دیگران نقل میکند که صحت ندارد.
- سب و تکفیر دیگران: وی دارای ادبیات زشت در مورد شیعیان و علمای شیعه بوده و با فحاشی، آنها را خطاب کرده است. ایشان، اسم حیوانات را در مورد مخالفین خود بهکار میبرد و آنها را تکفیر میکند و یا اینکه درباره منشأ بسیاری از فرقهها بحث میکند و بهراحتی و بدون ارائه سندهای علمی، ریشه آنها را به کفار و اهل کتاب برمیگرداند و با این روش زمینه تکفیر آن فرقههای اسلامی را برای خود و پیروانش فراهم میکند، که نتیجه آن شیعهکشی در پاکستان است.
- اعتماد بر اقوال مخالفین گروهها در نقد فرقهها: در نقد یک مکتب باید از مبانی و سخنانی استفاده کرد که مورد قبول طرف مقابل باشد؛ درحالیکه احسان الهی ظهیر در بسیاری از موارد از این قاعده خارج شده و به نقل اقوال کسانی میپردازد که مورد قبول طرف مقابل نمیباشد؛ مانند اینکه در مواجهه با شیعه به روایات و سخنان اهل سنت استناد میکند؛ مانند اینکه از کتابهای ابن ابیالحدید معتزلی و ابن ندیم نقل مطلب میکند و آنها را شیعه معرفی میکند.
وفات
احسان الهی ظهیر سرانجام در سال 1407ق (1987م)، درحالیکه در جمع جمعیت ندوة العلمای اهل حدیث لاهور پاکستان سخنرانی میکرد، بر اثر انفجار بمب بهشدت مجروح شد. وی به اصرار شاه و علمای عربستان به آنجا منتقل شد، ولی درخواست پزشکان برای قطع پایش را نپذیرفت و بعد از چندی از دنیا رفت.
آثار
- الشيعة و السنة؛
- الشيعة و أهلالبيت؛
- الشيعة و التشيع؛
- الإسماعيلية؛
- البابية؛
- القأديانية؛
- البريلوية؛
- البهائية؛
- الرد الكافي على مغالطات الدكتور علی عبدالواحد وافـي؛
- التصوف، المنشأ و المصادر: الجزء الأول؛
- دراسات في التصوف و هو الجزء الثاني؛
الشيعة و القرآن[۳].
پانویس
منابع مقاله
- اسعدی، محمد، روابط اهل سنت با شیعه، امامتپژوهی، تابستان 1390، شماره 2، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز).
- پایگاه اینترنتی مرکز جامع پژوهشهای تکفیری، در دیماه 1397.