أصول علم الرجال بين النظرية و التطبيق
أصول علم الرجال بين النظرية و التطبيق | |
---|---|
پدیدآوران | داوری، مسلم (نویسنده) معلم، محمد علی علی (تألیف و تحقيق) |
ناشر | مؤلف |
مکان نشر | - - - |
سال نشر | 1416 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | حدیث - علم الرجال
حدیث - نقد و تفسیر محدثان شیعه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 114 /د2الف6 |
أصول علم الرجال بين النظرية و التطبيق، در كليات علم رجال، تقريرات درس شيخ مسلم داورى است كه توسط محمدعلى علىصالح معلم، تأليف و تحقيق شده است.
کتاب به زبان عربى و مقدمه آن در سال 1416ق، نوشته شده است.
ساختار
کتاب با تمهيدى از مؤلف آغاز و مطالب در یک مقدمه، چهار فصل و خاتمه، تنظيم شده است.
در سلسله درسهاى مطرحشده در این کتاب، راویان و کتابهاى روايى معتبر و شناختهشده شيعه، به بحث و بررسى رجالى گذاشته شده و نویسنده با دقت بسيار، به تضعيف و توثيق راویان احاديث آنان و آن کتابها پرداخته است. وى در مباحث خود، به نظريات عالمان گذشته در این باره اشاره كرده و نظريات آنان را در برخى موارد، تأييد و در برخى ديگر، رد كرده است.[۱]
گزارش محتوا
در تمهيد، ضمن بيان اهمیت علم رجال و ضرورت آن.[۲]، به ویژگىها و امتيازات اثر حاضر، اشاره شده است.[۳]
در مقدمه، با اشاره به اينكه عادتا در هر علمى، ابتدا به تعريف و بررسى موضوع و غايت آن پرداخته شده و سپس، از مباحث مربوط به آن علم، سخن گفته مىشود، ابتدا به تعريف علم رجال پرداخته شده و سپس، موضوع و غايت آن، مورد بررسى قرار گرفته است.[۴]در ادامه مقدمه، به بررسى مناط در حجيت قول رجالى پرداخته شده.[۵]و به سؤالات زير، پاسخ داده شده است:
- آيا انضمام حصول ظن شخصى به قول راوى لازم است يا وثاقت وى كفايت مىكند؟؛
- شهادت رجالى از باب اخبار از حس مىباشد يا از باب اجتهاد و حدس؟؛
- آيا توثيقات عامه، مانند توثيقات خاصه بوده يا با آن متفاوت است؟.[۶]
از آنجايى كه بنا بر نظر مشهور اخباریون و بيشتر مجتهدين، روايات كتب اربعه صحيح و قابل اعتماد مىباشد، نویسنده در فصل اول، به بررسى صحت روايات «الکافی» تأليف شيخ كلينى، «منلايحضرهالفقيه» اثر شيخ صدوق و «الاستبصار» و «التهذيب» نوشته شيخ طوسى پرداخته و طرق مختلف تصحيح روايات این كتب را، به بحث گذاشته است.[۷]
در فصل دوم، به تحقيق و معرفى كتب روايى ديگرى پرداخته شده كه مىتوان صحت روايات آنها را اثبات و به احاديث آن، اعتماد نمود. این كتب، عبارتند از: «مستطرفات السرائر» محمد بن ادريس حلى؛ «نوادر الحكمة» محمد بن احمد بن يحيى؛ «دعائم الإسلام» قاضى ابوحنيفه نعمان بن ابىعبدالله محمد بن منصور تمیمى؛ «فلاح السائل و نجاح المائل» على بن طاووس حلى؛ «تفسير» على بن ابراهيم قمى؛ «كامل الزيارات» ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسى بن قولویه؛ «المقنع» شيخ صدوق؛ «بشارة المصطفى لشيعة المرتضى» عمادالدين محمد بن ابىالقاسم محمد بن على طبرى؛ «المزار الکبير» شيخ محمد بن مشهدى؛ «المصباح» شيخ تقىالدين ابراهيم كفعمى؛ «الاحتجاج» شيخ طبرسى و «عوالي اللئالي» محمد بن ابىجمهور احسائى.[۸]
فصل سوم، داراى دو مقام است. در مقام اول، روايت از دو جهت زير، مورد بحث قرار گرفته است:
الف)- طرق تحمل روايت: نویسنده، اقسام متصور تحمل روايت را در هشت قسمت توضيح داده است. این اقسام عبارتند از: سماع؛ قرائت؛ اجازه؛ مناوله؛ اعلام؛ کتابت؛ وصيت و وجاده.[۹]
ب)- كيفيت نقل روايت: نویسنده در شش قسم، به تشريح كيفيت نقل روايت پرداخته است كه عبارتند از: کتاب يا اصل، نسخه، رسائل، مسائل، نوادر و روايات.[۱۰]
در مقام دوم، در دو مبحث زير، به تحقيق پيرامون كتب و اصولى پرداخته شده است كه مرجع و مستند فقيه در مراجعه به روايات بوده و صاحب «وسائل الشيعة» و «مستدرك الوسائل» اقدام به جمعآورى آنها نمودهاند:
در مبحث اول، به دنبال بررسى مصادر کتاب «وسائل الشيعة» اثر حر عاملى، ابتدا به این نكته اشاره شده است كه ايشان، مصادر کتاب خود را به سه قسمت (كتبى كه مباشرتا از آن نقل كرده است، كتبى كه با واسطه از آن نقل كرده و كتبى كه به آنها استناد كرده، ولى به اسم آن، تصريح نشده است) تقسيم كرده و سپس هفتاد کتاب از مصادر ايشان، معرفى گرديده است. در انتها، ضمن اعتباربخشى به تمام این مصادر، هفت کتاب از میان آنها، برگزيده شده و بهصورت مفصل، تحقيق و بررسى شده است. این هفت کتاب عبارتند از: «تحف العقول (حسن زاده)»؛ «کتاب سليم بن قيس»؛ «طب الأئمة(ع)»؛ «صحيفة الرضا(ع)»؛ «تفسير الإمام الحسن العسكري(ع)»؛ «کتاب الغارات» و «تفسير» فرات كوفى.[۱۱]
در مبحث دوم، در دو قسمت، به بررسى مصادر کتاب «مستدرك الوسائل» اثر محدث نورى پرداخته شده است:
در قسمت اول، كتبى كه در اعتبار و وثاقت آنها، اشكالى وجود ندارد كه مجموعا بيست و سه کتاب مىباشند، معرفى شده است. از جمله این كتب عبارتند از: «لب اللباب»، «کتاب الدعوات» و «فقه القرآن» راوندى؛ «الهداية» و «المقنع» شیخ صدوق؛ «سعد السعود»، «كشف اليقين» و «فلاح السائل» سيدبن طاووس.[۱۲]
در قسمت دوم، به معرفى كتبى پرداخته شده كه اعتبار آنها، داراى بحث و مناقشه است. برخى از این كتب كه شمار آنها به چهل عدد مىرسد، عبارتند از: «الجعفريات» (كه به «الأشعثيات» نيز معروف است) محمد بن محمد بن اشعث؛ «کتاب درست بن أبىمنصور»؛ «کتاب أبىسعيد عباد عصفرى» و.[۱۳]
در آخرين فصل، به توثيقات عامه پرداخته شده است. مباحث این فصل، عبارتند از: اصحاب اجماع، مشايخ ثقات، بنوفضال، اصحاب امام صادق(ع)، روات در كتب «الرحمة» و «المنتخبات»، مشايخ اجازه، وكالت از امام(ع)، روايت اجلاء، ترحم و ترضى و كثرت روايت از امام(ع).[۱۴]
در خاتمه، به تحقيق پيرامون چهارده تن از روات پرداخته شده است. این افراد به ترتيب حروف الفبا عبارتند از: احمد بن محمد بن يحيى عطار؛ احمد بن محمد بن حسن بن وليد؛ احمد بن هلال عبرتائى؛ جابر بن يزيد جعفى؛ سهل بن زياد آدمى؛ سالم بن مكرم؛ داود بن كثير رقى؛ على بن ابىحمزه بطائنى؛ على بن حديد؛ عمر بن حنظله؛ محمد بن سنان؛ مفضل بن عمر؛ معلى بن خنيس و محمد بن اسماعيل.[۱۵]
برخى از ویژگىهاى کتاب، عبارتند از:
- در این اثر سعى شده است بسيارى از روايات، بهویژه روايات کتابهاى چهارگانه، تصحيح و از ضعف و ارسال، خارج گردند؛
- تصحيح بسيارى از کتابها و ارائه راههایى كه به اعتماد آنها مىانجامد، مانند: «مستطرفات السرائر»؛
- تحقيق درباره مصادر موسوعههاى روايى مهم، مانند وسائل و مستدرك؛
- استقصاء اسناد و اخراج اسماء راویان ثقه از کتابهایى كه اعتبار روايات آنها ثابت شده است، مانند تفسير قمى؛
- معالجه توثيقات عامه؛
- بحث و تحقيق درباره چهارده راوى برجسته كه ثقه بودن آنها مورد اختلاف میان بزرگان است؛
- طرح اشكالهاى فراوان و پاسخ به آنها.[۱۶]
آنچه نشانگر اهمیت و ارزش کتاب مىباشد، آن است كه این اثر، عنوان رتبه سوم برگزيدگان هفتمین دوره کتاب سال حوزه را از آن خود كرده است.[۱۷]
وضعيت کتاب
فهرست مطالب، بههمراه فهرست اعلام، اعلام النساء، كنيهها، القاب و كتب مذكور در متن و نيز فهرست منابع مورد استفاده مؤلف، در انتهاى کتاب آمده است.
در پاورقىها علاوه بر ذكر منابع، به توضيح پيرامون برخى از اعلام و كلمات متن، پرداخته شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: حديث، ص231-232
- ↑ تمهيد، ص8
- ↑ همان، ص11-12
- ↑ مقدمه، ص15
- ↑ همان، ص23
- ↑ ر.ک: همان، ص25-28
- ↑ همان، ص31-115
- ↑ همان، ص117-233
- ↑ همان، ص243-259
- ↑ همان، ص260-265
- ↑ همان، ص269-309
- ↑ همان، ص315-319
- ↑ همان، ص320
- ↑ همان، ص385-495
- ↑ خاتمه، ص497-598
- ↑ تازههاى فقه، حقوق، اصول و رجال، ص490-491
- ↑ برگزيدگان هفتمین دوره کتاب سال حوزه، ص87
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- «حديث»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: کتابهاى اسلامى، شماره 19، زمستان 1383.
- «تازههاى فقه، حقوق، اصول و رجال»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: فقه، شماره 11 و 12، بهار و تابستان 1376.
- «برگزيدگان هفتمین دوره کتاب سال حوزه»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: کتاب ماه دين، شماره 102 و 103، فروردين و ارديبهشت 1385.