ابن عباس، عبدالله بن عباس
ابن عبّاس، ابوالعباس عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب (۳ سال پیش از هجرت-۶۸ق)، پسر عم رسولالله(ص)، محدث، مفسّر، فقيه و مورخ صدر اسلام و از اصحاب خاص پيغمبر(ص) و دوست و مشاور خلفاى راشدين و سردار سپاه و استاندار و نماينده و سفير اميرالمؤمنين على بن ابىطالب(ع).
نام | ابن عباس، عبدالله بن عباس |
---|---|
نامهای دیگر | ابوالعباس، عبدالله بن عباس
حبر الامه عبدالله بن عباس |
نام پدر | عباس |
متولد | ۳ سال پیش از هجرت |
محل تولد | شعب ابیطالب |
رحلت | 68 ق |
اساتید | |
برخی آثار |
تنوير المقباس في تفسير ابن عباس |
کد مؤلف | AUTHORCODE07159AUTHORCODE |
ابن عباس حضرت علی را شایسته مقام خلافت میدانست؛ او در جنگهای جمل، صفین و نهروان به طرفداری از علی(ع) حضور یافت و از طرف امام استانداری بصره را بر عهده گرفت.
دعای حضرت رسول(ص)
حضرت رسول(ص) به او عنايت و علاقۀ خاص داشت و در حق او دعاهایى فرموده است كه مشهور است: «اللّهم فقّهه فىالدين و علم التأويل»/«اللّهم فقّهه فىالدين و علّمه التأويل».
او 1660 حديث از رسولاللّه(ص) نقل كرده است. او قرآن شناسى خود را حاصل صحبت و مصاحبت استادش حضرت اميرالمؤمنين على(ع) مىداند.او را حبر الامّة/بحر الامة، ترجمان القرآن، و رئيس المفسرين لقب دادهاند.(-دايرةالمعارف تشيع، مقالۀ «ابن عبّاس»، ج /1 344).ابن مسعود با همه جلالت قدر و مقام شامخى كه در قرآن شناسى دارد، او را ترجمان القرآن خوانده است.
مجاهد كه خود مفسرى بزرگ است و تفسيرش محفوظ مانده و به طبع رسيده است، در حق او مىگويد: «چون تفسير مىكرد، همه چيز را واضح و روشن مىكرد».
حضرت على(ع) كه بر او به ويژه در تفسير قرآن مقام استادى داشت، در حق او و تفسيرش فرموده است: «كأنّما ينظر الى الغيب من ستر رقيق».(گويى از وراى پردهاى نازك غيب را مىبيند).قرآن شناسى و تفسير ابن عباس دو ويژگى داشت.نخست نقل نقادانه از اهل کتاب در قصص قرآنى، و ديگر استناد و استشهاد به شعر عربى/شعر جاهلى.
معروف است كه عمر در مسائل قرآنى و تفسيرى بيش از همه و پيش از همه به ابن عباس مراجعه مىكرده است.هم او و هم ابن عباس مراجعه به شعر قديم(قبل از نزول قرآن) عربى يا شعر عهد جاهليت را براى فهم مفردات قرآنى توصيه مىكردهاند.
آثار
آثار قرآن پژوهى او كه خوشبختانه هر دو باقى مانده است، يكى تفسير اوست.
اين تفسير كم حجم است، حدودا برابر با تفسير جلالين،يا نيمى از تفسير بيضاوى. اين اثر به صورت کتاب مدوّنى به دست ما نرسيده است، بلكه در دل تفسير بزرگ طبرى محفوظ بوده است.و بعضى از محققان از جمله فيروزآبادى صاحب لغتنامۀ معروف قاموس، آن را از ميان تفسير طبرى بر آوردهاند و به صورت کتابى منسجم مدون كردهاند.جمع و تدوين فيروزآبادى از اين تفسير تنوير المقباس من تفسير ابن عباس نام دارد و بارها به طبع رسيده است.اثر قرآنى مهم ديگر ابن عباس لغتنامهاى است سرشار از شواهد شعر جاهلى با مقدارى توضيح تفسيرى.اين لغتنامه پس از تفسيرهاى كوتاهى كه حضرت رسول(ص) دربارۀ بعضى سورههاى قرآنى به دست دادهاند و خوشبختانه محفوظ مانده و سيوطى آن را به ترتيب سورهها (با نظم قرآنى، ولى نه براى همۀ سورهها) مرتب كرده و در اتقان آورده است، آرى از هر اثر قرآن پژوهى محفوظ ماندۀ ديگر قديمتر است.
نافع بن ازرق و يكى از دوستانش به نام نجدة بن عويمر يك روز كه ديدند ابن عباس فارغبال در صحن مسجد الحرام نزدیک كعبه نشسته است، مدعيانه و براى آنكه به خيال خود عجز ابن عباس را در مسائل قرآنى آشكار كنند، با او سؤالاتى مطرح كردهاند و شرح و معناى حدودا دويست كلمه يا تعبير قرآنى را از او پرسيدهاند.پاسخهاى ابن عباس همه متين و مستند به شعر كهن است.چنانكه گفته شد اين قديمترين واژهنامۀ قرآنى محفوظ مانده است و هم در اتقان سيوطى مندرج است و هم مستقلا تحت عنوان-مسائل نافع بن ازرق به چاپ رسيده است.
گلدزيهر دربارۀ اين کتاب و شيوۀ بى سابقهاش مىگويد: «اين بديعترين شيوۀ تحقيق لغوى در تفسير قرآن است». (-المذاهب الاسلامىة في تفسير القرآن، ص69، به نقل از التفسير و المفسرون، محمدحسین ذهبى، ج 75/1).
ابوبكر بن انبارى از قول او دربارۀ اين شيوه چنين نقل كرده است: «شعر، ديوان عرب است، هرگاه حرفى از قرآن كه خداوند به زبان عربى نازل فرموده است، بر ما پوشيده و دشوار باشد، به ديوان و سرچشمۀ آن[شعر قبل از عصر نزول قرآن]مراجعه مىكنيم و شواهد روشنگرى براى آن مىيابيم».(پيشين، ج 76/1.همچنين دربارۀ ارزيابى نسبت تفسير منسوب به ابن عباس -پيشين، ص81-83). نيز-تفسير ابن عباس؛مسائل نافع بن ازرق.