افشار، ایرج: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '==وابستهها==') |
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
</div> | </div> | ||
'''ايرج افشار'''، فرزند محمود افشار و نصرت برازنده، در 16 ماه مهر سال 1304ش، در تهران به دنيا آمده است. نياى افشار، از متمولين و ريشهدارترين خاندانهاى يزد، اين فيروزهكوير ايران، بودهاند. ايرج در چنين خاندانى چشم به جهان گشود و در كنار پدر فرزانهاش رسم زيستن و دانستن آموخت. دبستان را در مدرسه زرتشتيان تجريش و دبيرستان را در مدرسه فيروز بهرام به | '''ايرج افشار'''، فرزند محمود افشار و نصرت برازنده، در 16 ماه مهر سال 1304ش، در تهران به دنيا آمده است. نياى افشار، از متمولين و ريشهدارترين خاندانهاى يزد، اين فيروزهكوير ايران، بودهاند. ايرج در چنين خاندانى چشم به جهان گشود و در كنار پدر فرزانهاش رسم زيستن و دانستن آموخت. دبستان را در مدرسه زرتشتيان تجريش و دبيرستان را در مدرسه فيروز بهرام به پایان برد و همزمان با تحصيل در دوران متوسطه، بهعنوان مدير داخلى مجله آينده كه صاحب امتياز آن، پدر نامدارش بود، مشغول به كار شد. | ||
بعد از | بعد از پایان تحصيلات متوسطه، رشته علوم قضايى را در دانشكده حقوق دانشگاه تهران دنبال كرد و در سال 1328، از اين رشته و دانشگاه فارغالتحصيل شد، اما شوق به فرهنگ و ادب در او بيش از ميل به اشتغال در رشته تحصيلىاش بود؛ به همين سبب، همزمان با طى ايام دانشگاه، همكارى با مجله جهان نو را آغاز كرد كه تا سال 34 ادامه يافت. از 1337، بهعنوان مدرس دانشسراى عالى تهران و از 1348، بهعنوان استاد رشته تاريخ، در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران مشغول به كار شد. | ||
در سال 1330، به کتابدارى در دانشگاه تهران روى آورد و به فهرستنويسى و کتابشناسى علاقهمند شد. | در سال 1330، به کتابدارى در دانشگاه تهران روى آورد و به فهرستنويسى و کتابشناسى علاقهمند شد. |
نسخهٔ ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۴۱
نام | افشار، ایرج |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | |
متولد | 1304 ش |
محل تولد | |
رحلت | 1389 ش |
اساتید | |
برخی آثار | اسناد پادریان کرملی، بازمانده از عصر شاه عباس صفوی |
کد مؤلف | AUTHORCODE572AUTHORCODE |
ايرج افشار، فرزند محمود افشار و نصرت برازنده، در 16 ماه مهر سال 1304ش، در تهران به دنيا آمده است. نياى افشار، از متمولين و ريشهدارترين خاندانهاى يزد، اين فيروزهكوير ايران، بودهاند. ايرج در چنين خاندانى چشم به جهان گشود و در كنار پدر فرزانهاش رسم زيستن و دانستن آموخت. دبستان را در مدرسه زرتشتيان تجريش و دبيرستان را در مدرسه فيروز بهرام به پایان برد و همزمان با تحصيل در دوران متوسطه، بهعنوان مدير داخلى مجله آينده كه صاحب امتياز آن، پدر نامدارش بود، مشغول به كار شد.
بعد از پایان تحصيلات متوسطه، رشته علوم قضايى را در دانشكده حقوق دانشگاه تهران دنبال كرد و در سال 1328، از اين رشته و دانشگاه فارغالتحصيل شد، اما شوق به فرهنگ و ادب در او بيش از ميل به اشتغال در رشته تحصيلىاش بود؛ به همين سبب، همزمان با طى ايام دانشگاه، همكارى با مجله جهان نو را آغاز كرد كه تا سال 34 ادامه يافت. از 1337، بهعنوان مدرس دانشسراى عالى تهران و از 1348، بهعنوان استاد رشته تاريخ، در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران مشغول به كار شد.
در سال 1330، به کتابدارى در دانشگاه تهران روى آورد و به فهرستنويسى و کتابشناسى علاقهمند شد.
در سال 1331، با همكارى محمدتقى دانشپژوه، منوچهر ستوده، مصطفى مقربى و عباس زرياب خويى، مجله فرهنگ ايرانزمين را بنيان گذاشت و از آن زمان تاكنون بيش از نيم قرن است كه به فعاليت مستمر مطبوعاتى مشغول است.
از سال 1333 تا 1335 سردبيرى مجله سخن به صاحبامتيازى دكتر پرويز ناتل خانلرى را بر عهده داشت.
از 1337 تا 1357، سردبير مجله راهنماى کتاب به صاحبامتيازى دكتر احسان يارشاطر بود.
در 1341، به رياست کتابخانه ملى ايران و در 1342 به رياست مركز تحقيقات ايرانشناسى دانشگاه تهران رسيد و از 1344 تا 1358، رئيس کتابخانه مركزى دانشگاه تهران بود.
افشار، کتابخانه شخصى خود را به مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامى هديه كرد. کتابهاى او در كنار کتابخانه دكتر عبدالحسين زرينكوب و دكتر منوچهر ستوده، زينتبخش مركز دايرةالمعارف است.
او تاكنون مقالات و کتابهاى زيادى درباره ايرانشناسى و در زمينه کتابشناسى به چاپ رسانده است كه اين تحقيقات در نشريات معتبر ايرانى و خارجى منتشر شدهاست.
«فهرست مقالات فارسى» كه مقالات فارسى را در زمينه ايرانشناسى در 6 جلد به چاپ رسانده است، بالغ بر چهل سال از زندگى استاد را در بر گرفته است و هر كسى كه بخواهد در موضوعاتى كه مربوط به ايران و زبان و فرهنگ ايرانى، دست به پژوهش بزند، از مراجعه به اين کتاب بىنياز نخواهد بود. مجموعه مقالاتى كه ايرج افشار، در مجلات و يادنامهها به چاپ رسانده است شايد بالغ بر دو هزار مقاله باشد. کتابهايى كه ايشان در زمينه فرهنگ، تاريخ و ادب ايران انتشار دادهاند، بالغ بر سيصد جلد مىشود. وى از نظر كثرت آثار، شايد در ميان معاصرين، بىنظير باشد.
برخى از آثار او، اعم از تأليف و تحقيق و ترجمه، عبارت است از:
- پژوهشهاى ايرانشناسى نامواره؛
- دفتر تاريخ؛
- رياض الفردوس خانى؛
- فرهنگ ايرانزمين؛
- نامههاى تهران (شامل 154 نامه از رجال دوران به سيد حسن تقىزاده)؛
- گلگشت در وطن (سفرنامه)؛
- فهرست دستنويسهاى فارسى در کتابخانه ملى اتريش و آرشيو دولتى اتريش در وين؛
- سواد و بياض؛
- اخبار مغولان (650-683) در انبانه ملا قطب؛
- فهرست مقالات فارسى در زمينه تحقيقات ايرانى؛
- اسناد تاريخى خاندان غفارى؛
- تاريخ يزد؛
- خاطرات وكيل التوليه (ميرزا محمد نواب رضوى)؛
و...
وابستهها
اسناد پادریان کرملی، بازمانده از عصر شاه عباس صفوی
خاطرات ممتحنالدوله (زندگی نامه میرزا مهدی خان ممتحنالدوله شقاقی)
لوامع و لوایح در شرح قصیده خمریه ابن فارض و در بیان معارف و معانی عرفانی (سه رساله در تصوف)
استر آباد نامه سه سفرنامه، وقفنامه و سرگذشت
خوابگزاری. التحبير في علم التعبير
خطای نامه: شرح مشاهدات سید علیاکبر خطائی معاصر شاه اسماعیل صفوی در سرزمین چین
خاطرات دیوان بیگی (میرزا حسین خان) از سالهای 1275 تا 1317 قمری (کردستان و طهران)
فهرست مقالات فارسی در زمینه تحقیقات ایرانی
شرح رباعیات در وحدت وجود (سه رساله در تصوف)
روزنامه ی اخبار مشروطیت و انقلاب ایران
خاطرات وکیل التولیه (میرزا محمد نواب رضوی)
رجال وزارت خارجه در عصر ناصری و مظفری
نامههای مشروطیت و مهاجرت (از رجال سیاسی و بزرگان محلی به سیدحسن تقی زاده) (سالهای 1325 قمری به بعد)
خاطرات سردار اسعد بختیاری (جعفر قلی خان سردار بهادر)
آشپزی دوره صفویه (کارنامه و ماده الحیوه)
مجمل الحکمه: ترجمه گونهای کهن از رسایل اخوان الصفا
فردوس المرشدیه فی اسرار الصمدیه (سیرت نامه شیخ ابواسحق کازرونی)
اخبار مغولان (650-683) در انبانه ملا قطب
کتابشناسی فردوسي و شاهنامه از آغاز نوشتههاي پژوهشی تا سال 1385
عهد حسام (سفرنامه لرستان و خوزستان) سال 1245 قمری
خاطرات عارف قزويني به همراه اشعار چاپ نشده
فهرست نسخههای خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران
نشريه کتابخانه مرکزی دانشکاه تهران «درباره نسخههای خطی»
تاريخ هرات (دستنوشتي نو يافته)
اسناد پادریان کرملی، بازمانده از عصر شاه عباس صفوی
جامع الصنايع: آشپزی نامه از عصر قاجار
دستور الجمهور في مناقب سلطان العارفين ابويزيد طيفور
معرفت فلاحت: دوازده باب کشاورزی