عهد حسام (سفرنامه لرستان و خوزستان) سال 1245 قمری
عهد حسام (سفرنامه لرستان و خوزستان) سال 1245 قمری | |
---|---|
پدیدآوران | محمودمیرزا قاجار (نويسنده) افشار، ایرج (به کوشش) |
ناشر | مرکز پژوهشی ميراث مکتوب |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1390ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-600-203-010-8 |
موضوع | خوزستان - سیر و سیاحت - قرن 13ق. - سفرنامهها - لرستان - سیر و سیاحت - قرن 13ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /م3ع9 1347 DSR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
عهد حسام: سفرنامه لرستان و خوزستان (سال 1245 قمری)، نوشته محمودمیرزا قاجار (1271-1214ق)، «فرزند فتحعلی شاه»، از سفرنامههای قرن سیزدهم هجری است. او در همراهی با حسامالسلطنه، شرحی از سفرشان برای تسخیر لرستان و خوزستان و نیز گزارشی از آمدن فتحعلی شاه به آن سرزمینها را داده است. این اثر به کوشش ایرج افشار (1389-1304ش) چاپ شده است.
«عهد حسام» کتاب معتبری است؛ زیرا هم دربرگیرنده دادههای فراوانی درباره زندگی نویسنده و خاطرههای او است و هم گوشههایی از حالات و رخدادهای ایران در عهد فتحعلی شاه را (بهویژه سفر اضطراری آن پادشاه پس از غائله شیخمیرزا و کشته شدن او) برای سرکوبی بختیاریها از راه اصفهان به خوزستان و سپس بازگشت از سوی غرب کشور به پایتخت در بر دارد. این سفر پادشاهی برای آرام یافتن افکار عمومی بود[۱].
نویسنده دارای مشرب ادبی و ذوقی است. مطالب فراوانی درباره شاعران و ادیبانی که در آن صفحات میزیسته و با او حشر و نشر داشتند، در این سفرنامه مندرج است؛ بهویژه درباره «صدرالدین دزفولی»، «کیمیایی»، «داعی» و «دری» دادههایی ثبت شده و خوشبختانه اشعاری از آنان، جایجای به ضبط درآمده است[۲].
آنچه این اثر را ویژه میکند، جنبه جغرافیایی - انسانی و شهری آن است و نویسنده روزگار شهرهای شوشتر، دزفول، شوش، رامهرمز، بلوک عقیلی، بروجرد، ایلات خوزستان و پشتکوه لرستان را ترسیم نموده است. محمودمیرزا به روش یک محقق جستجوگر رشته مردمشناسی، نام عشیرهها و طایفهها و تیرهها و خاندانهای لر، بختیاری، خوزی، عرب، صابی و برخی از آداب و رسوم آنان و چگونگی جایگاه زیست و ییلاق و قشلاق هریک را ثبت کرده است. او مستندی از بناها و آثار کهن یا دادههای شفاهی مردم و وضع کشاورزی و عمومی آنان و نیز نگاه خویش را به طبیعت گیاهان و درختان آن سرزمینها (که نمونه آن در توصیف درخت نارنج هزاروسیصد ساله و حیواناتی مانند شیر خوزستان و شکار آن دیده میشود) ارائه نموده است[۳].
محمودمیرزا با بازتاب سفر فتحعلیشاه در «عهد حسام»، اهمیت سیاسی آن را برای ایجاد «امنیت منطقهای» در سرزمین بختیاریها که با سرکشی آنان به خطر افتاده بود، بهخوبی مینمایاند. بهویژه آنکه کتاب او مانند «ناسخ التواريخِ» سپهر جنبه، دولتی و تشریفاتی ندارد؛ آنچه محمودمیرزا درباره پدرش نوشته، خصوصی و خودمانی است که نمونهاش را در حکایت «ریختن سَم در خوراک شاه» میبینیم[۴].
انشای نویسنده به کیفیت نثر معمولی آن دوره است؛ البته به آوردن افعال در جملهها بیتوجهی فراوان دارد. او که تا حدّی عارفمشرب بوده، دلبستگی ویژهای به «مولوی» دارد و در لابهلای دادههای تاریخی کتابش ابیاتی از «مثنوی معنوی» را به یاری حافظه خویش میآورد. محمودمیرزا به برخی ایالتها (مانند لرستان) نسبتهای نادرست و ناروایی میدهد که نباید به آنها توجهی نمود. او همچنین، متأثّر از ادبیات عصر صفوی، بهجای واژه «خوزستان»، از کلمه «عربستان» بهره میگیرد. دیگر اینکه، گاه با اظهار فضل خود نامهای نادرست، عوامانه و خندهآوری را بهکار میبرد که از ادیب فاضلی چون او شگفتیآور است[۵].
افشار تصحیح این اثر را با درج افعال محذوف در علامت []، درج درست اشعار مولوی با استناد به نسخه نیکلسون و نهادن نگارههایی از صفحههای ناخوانا (از 87 تا 92) انجام داده است. او برای ارائه این اثر فقط از تکنسخهای که بدان دست یافته، بهره جسته و امیدوار است که نسخههای دیگری از آن برای آیندگان به دست آید[۶].
پانویس
منابع مقاله
یادداشت محقق.