۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ملا فتح اللّه كاشانى' به 'ملا فتح اللّه كاشانى ') |
جز (جایگزینی متن - ')و' به ') و') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
ميرزا ابوالحسن شعرانى در سال 1320 ق.در تهران و در خانوادهاى روحانى و دانش پرور، به دنيا آمد و پرورش يافت. سواد قرآنى را نزد پدر عالمش،شيخ محمد تهرانى، آموخت و در حقيقت پدرش نخستين معلم او بود.بعدها كه كمى بزرگ شد وارد مدرسۀ مروى تهران گشته، به تحصيل پرداخت.ادبيات عرب،فارسى، منطق،فقه، اصول،فلسفه، رياض، و...را طى سالها آموخت. از معروفترين اساتيد او در حوزۀ علميۀ تهران، مىتوان از آيتالله حاج ميرزا مهدى آشتيانى نام برد.همچنين حكيم محقق ميرزا محمود قمى از اساتيد او بود كه مردى زاهد و دانشمند بود. حبيب اللّه ذو الفنون نيز استاد رياضى ميرزا ابوالحسن شعرانى در حوزۀ تهرانى بود. | ميرزا ابوالحسن شعرانى در سال 1320 ق.در تهران و در خانوادهاى روحانى و دانش پرور، به دنيا آمد و پرورش يافت. سواد قرآنى را نزد پدر عالمش،شيخ محمد تهرانى، آموخت و در حقيقت پدرش نخستين معلم او بود.بعدها كه كمى بزرگ شد وارد مدرسۀ مروى تهران گشته، به تحصيل پرداخت.ادبيات عرب،فارسى، منطق،فقه، اصول،فلسفه، رياض، و...را طى سالها آموخت. از معروفترين اساتيد او در حوزۀ علميۀ تهران، مىتوان از آيتالله حاج ميرزا مهدى آشتيانى نام برد.همچنين حكيم محقق ميرزا محمود قمى از اساتيد او بود كه مردى زاهد و دانشمند بود. حبيب اللّه ذو الفنون نيز استاد رياضى ميرزا ابوالحسن شعرانى در حوزۀ تهرانى بود. | ||
ميرزا ابوالحسن شعرانى،در دورۀ جوانى كه حوزۀ علميۀ قم تازه تأسيس شده بود، سفرى به آن ديار كرد و در محضر اساتيدى مانند آيتالله حاج [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]] (مؤسس حوزه)و حاج شيخ عبدالنبى نورى به ادامۀ تحصيل پرداخت. | ميرزا ابوالحسن شعرانى،در دورۀ جوانى كه حوزۀ علميۀ قم تازه تأسيس شده بود، سفرى به آن ديار كرد و در محضر اساتيدى مانند آيتالله حاج [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]] (مؤسس حوزه) و حاج شيخ عبدالنبى نورى به ادامۀ تحصيل پرداخت. | ||
شعرانى 26 ساله بود كه پدر عالم و بزرگوارش را از دست داد.اين حادثه براى او بسيار سنگين بود ولى هرگز ارادۀ او را در راه سالها كسب دانش و سير در آفاق و انفس براى تحصيل علم و سير و سلوك، سست نكرد. اين بود كه او پس از سالها تحصيل در حوزۀ تازه تأسيس قم، آهنگ حوزۀ كهن و پر خاطرۀ نجف اشرف كرد و مدتها در آنجا موفق به بهرهگيرى از محضر اساتيد بزرگ شد.در بين اساتيد حوزۀ علميۀ نجف، سيد ابوتراب خوانسارى(متوفاى 1346 ق.)بيشتر از ديگران،شعرانى را مجذوب خود كرد.سيد ابوتراب خوانسارى در بين علماء شخصيت برجستهاى داشت و علاوه بر فقه و معارف شيعه، با فقه اهل سنت نيز آشنا بود. | شعرانى 26 ساله بود كه پدر عالم و بزرگوارش را از دست داد.اين حادثه براى او بسيار سنگين بود ولى هرگز ارادۀ او را در راه سالها كسب دانش و سير در آفاق و انفس براى تحصيل علم و سير و سلوك، سست نكرد. اين بود كه او پس از سالها تحصيل در حوزۀ تازه تأسيس قم، آهنگ حوزۀ كهن و پر خاطرۀ نجف اشرف كرد و مدتها در آنجا موفق به بهرهگيرى از محضر اساتيد بزرگ شد.در بين اساتيد حوزۀ علميۀ نجف، سيد ابوتراب خوانسارى(متوفاى 1346 ق.)بيشتر از ديگران،شعرانى را مجذوب خود كرد.سيد ابوتراب خوانسارى در بين علماء شخصيت برجستهاى داشت و علاوه بر فقه و معارف شيعه، با فقه اهل سنت نيز آشنا بود. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
شيخ ابوالحسن شعرانى پس از تكميل تحصيلات علمى و سير و سلوك عرفانى و علمى،در اوج استبداد رضا خانى، به تهران بازگشت و شروع به تبليغ و تدريس و تحقيق و ادامۀ سير و سلوك كرد.او خود در اين باره مىنويسد: | شيخ ابوالحسن شعرانى پس از تكميل تحصيلات علمى و سير و سلوك عرفانى و علمى،در اوج استبداد رضا خانى، به تهران بازگشت و شروع به تبليغ و تدريس و تحقيق و ادامۀ سير و سلوك كرد.او خود در اين باره مىنويسد: | ||
«چون عهد شباب به تحصيل علوم و حفظ اصطلاحات و رسوم بگذشت...از هر عملى بهره بگرفتم و از خرمنى خوشه برداشتم.گاهى به مطالعه كتب ادب از عجم و عرب، و زمانى به دراست(تدريس) اشارات([[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]])و اسفار (ملا صدرا)و زمانى به تتبع تفاسير و اخبار، وقتى به تفسير و تحشيۀ كتب فقه و اصول و گاهى به تعمق در مسائل رياضى و معقول تا آن عهد به سر آمد...ساليان دراز،شب بيدار و روز تكرار هميشه ملازم دفاتر و كراريس(همراه دفترها و جزوهها)و پيوسته موافق اخلام و قراطيس(همدم قلمها و كاغذها)ناگهان سروش غيب در گوش، اين ندا داد كه علم براى معرفت است و معرفت بذر عمل و طاعت، و طاعت بى اخلاص نشود و اين همه ميسر نگردد مگر به توفيق خدا و توسل به اوليا، مشغولى تا چند ها. | «چون عهد شباب به تحصيل علوم و حفظ اصطلاحات و رسوم بگذشت...از هر عملى بهره بگرفتم و از خرمنى خوشه برداشتم.گاهى به مطالعه كتب ادب از عجم و عرب، و زمانى به دراست(تدريس) اشارات([[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]) و اسفار (ملا صدرا) و زمانى به تتبع تفاسير و اخبار، وقتى به تفسير و تحشيۀ كتب فقه و اصول و گاهى به تعمق در مسائل رياضى و معقول تا آن عهد به سر آمد...ساليان دراز،شب بيدار و روز تكرار هميشه ملازم دفاتر و كراريس(همراه دفترها و جزوهها) و پيوسته موافق اخلام و قراطيس(همدم قلمها و كاغذها)ناگهان سروش غيب در گوش، اين ندا داد كه علم براى معرفت است و معرفت بذر عمل و طاعت، و طاعت بى اخلاص نشود و اين همه ميسر نگردد مگر به توفيق خدا و توسل به اوليا، مشغولى تا چند ها. | ||
{{شعر}} | {{شعر}} |
ویرایش