ابن کلبی، هشام بن محمد: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
جز (added Category:نسبشناسان using HotCat) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
پدرش محمد بن سائب كلبى (متوفاى 146ق) كه با لقب «علامه» مشهور است از كوفيان و فردى اخبارى و از جمله دانشمندان لغت و نسبشناسان عرب است. او اول كسى است كه در «احكام القرآن» کتاب نوشته و صاحب تفسير مهمى است كه ابن عدى در حق وى گفته است: تفسيرى به گستردگى تفسير كلبى از هيچكس سراغ نداريم. | پدرش محمد بن سائب كلبى (متوفاى 146ق) كه با لقب «علامه» مشهور است از كوفيان و فردى اخبارى و از جمله دانشمندان لغت و نسبشناسان عرب است. او اول كسى است كه در «احكام القرآن» کتاب نوشته و صاحب تفسير مهمى است كه ابن عدى در حق وى گفته است: تفسيرى به گستردگى تفسير كلبى از هيچكس سراغ نداريم. | ||
بنابر نظر علماى تراجم از جمله | بنابر نظر علماى تراجم از جمله ابن نديم و [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] و [[ذهبى]]، او علامه در نسبشناسى و اخبار عرب و ايّام و وقايع آن بوده است. وى در ساير علوم اسلامى نيز دست داشته و از او دراينباره ذكر نام شده هرچند اثرى در دست نيست. او همه علم خود را در نسبشناسى از پدرش كه به تأييد بسيارى از رجالشناسان از علماى رجال بوده و از صحابه خاصّ امام باقر(ع) بوده، اخذ كرده است. هشام، مباحث نسبشناسى پدرش را نظم و توسعه داد و بيش از او به منابع اصلى و اسناد مكتوب، مانند تواريخ حيره و فرس، رجوع كرد و به این وسيله مهارت و توانايى خویش را در فهم معناى وظيفه علمى مورخ نشان داد. | ||
«جمهرةالنسب» وى مهمترين مرجع مؤلفان بعدى درباره انساب گرديد. وى در این اثر خود نسبشناسى را با اخبار و روايات تاريخى همراه نمود و انساب و اخبار در آثار نویسندگانى بعدى مانند احمد بن محمد جَهمى و ابوالعباس عبداللّه بن اسحاق مُكارى و ابوالحسن نسّابه، دو بخش آمیخته و پيوسته گرديد. وى قطعاً در این علم شاگردان متعددى داشته است؛ هرچند اسمى از آنها در كتب معتبر تاريخى نيامده است. | «جمهرةالنسب» وى مهمترين مرجع مؤلفان بعدى درباره انساب گرديد. وى در این اثر خود نسبشناسى را با اخبار و روايات تاريخى همراه نمود و انساب و اخبار در آثار نویسندگانى بعدى مانند احمد بن محمد جَهمى و ابوالعباس عبداللّه بن اسحاق مُكارى و ابوالحسن نسّابه، دو بخش آمیخته و پيوسته گرديد. وى قطعاً در این علم شاگردان متعددى داشته است؛ هرچند اسمى از آنها در كتب معتبر تاريخى نيامده است. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
[[نسب معد و اليمن الكبير (تحقیق محمود فردوس عظم)]] | [[نسب معد و اليمن الكبير (تحقیق محمود فردوس عظم)]] | ||
[[کتابان في الخيل؛ نسب الخيل، اسماء خيل العرب و | [[کتابان في الخيل؛ نسب الخيل، اسماء خيل العرب و...]] | ||
[[مثالب العرب لأبی المنذر هشام بن محمد بن السائب الکلبی (ت 204ه) (مع نصوص من مثالب الهیثم بن عدی ت 207ه)]] | [[مثالب العرب لأبی المنذر هشام بن محمد بن السائب الکلبی (ت 204ه) (مع نصوص من مثالب الهیثم بن عدی ت 207ه)]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:نسبشناسان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۴
نام | ابن کلبی، هشام بن محمد |
---|---|
نامهای دیگر | ابن السائب الکلبی
ابن الکلبی، هشام بن محمد کلبی، هشام بن محمد هشام الکلبی کلبی، ابومنذر هشام بن محمد کلبی، هشام بن ابینضر محمد بن سائب |
نام پدر | محمد بن سائب كلبى (متوفاى 146ق) |
متولد | |
محل تولد | کوفه |
رحلت | 204 ق |
اساتید | پدرش محمد بن سائب كلبى؛ مجاهد بن سعيد؛ محمد بن حبيب |
برخی آثار | كتاب مثالب العرب |
کد مؤلف | AUTHORCODE00524AUTHORCODE |
هشام بن محمد بن سايب كلبى (متوفاى 204 يا 206ق)، نسبشناس معروف كوفه او در كوفه مدفون است اما از تاريخ تولد او، مدت عمرش، محل سكونت پيشين او يا تحصيل و تدريس او اطلاعى در دست نيست. برخى از منابع او را همعصر امام موسى كاظم(ع) و فرزندش امام رضا(ع) دانستهاند و در برخى از كتب هم وى را از صحابهى امام صادق(ع) و شيعه دانستهاند.
پدرش محمد بن سائب كلبى (متوفاى 146ق) كه با لقب «علامه» مشهور است از كوفيان و فردى اخبارى و از جمله دانشمندان لغت و نسبشناسان عرب است. او اول كسى است كه در «احكام القرآن» کتاب نوشته و صاحب تفسير مهمى است كه ابن عدى در حق وى گفته است: تفسيرى به گستردگى تفسير كلبى از هيچكس سراغ نداريم.
بنابر نظر علماى تراجم از جمله ابن نديم و جاحظ و ابن خلكان و ذهبى، او علامه در نسبشناسى و اخبار عرب و ايّام و وقايع آن بوده است. وى در ساير علوم اسلامى نيز دست داشته و از او دراينباره ذكر نام شده هرچند اثرى در دست نيست. او همه علم خود را در نسبشناسى از پدرش كه به تأييد بسيارى از رجالشناسان از علماى رجال بوده و از صحابه خاصّ امام باقر(ع) بوده، اخذ كرده است. هشام، مباحث نسبشناسى پدرش را نظم و توسعه داد و بيش از او به منابع اصلى و اسناد مكتوب، مانند تواريخ حيره و فرس، رجوع كرد و به این وسيله مهارت و توانايى خویش را در فهم معناى وظيفه علمى مورخ نشان داد.
«جمهرةالنسب» وى مهمترين مرجع مؤلفان بعدى درباره انساب گرديد. وى در این اثر خود نسبشناسى را با اخبار و روايات تاريخى همراه نمود و انساب و اخبار در آثار نویسندگانى بعدى مانند احمد بن محمد جَهمى و ابوالعباس عبداللّه بن اسحاق مُكارى و ابوالحسن نسّابه، دو بخش آمیخته و پيوسته گرديد. وى قطعاً در این علم شاگردان متعددى داشته است؛ هرچند اسمى از آنها در كتب معتبر تاريخى نيامده است.
نجاشى در کتابش به حديث مشهور و ارزشمندى از او اشاره كرده است كه بيانگر اعتقاد او به اهلبيت(ع) است. او مىگوید: به بيمارى بزرگى دچار شدم كه علمم را فراموش كردم، به نزد جعفر بن محمد(ع) رفتم و علم را در كاسهاى به من نوشانيد و دانشم بازگشت. امام جعفر صادق(ع) او را نزدیک خود مىنشاند و با روى گشاده وى را مىپذيرفت.
او گامهاى بلندى در جهت تحقيق و تأليف آثار تاريخى به روش علمى برداشته است. تكنگاریهایش محدوده وسيعى، از تاريخ انبياء تا ايامالعرب و عقايد عصر جاهلى و تاريخ ایران و يمن و اسلام، را دربر مىگرفته، اما از آن همه، تنها نقلقولهایى در منابع ديگر و چند کتاب در انساب و نيز کتاب اصنام باقى مانده است.
کتابهاى هشام و پدرش از مهمترين مصادر و منابعى كه مورد اعتماد مىباشد و منابع اسلامى از آثار آن دو نفر فراوان نقل كردهاند.
آثار
آثار او را تا 150 اثر نيز ذكر كردهاند كه از آن جمله است:
- جمهرةالنسب؛
- نسب معدّ و اليمن الكبير؛
- حروب الأوس و الخزرج؛
- المشاتمات بين الاشراف؛
- القداح و المیسر؛
- أسواق العرب؛
- أنساب الأمم؛
- أخبار بنى تغلب و أيامهم و أنسابهم؛
- کتاب الأصنام؛
- کتاب فتوح فارس؛
- کتاب الجمل؛
- کتاب النهروان؛
- کتاب مقتل أمیرالمؤمنين(ع)؛
- کتاب مقتل الحسين(ع)؛
- کتاب قيام الحسن(ع)؛
- کتاب أخبار محمد بن حنفيه.