فوائد الطفية: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'مرعشی، شهاب‌الدین' به 'مرعشی، سید شهاب‌الدین')
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۴: خط ۴:
    | عنوان‌های دیگر =
    | عنوان‌های دیگر =
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[لطیف قزوینی]] (نویسنده)
    [[قزوینی، لطیف]] (نویسنده)


    [[انوشیروانی، مجید]] (محقق)
    [[انوشیروانی، مجید]] (محقق)
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    | شابک =978-964-7553-33-9
    | شابک =978-964-7553-33-9
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =  
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =15842
    | کتابخوان همراه نور =15842
    | کتابخوان همراه نور =15842
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    خط ۳۳: خط ۳۳:
    }}
    }}


    '''فوائد الطفية'''، به زبان فارسى، توسط حكيم [[لطیف قزوینی|لطيف قزوينى]] نگاشته شده است. وى كتاب خويش را براى جويندگانى نوشته كه بدون مراجعه به طبيب بخواهند از احوال بدن خود يا به عبارتى علم طب اطلاع حاصل كنند و صحت خود را برقرار نمايند؛ چنان‌كه خود مى‌نويسد: «بر دانشمندان اين علم لازم است كه به قدر ادراك، شرحى درين باب نويسند كه به معاونت برهان و قياس كفايت كافه ناس نمايد؛ بنا بر آن، حقير بى‌بضاعت و فقير بى‌استطاعت، [[لطیف قزوینی|لطيف قزوينى]]، مختصرى مسمى بر فوايد الطفيه به رشته تحرير برآورده تا ناظران را از نظر بدان، بدون مراجعه به طبيب اطلاعى از احوال ابدان حاصل آيد» (فوايد الطفيه، ص 2 و 3).
    '''فوائد الطفية'''، به زبان فارسى، توسط حكيم [[لطیف قزوینی|لطيف قزوينى]] نگاشته شده است. وى كتاب خويش را براى جويندگانى نوشته كه بدون مراجعه به طبيب بخواهند از احوال بدن خود يا به عبارتى علم طب اطلاع حاصل كنند و صحت خود را برقرار نمايند؛ چنان‌كه خود مى‌نويسد: «بر دانشمندان اين علم لازم است كه به قدر ادراك، شرحى درين باب نويسند كه به معاونت برهان و قياس كفايت كافه ناس نمايد؛ بنا بر آن، حقير بى‌بضاعت و فقير بى‌استطاعت، [[لطیف قزوینی|لطيف قزوينى]]، مختصرى مسمى بر فوايد الطفيه به رشته تحرير برآورده تا ناظران را از نظر بدان، بدون مراجعه به طبيب اطلاعى از احوال ابدان حاصل آيد» <ref>فوايد الطفيه، ص 2 و 3</ref>


    البته در ايران نوشتن چنين كتاب‌هايى سابقه داشته و بهترين نمونه‌هاى آن توسط [[رازی، محمد بن زکریا‏|محمد بن زكرياى رازى]] (متوفى 313ق) تأليف شده است. وى كتاب كم‌حجم و پرمحتواى «من لا يحضره الطبيب» را نگاشت.
    البته در ايران نوشتن چنين كتاب‌هايى سابقه داشته و بهترين نمونه‌هاى آن توسط [[رازی، محمد بن زکریا‏|محمد بن زكرياى رازى]] (متوفى 313ق) تأليف شده است. وى كتاب كم‌حجم و پرمحتواى «من لا يحضره الطبيب» را نگاشت.
    خط ۴۰: خط ۴۰:
    كتاب، به‌طور كلى مشتمل بر 2 فايده است: يكى، در قواعد كلى علم طب و ديگرى، در لطايفى چند.
    كتاب، به‌طور كلى مشتمل بر 2 فايده است: يكى، در قواعد كلى علم طب و ديگرى، در لطايفى چند.


    [[لطیف قزوینی|لطيف قزوينى]] در اين كتاب بارها از پزشکان بزرگ ياد كرده و نظريات آنان را ذكر نموده است؛ استادانى همچون [[بقراط]]، [[جالینوس]]، ابن سرابيون، [[ابن ماسویه، یوحنا بن ماسویه|ابن ماسويه]]، [[رازی، محمد بن زکریا‏|محمد بن زكرياى رازى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، [[جرجانی، اسماعیل بن حسن|سيد اسماعيل جرجانى]] و...
    [[لطیف قزوینی|لطيف قزوينى]] در اين كتاب بارها از پزشکان بزرگ ياد كرده و نظريات آنان را ذكر نموده است؛ استادانى همچون [[بقراط]]، [[جالینوس]]، [[سهراب|ابن سرابيون]]، [[ابن ماسویه، یوحنا بن ماسویه|ابن ماسويه]]، [[رازی، محمد بن زکریا‏|محمد بن زكرياى رازى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، [[جرجانی، اسماعیل بن حسن|سيد اسماعيل جرجانى]] و...


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    خط ۴۷: خط ۴۷:
    فايده ثانيه، ملطف و موظف است بر لطائف چند كه لطيف‌طبيعتان و ظريف‌فطرتان را هريك از ملاحظه آن لطفى در طبيعت از خلقت خلاق ودود، نظر به علامت امراض و خاصیت اشياء حاصل مى‌گردد تا معلوم شود كه قادر بى‌چون چگونه اين چهار عنصر مخالف آميخته از امتزاج با هم.
    فايده ثانيه، ملطف و موظف است بر لطائف چند كه لطيف‌طبيعتان و ظريف‌فطرتان را هريك از ملاحظه آن لطفى در طبيعت از خلقت خلاق ودود، نظر به علامت امراض و خاصیت اشياء حاصل مى‌گردد تا معلوم شود كه قادر بى‌چون چگونه اين چهار عنصر مخالف آميخته از امتزاج با هم.


    مؤلف، در اين كتاب، در عين حال كه به گفته‌هاى پزشکان پيشين تكيه دارد، به شيوه‌ها و درمان‌هاى طبيبان هم‌عصر خويش نيز توجه كرده و بر قياس و منطق خويش تكيه دارد؛ چنان‌كه مى‌نويسد: «و ببايد دانست كه حفظ صحت به مثل است و ازاله مرض از طريق علاج به ضد و اقسام معالجه را نيز طرق بسيار است كه آن بسته به ادراك اقوال اطباى سلف و افعال اطباى عصر و قياسات صايب معالج است» (همان، ص 8).
    مؤلف، در اين كتاب، در عين حال كه به گفته‌هاى پزشکان پيشين تكيه دارد، به شيوه‌ها و درمان‌هاى طبيبان هم‌عصر خويش نيز توجه كرده و بر قياس و منطق خويش تكيه دارد؛ چنان‌كه مى‌نويسد: «و ببايد دانست كه حفظ صحت به مثل است و ازاله مرض از طريق علاج به ضد و اقسام معالجه را نيز طرق بسيار است كه آن بسته به ادراك اقوال اطباى سلف و افعال اطباى عصر و قياسات صايب معالج است»<ref>همان، ص 8</ref>


    [[لطیف قزوینی|لطيف قزوينى]]، طبيبى محقق بود و در كتاب خويش بارها از تجربياتى كه انجام داده و شيوه‌ها و داروهايى كه از آن نتيجه گرفته، ياد كرده است. وى گرچه پيرو طب كهن بوده است، ولى از طب اروپايى نيز غافل نمانده است؛ براى مثال در درمان سكته نظر خود را در مورد كاربرد جوهر انتيمون ذكر كرده است: «و جوهر انتيمون - كه مستعمل اهالى فرنگستان است - حقير در اين مقام، به قدر يك نخود نافع مى‌دانم، زيرا كه اگر قوت در طبيعت باقى باشد حكم اين جوهر در طبيعت آن است كه مؤثر شود و تغير دهد حالت مسكوت را به اعتبار قوت خود» (همان، ص 30).
    [[لطیف قزوینی|لطيف قزوينى]]، طبيبى محقق بود و در كتاب خويش بارها از تجربياتى كه انجام داده و شيوه‌ها و داروهايى كه از آن نتيجه گرفته، ياد كرده است. وى گرچه پيرو طب كهن بوده است، ولى از طب اروپايى نيز غافل نمانده است؛ براى مثال در درمان سكته نظر خود را در مورد كاربرد جوهر انتيمون ذكر كرده است: «و جوهر انتيمون - كه مستعمل اهالى فرنگستان است - حقير در اين مقام، به قدر يك نخود نافع مى‌دانم، زيرا كه اگر قوت در طبيعت باقى باشد حكم اين جوهر در طبيعت آن است كه مؤثر شود و تغير دهد حالت مسكوت را به اعتبار قوت خود»<ref>همان، ص 30</ref>


    مؤلف، به شيوه‌هاى كاربردى داروهاى مورد مصرف در بيمارستان نيز توجه داشته؛ چنان‌كه گويد: «ليك چون بنا بر ضابطه، استادان، ادويه و ضمادات معمول بيمارستان را بيان فرموده‌اند، حقير نيز چندان كه لازمه اين مختصر است عرض مى‌نمايد» (همان، ص 128).
    مؤلف، به شيوه‌هاى كاربردى داروهاى مورد مصرف در بيمارستان نيز توجه داشته؛ چنان‌كه گويد: «ليك چون بنا بر ضابطه، استادان، ادويه و ضمادات معمول بيمارستان را بيان فرموده‌اند، حقير نيز چندان كه لازمه اين مختصر است عرض مى‌نمايد»<ref>همان، ص 128</ref>


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    خط ۵۹: خط ۵۹:


    نگارش مقدمه‌اى درباره زندگى مؤلف و كتاب او، تدوين فهرست آيات، روايات، اشعار، مثل‌ها و عبارات عربى و نمايه بيمارى‌ها و اشخاص، همچنين نگارش پاورقى‌هايى توضيحى، كارهايى است كه مصحح در فرآيند تصحيح و تحقيق كتاب انجام داده است.
    نگارش مقدمه‌اى درباره زندگى مؤلف و كتاب او، تدوين فهرست آيات، روايات، اشعار، مثل‌ها و عبارات عربى و نمايه بيمارى‌ها و اشخاص، همچنين نگارش پاورقى‌هايى توضيحى، كارهايى است كه مصحح در فرآيند تصحيح و تحقيق كتاب انجام داده است.
    ==پانویس ==
    <references />





    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۱

    فوائد الطفیة
    فوائد الطفية
    پدیدآورانقزوینی، لطیف (نویسنده) انوشیروانی، مجید (محقق)
    ناشرالمعی
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1388 ش
    چاپ1
    شابک978-964-7553-33-9
    موضوعپزشکی - متون قدیمی تا قرن 14

    پزشکی اسلامی

    پزشکی سنتی

    گیاهان دارویی - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏R‎‏ ‎‏135‎‏ ‎‏/‎‏ل‎‏6‎‏ف‎‏9‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    فوائد الطفية، به زبان فارسى، توسط حكيم لطيف قزوينى نگاشته شده است. وى كتاب خويش را براى جويندگانى نوشته كه بدون مراجعه به طبيب بخواهند از احوال بدن خود يا به عبارتى علم طب اطلاع حاصل كنند و صحت خود را برقرار نمايند؛ چنان‌كه خود مى‌نويسد: «بر دانشمندان اين علم لازم است كه به قدر ادراك، شرحى درين باب نويسند كه به معاونت برهان و قياس كفايت كافه ناس نمايد؛ بنا بر آن، حقير بى‌بضاعت و فقير بى‌استطاعت، لطيف قزوينى، مختصرى مسمى بر فوايد الطفيه به رشته تحرير برآورده تا ناظران را از نظر بدان، بدون مراجعه به طبيب اطلاعى از احوال ابدان حاصل آيد» [۱]

    البته در ايران نوشتن چنين كتاب‌هايى سابقه داشته و بهترين نمونه‌هاى آن توسط محمد بن زكرياى رازى (متوفى 313ق) تأليف شده است. وى كتاب كم‌حجم و پرمحتواى «من لا يحضره الطبيب» را نگاشت.

    ساختار

    كتاب، به‌طور كلى مشتمل بر 2 فايده است: يكى، در قواعد كلى علم طب و ديگرى، در لطايفى چند.

    لطيف قزوينى در اين كتاب بارها از پزشکان بزرگ ياد كرده و نظريات آنان را ذكر نموده است؛ استادانى همچون بقراط، جالینوس، ابن سرابيون، ابن ماسويه، محمد بن زكرياى رازى، ابن سينا، سيد اسماعيل جرجانى و...

    گزارش محتوا

    فايده اول، در لطف قواعد كليه علم طب كه به حسب قواعد علميه تمام مى‌گردد و منفعت چند از آن حاصل مى‌شود.

    فايده ثانيه، ملطف و موظف است بر لطائف چند كه لطيف‌طبيعتان و ظريف‌فطرتان را هريك از ملاحظه آن لطفى در طبيعت از خلقت خلاق ودود، نظر به علامت امراض و خاصیت اشياء حاصل مى‌گردد تا معلوم شود كه قادر بى‌چون چگونه اين چهار عنصر مخالف آميخته از امتزاج با هم.

    مؤلف، در اين كتاب، در عين حال كه به گفته‌هاى پزشکان پيشين تكيه دارد، به شيوه‌ها و درمان‌هاى طبيبان هم‌عصر خويش نيز توجه كرده و بر قياس و منطق خويش تكيه دارد؛ چنان‌كه مى‌نويسد: «و ببايد دانست كه حفظ صحت به مثل است و ازاله مرض از طريق علاج به ضد و اقسام معالجه را نيز طرق بسيار است كه آن بسته به ادراك اقوال اطباى سلف و افعال اطباى عصر و قياسات صايب معالج است»[۲]

    لطيف قزوينى، طبيبى محقق بود و در كتاب خويش بارها از تجربياتى كه انجام داده و شيوه‌ها و داروهايى كه از آن نتيجه گرفته، ياد كرده است. وى گرچه پيرو طب كهن بوده است، ولى از طب اروپايى نيز غافل نمانده است؛ براى مثال در درمان سكته نظر خود را در مورد كاربرد جوهر انتيمون ذكر كرده است: «و جوهر انتيمون - كه مستعمل اهالى فرنگستان است - حقير در اين مقام، به قدر يك نخود نافع مى‌دانم، زيرا كه اگر قوت در طبيعت باقى باشد حكم اين جوهر در طبيعت آن است كه مؤثر شود و تغير دهد حالت مسكوت را به اعتبار قوت خود»[۳]

    مؤلف، به شيوه‌هاى كاربردى داروهاى مورد مصرف در بيمارستان نيز توجه داشته؛ چنان‌كه گويد: «ليك چون بنا بر ضابطه، استادان، ادويه و ضمادات معمول بيمارستان را بيان فرموده‌اند، حقير نيز چندان كه لازمه اين مختصر است عرض مى‌نمايد»[۴]

    وضعيت كتاب

    اين اثر به تصحيح، پژوهش و ويرايش دكتر مجيد انوشيروانى، بر اساس نسخه‌اى خطى، موجود در كتابخانه مرحوم آيت‌الله مرعشى نجفى و با مقدمه دكتر حسن تاج‌بخش، توسط انتشارات المعى (تهران)، در سال 1388ش، در 162 صفحه چاپ و منتشر شده است.

    نگارش مقدمه‌اى درباره زندگى مؤلف و كتاب او، تدوين فهرست آيات، روايات، اشعار، مثل‌ها و عبارات عربى و نمايه بيمارى‌ها و اشخاص، همچنين نگارش پاورقى‌هايى توضيحى، كارهايى است كه مصحح در فرآيند تصحيح و تحقيق كتاب انجام داده است.

    پانویس

    1. فوايد الطفيه، ص 2 و 3
    2. همان، ص 8
    3. همان، ص 30
    4. همان، ص 128