مقالات الشيخ أبي‌الحسن الأشعري إمام أهل السنة: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ی‎ب' به 'ی‌ب')
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    | تصویر =NUR14776J1.jpg
    | تصویر =NUR14776J1.jpg
    | عنوان =‏مقالات الشيخ أبي‎الحسن الأشعري إمام أهل السنة
    | عنوان =‏مقالات الشيخ أبي‌الحسن الأشعري إمام أهل السنة
    | عنوان‌های دیگر =مقالات الشيخ أبي الحسن الأشعري، إمام اهل السنة
    | عنوان‌های دیگر =مقالات الشيخ أبي الحسن الأشعري، إمام اهل السنة
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    خط ۱۳: خط ۱۳:
    کلام اشعري - نقد و تفسير
    کلام اشعري - نقد و تفسير


    | ناشر =مکتبة الثقافة الدينية
    | ناشر =مکتبة الثقافةالدينية


    | مکان نشر =مصر - قاهره  
    | مکان نشر =مصر - قاهره  
    خط ۲۲: خط ۲۲:
    | شابک =977-341-181-8
    | شابک =977-341-181-8
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =23923
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =14776
    | کتابخوان همراه نور =14776
    | کد پدیدآور =07387
    | کد پدیدآور =07387
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۲۸: خط ۲۹:
    }}  
    }}  


    '''مقالات الشيخ أبي‎الحسن الأشعري إمام أهل السنة'''، اثر [[ابن فورک، محمد بن حسن|محمد بن حسن بن فورک]] (406ق)، کتابی است که آراء و نظرات [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] (260-324ق) درباره اصول مذهب را که در کتب او پراکنده است، گردآوری نموده است. این اثر توسط [[سايح، احمد عبدالرحيم|احمد عبدالرحیم سایح]] تحقیق شده است.
    '''مقالات الشيخ أبي‌الحسن الأشعري إمام أهل السنة'''، اثر [[ابن فورک، محمد بن حسن|محمد بن حسن بن فورک]] (406ق)، کتابی است که آراء و نظرات [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] (260-324ق) درباره اصول مذهب را که در کتب او پراکنده است، گردآوری نموده است. این اثر توسط [[سايح، احمد عبدالرحيم|احمد عبدالرحیم سایح]] تحقیق شده است.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    این اثر یک جلدی، شامل دو مقدمه از محقق و نویسنده و متن در شصت‎وپنج فصل است.
    این اثر یک جلدی، شامل دو مقدمه از محقق و نویسنده و متن در شصت‌وپنج فصل است.


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    در مقدمه محقق، به بیان زندگی‌نامه و آثار [[ابن فورک، محمد بن حسن|ابن فورک]] پرداخته شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/1/3 ر.ک: مقدمه محقق، ص3-8]</ref>
    در مقدمه محقق، به بیان زندگی‌نامه و آثار [[ابن فورک، محمد بن حسن|ابن فورک]] پرداخته شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/1/3 ر.ک: مقدمه محقق، ص3-8]</ref>


    نویسنده در مقدمه خویش آورده است: من بر درخواست شما مبنی بر شدت نیازتان به اصول مذهب [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] و آنچه ادله و حجج او در برابر مخالفین بر آن نهاده شده و جمع آن اصول و ادله، که در کتب وی به‎صورت متفرق بود، مطلع شدم. درخواست شما را آن‎گونه که مناسب با اصول و قواعد وی بود، اجابت نمودم.
    نویسنده در مقدمه خویش آورده است: من بر درخواست شما مبنی بر شدت نیازتان به اصول مذهب [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] و آنچه ادله و حجج او در برابر مخالفین بر آن نهاده شده و جمع آن اصول و ادله، که در کتب وی به‌صورت متفرق بود، مطلع شدم. درخواست شما را آن‌گونه که مناسب با اصول و قواعد وی بود، اجابت نمودم.


    ما در این اثر با توجه به اصول و قواعد [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]]، مطالبی را برای شما عرضه کردیم و سعی نمودیم آن اصول و قواعد را برای شما معرفی کنیم. در صورت مغایرت بین اصول و قواعد او، هر آنچه به مذهب و اصول ایشان نزدیک‎تر بود را انتخاب نمودیم؛ بنابراین ما با دقت فراوان، مطالب را گردآوری کردیم و آن را به‎صورت باب‎باب درآوردیم تا در صورت نیاز به‎راحتی به آن دست پیدا کنید.
    ما در این اثر با توجه به اصول و قواعد [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]]، مطالبی را برای شما عرضه کردیم و سعی نمودیم آن اصول و قواعد را برای شما معرفی کنیم. در صورت مغایرت بین اصول و قواعد او، هر آنچه به مذهب و اصول ایشان نزدیک‎تر بود را انتخاب نمودیم؛ بنابراین ما با دقت فراوان، مطالب را گردآوری کردیم و آن را به‌صورت باب‌باب درآوردیم تا در صورت نیاز به‌راحتی به آن دست پیدا کنید.
    بنابراین سخن را با کلامی درباره علوم و مدارک و اقسام آن و... آغاز نمودیم و هیچ‎یک از مذاهب مخالفین را در این‎باره ‎نیاوردیم.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/1/3 ر.ک: مقدمه نویسنده، ص3]</ref>
    بنابراین سخن را با کلامی درباره علوم و مدارک و اقسام آن و... آغاز نمودیم و هیچ‎یک از مذاهب مخالفین را در این‌باره ‎نیاوردیم.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/1/3 ر.ک: مقدمه نویسنده، ص3]</ref>


    همان‎ طور که بیان شد نویسنده، شصت‎وپنج اصل و عقیده [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] را ذکر کرده است و ما در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
    همان‎ طور که بیان شد نویسنده، شصت‌وپنج اصل و عقیده [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] را ذکر کرده است و ما در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
    # اشعری معتقد است که عقل به معنای علم است؛ زیرا لغویان زمانی که می‌گویند: «عقلت كذا و لم أعقل كذا»، آن را به معنای علم اخذ نموده‌اند. همچنین خلیل در کتاب «العين» خود می‌گوید: «إن العقل نقيض الجهل» و منظور از نقیض، ضد منافی است و آنچه با جهل منافات دارد، علم است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/29 ر.ک: متن کتاب، ص29]</ref>
    # اشعری معتقد است که عقل به معنای علم است؛ زیرا لغویان زمانی که می‌گویند: «عقلت كذا و لم أعقل كذا»، آن را به معنای علم اخذ نموده‌اند. همچنین خلیل در کتاب «العين» خود می‌گوید: «إن العقل نقيض الجهل» و منظور از نقیض، ضد منافی است و آنچه با جهل منافات دارد، علم است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/29 ر.ک: متن کتاب، ص29]</ref>
    # [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]]، معتقد به رؤیت خداوند به‌وسیله چشم (بصر) بوده است؛ به این معنا که انسان به‌وسیله چشم سر خداوند را می‌بیند و فرقی بین کافر و مؤمن، مکلف و غیر مکلف و... نیست... اما درباره کیفیت دیده شدن خداوند، چون خداوند دارای اجزای مرکب نیست، پس دیده شدن وی، کیفیت ندارد؛ همان گونه که معلوم شدن وی بلاکیفیت است.<ref>ر.ک: همان، ص81-83</ref>
    # [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]]، معتقد به رؤیت خداوند به‌وسیله چشم (بصر) بوده است؛ به این معنا که انسان به‌وسیله چشم سر خداوند را می‌بیند و فرقی بین کافر و مؤمن، مکلف و غیر مکلف و... نیست... اما درباره کیفیت دیده شدن خداوند، چون خداوند دارای اجزای مرکب نیست، پس دیده شدن وی، کیفیت ندارد؛ همان گونه که معلوم شدن وی بلاکیفیت است.<ref>ر.ک: همان، ص81-83</ref>
    # ایشان معتقد است که مؤمن واقعی کسی است که با توجه به علم خداوند متعال بر عاقبت امر اشخاص، او با ایمان از دنیا رود و خداوند از او راضی باشد و این همان موافاة است (به این معنا که بنده چگونه پروردگارش را در قیامت ملاقات می‌کند، در حال کفر یا در حال ایمان)؛ بنابراین چه‎بسا شخصی در نظر ما مؤمن باشد، ولی عاقبت او ایمان نباشد و شخص کافری که عاقبت او ایمان باشد. پس ممکن است شخصی نزد ما مؤمن باشد و نزد خداوند کافر و همچنین شخصی در نظر ما کافر باشد و نزد خداوند مؤمن بشمار آید... بنابراین نباید کسی را به‎یقین مؤمن یا کافر خطاب نمود.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/164 ر.ک: همان، ص164]</ref>،<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/165 ر.ک: همان، ص165]</ref>
    # ایشان معتقد است که مؤمن واقعی کسی است که با توجه به علم خداوند متعال بر عاقبت امر اشخاص، او با ایمان از دنیا رود و خداوند از او راضی باشد و این همان موافاة است (به این معنا که بنده چگونه پروردگارش را در قیامت ملاقات می‌کند، در حال کفر یا در حال ایمان)؛ بنابراین چه‌بسا شخصی در نظر ما مؤمن باشد، ولی عاقبت او ایمان نباشد و شخص کافری که عاقبت او ایمان باشد. پس ممکن است شخصی نزد ما مؤمن باشد و نزد خداوند کافر و همچنین شخصی در نظر ما کافر باشد و نزد خداوند مؤمن بشمار آید... بنابراین نباید کسی را به‌یقین مؤمن یا کافر خطاب نمود.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/164 ر.ک: همان، ص164]</ref>،<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/165 ر.ک: همان، ص165]</ref>
    # [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] معتقد بود: توبه از تمام گناهان اعم از کفر و فسق و... بر هر انسانی واجب است و هر زمان شخصی توبه کند و به آن عهدش (توبه) وفا کند، هرچند پذیرش و قبول آن بر خداوند عقلا واجب نیست، ولی نقلا خداوند به‎خاطر فضل و کرمش آن را می‌پذیرد؛ زیرا اوست که بنده را از معصیت به طاعت متوجه می‌کند و او را بر ترک گناه و معصیت هشدار می‌دهد و بر اطاعتش تشویق می‌کند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/170 ر.ک: همان، ص170]</ref>
    # [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] معتقد بود: توبه از تمام گناهان اعم از کفر و فسق و... بر هر انسانی واجب است و هر زمان شخصی توبه کند و به آن عهدش (توبه) وفا کند، هرچند پذیرش و قبول آن بر خداوند عقلا واجب نیست، ولی نقلا خداوند به‌خاطر فضل و کرمش آن را می‌پذیرد؛ زیرا اوست که بنده را از معصیت به طاعت متوجه می‌کند و او را بر ترک گناه و معصیت هشدار می‌دهد و بر اطاعتش تشویق می‌کند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/170 ر.ک: همان، ص170]</ref>
    #:از دیگر معتقدات او درباره توبه این است: توبه از فلان گناه با اصرار بر غیر آن صحیح است...
    #:از دیگر معتقدات او درباره توبه این است: توبه از فلان گناه با اصرار بر غیر آن صحیح است...
    #:به‌وسیله توبه تمام حقوق خداوند ساقط می‌شود (خداوند از حق خود درمی‌گذرد)، اما نسبت به حقوق انسان‌ها تا زمانی که حق آن‌ها ادا نشده و برائت ذمه حاصل نگردد، پذیرفته نیست.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/170 ر.ک: همان، ص170]</ref><ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/171 ر.ک: همان، 171]</ref>
    #:به‌وسیله توبه تمام حقوق خداوند ساقط می‌شود (خداوند از حق خود درمی‌گذرد)، اما نسبت به حقوق انسان‌ها تا زمانی که حق آن‌ها ادا نشده و برائت ذمه حاصل نگردد، پذیرفته نیست.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/170 ر.ک: همان، ص170]</ref><ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/171 ر.ک: همان، 171]</ref>
    # ایشان در موضوع روح معتقد است که روح به معنای ریح و باد است؛ به این معنا که روح جسمی لطیف است که در اعضای انسان ساری و جاری است و انسان با حیات زنده است، نه با روح؛ هرچند تا زمانی که زنده است بدن و جسم او محلی برای روح است. اینکه قوام بدن به‌وسیله روح است یک مسئله معمولی است؛ همچون قوام بدن به غذا و آب. همچنان‎که بدون آب و غذا نمی‌توان زنده بود، بدون روح هم نمی‌توان زنده بود و شرط وجود حیات، وجود روح و غذاست.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/267 ر.ک: همان، ص267]</ref>
    # ایشان در موضوع روح معتقد است که روح به معنای ریح و باد است؛ به این معنا که روح جسمی لطیف است که در اعضای انسان ساری و جاری است و انسان با حیات زنده است، نه با روح؛ هرچند تا زمانی که زنده است بدن و جسم او محلی برای روح است. اینکه قوام بدن به‌وسیله روح است یک مسئله معمولی است؛ همچون قوام بدن به غذا و آب. همچنان‌که بدون آب و غذا نمی‌توان زنده بود، بدون روح هم نمی‌توان زنده بود و شرط وجود حیات، وجود روح و غذاست.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/267 ر.ک: همان، ص267]</ref>


    از دیگر مباحث کتاب، مطالبی درباره علم و مسائل مرتبط با آن، اسماء و صفات خداوند، اراده، قدر و خلق اعمال، استطاعت، آجال، رزق، وعد و وعید، عذاب قبر و مسائل مرتبط با آن، بقا و فنا، عرض و جوهر، جدل و احکام آن و... است.
    از دیگر مباحث کتاب، مطالبی درباره علم و مسائل مرتبط با آن، اسماء و صفات خداوند، اراده، قدر و خلق اعمال، استطاعت، آجال، رزق، وعد و وعید، عذاب قبر و مسائل مرتبط با آن، بقا و فنا، عرض و جوهر، جدل و احکام آن و... است.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    پاورقی‎ها به ذکر آدرس آیات و تصحیح برخی از کلمات اختصاص یافته است.
    پاورقی‌ها به ذکر آدرس آیات و تصحیح برخی از کلمات اختصاص یافته است.


    فهرست محتویات در انتهای کتاب آمده است.
    فهرست محتویات در انتهای کتاب آمده است.


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    <references />
    <references/>


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    خط ۶۴: خط ۶۵:


       
       
    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
     
    [[طبقات المعتزلة]]
     
    [[المنطلقات الفكرية عند الإمام الفخر الرازي]]
     
    [[جلاء العينين في محاكمة الاحمدين؛ احمد بن عبد الحليم بن تيمية، احمد بن محمد بن حجر الهيتمي]]
     
    [[فصل الخطاب من كتاب‌الله و حديث الرسول و كلام العلماء في مذهب ابن عبدالوهاب]]
     
    [[معجم طبقات المتکلمین]]
     
    [[ایمان‌گرایی خردپیشه در اندیشه فخر رازی]]
     
    [[نقدی بر افکار ابن تیمیه]]
     
    [[اندیشه‌های کلامی علامه حلی]]
     
    [[نقدی بر افکار ابن تیمیه]]
     
    [[التأويل عند الغزالي نظرية و تطبيقا]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    خط ۷۳: خط ۹۵:
       
       
    [[رده:طبقات و تراجم متکلمان]]
    [[رده:طبقات و تراجم متکلمان]]
    [[رده: 25 مهر الی 24 آبان(97)]]
    [[رده:سال97-25مهر الی24 آبان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۷

    ‏مقالات الشيخ أبي‌الحسن الأشعري إمام أهل السنة
    مقالات الشيخ أبي‌الحسن الأشعري إمام أهل السنة
    پدیدآورانابن فورک، محمد بن حسن (نویسنده) سايح، احمد عبدالرحيم (مصحح)
    عنوان‌های دیگرمقالات الشيخ أبي الحسن الأشعري، إمام اهل السنة
    ناشرمکتبة الثقافةالدينية
    مکان نشرمصر - قاهره
    سال نشرمجلد1: 1425ق,
    شابک977-341-181-8
    موضوعاشعري، علي بن اسماعيل، 260 - 324ق. - نقد و تفسير کلام اشعري - نقد و تفسير
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏BP‎‏ ‎‏201‎‏/‎‏45‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏5‎‏ ‎‏الف‎‏28
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مقالات الشيخ أبي‌الحسن الأشعري إمام أهل السنة، اثر محمد بن حسن بن فورک (406ق)، کتابی است که آراء و نظرات ابوالحسن اشعری (260-324ق) درباره اصول مذهب را که در کتب او پراکنده است، گردآوری نموده است. این اثر توسط احمد عبدالرحیم سایح تحقیق شده است.

    ساختار

    این اثر یک جلدی، شامل دو مقدمه از محقق و نویسنده و متن در شصت‌وپنج فصل است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه محقق، به بیان زندگی‌نامه و آثار ابن فورک پرداخته شده است.[۱]

    نویسنده در مقدمه خویش آورده است: من بر درخواست شما مبنی بر شدت نیازتان به اصول مذهب ابوالحسن اشعری و آنچه ادله و حجج او در برابر مخالفین بر آن نهاده شده و جمع آن اصول و ادله، که در کتب وی به‌صورت متفرق بود، مطلع شدم. درخواست شما را آن‌گونه که مناسب با اصول و قواعد وی بود، اجابت نمودم.

    ما در این اثر با توجه به اصول و قواعد ابوالحسن اشعری، مطالبی را برای شما عرضه کردیم و سعی نمودیم آن اصول و قواعد را برای شما معرفی کنیم. در صورت مغایرت بین اصول و قواعد او، هر آنچه به مذهب و اصول ایشان نزدیک‎تر بود را انتخاب نمودیم؛ بنابراین ما با دقت فراوان، مطالب را گردآوری کردیم و آن را به‌صورت باب‌باب درآوردیم تا در صورت نیاز به‌راحتی به آن دست پیدا کنید. بنابراین سخن را با کلامی درباره علوم و مدارک و اقسام آن و... آغاز نمودیم و هیچ‎یک از مذاهب مخالفین را در این‌باره ‎نیاوردیم.[۲]

    همان‎ طور که بیان شد نویسنده، شصت‌وپنج اصل و عقیده ابوالحسن اشعری را ذکر کرده است و ما در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

    1. اشعری معتقد است که عقل به معنای علم است؛ زیرا لغویان زمانی که می‌گویند: «عقلت كذا و لم أعقل كذا»، آن را به معنای علم اخذ نموده‌اند. همچنین خلیل در کتاب «العين» خود می‌گوید: «إن العقل نقيض الجهل» و منظور از نقیض، ضد منافی است و آنچه با جهل منافات دارد، علم است.[۳]
    2. ابوالحسن اشعری، معتقد به رؤیت خداوند به‌وسیله چشم (بصر) بوده است؛ به این معنا که انسان به‌وسیله چشم سر خداوند را می‌بیند و فرقی بین کافر و مؤمن، مکلف و غیر مکلف و... نیست... اما درباره کیفیت دیده شدن خداوند، چون خداوند دارای اجزای مرکب نیست، پس دیده شدن وی، کیفیت ندارد؛ همان گونه که معلوم شدن وی بلاکیفیت است.[۴]
    3. ایشان معتقد است که مؤمن واقعی کسی است که با توجه به علم خداوند متعال بر عاقبت امر اشخاص، او با ایمان از دنیا رود و خداوند از او راضی باشد و این همان موافاة است (به این معنا که بنده چگونه پروردگارش را در قیامت ملاقات می‌کند، در حال کفر یا در حال ایمان)؛ بنابراین چه‌بسا شخصی در نظر ما مؤمن باشد، ولی عاقبت او ایمان نباشد و شخص کافری که عاقبت او ایمان باشد. پس ممکن است شخصی نزد ما مؤمن باشد و نزد خداوند کافر و همچنین شخصی در نظر ما کافر باشد و نزد خداوند مؤمن بشمار آید... بنابراین نباید کسی را به‌یقین مؤمن یا کافر خطاب نمود.[۵]،[۶]
    4. ابوالحسن اشعری معتقد بود: توبه از تمام گناهان اعم از کفر و فسق و... بر هر انسانی واجب است و هر زمان شخصی توبه کند و به آن عهدش (توبه) وفا کند، هرچند پذیرش و قبول آن بر خداوند عقلا واجب نیست، ولی نقلا خداوند به‌خاطر فضل و کرمش آن را می‌پذیرد؛ زیرا اوست که بنده را از معصیت به طاعت متوجه می‌کند و او را بر ترک گناه و معصیت هشدار می‌دهد و بر اطاعتش تشویق می‌کند.[۷]
      از دیگر معتقدات او درباره توبه این است: توبه از فلان گناه با اصرار بر غیر آن صحیح است...
      به‌وسیله توبه تمام حقوق خداوند ساقط می‌شود (خداوند از حق خود درمی‌گذرد)، اما نسبت به حقوق انسان‌ها تا زمانی که حق آن‌ها ادا نشده و برائت ذمه حاصل نگردد، پذیرفته نیست.[۸][۹]
    5. ایشان در موضوع روح معتقد است که روح به معنای ریح و باد است؛ به این معنا که روح جسمی لطیف است که در اعضای انسان ساری و جاری است و انسان با حیات زنده است، نه با روح؛ هرچند تا زمانی که زنده است بدن و جسم او محلی برای روح است. اینکه قوام بدن به‌وسیله روح است یک مسئله معمولی است؛ همچون قوام بدن به غذا و آب. همچنان‌که بدون آب و غذا نمی‌توان زنده بود، بدون روح هم نمی‌توان زنده بود و شرط وجود حیات، وجود روح و غذاست.[۱۰]

    از دیگر مباحث کتاب، مطالبی درباره علم و مسائل مرتبط با آن، اسماء و صفات خداوند، اراده، قدر و خلق اعمال، استطاعت، آجال، رزق، وعد و وعید، عذاب قبر و مسائل مرتبط با آن، بقا و فنا، عرض و جوهر، جدل و احکام آن و... است.

    وضعیت کتاب

    پاورقی‌ها به ذکر آدرس آیات و تصحیح برخی از کلمات اختصاص یافته است.

    فهرست محتویات در انتهای کتاب آمده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها