زریاب خویی، عباس: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (added Category:درگذشتگان 1373 using HotCat) |
||
(۵۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR03222.jpg|بندانگشتی|زریاب خویی، عباس]] | [[پرونده:NUR03222.jpg|بندانگشتی|زریاب خویی، عباس]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |زریاب خویی، عباس | ||
|- | |- | ||
| | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | زریاب، عباس | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" | علی | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" |1297ش | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |خوى | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |1373ش | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |[[محقق داماد، سید محمد|سید محمد یزدى]] | ||
[[امام خمينى(ره)|امام خمینى]] | |||
[[سنگلجی، محمد|محمد سنگلجى]] | |||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |[[الصیدنة في الطب]] | ||
|-class= | |||
|کد | [[تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان]] | ||
|data-type= | |||
دریای جان سیری در آراء و احوال شیخ فریدالدین عطار نیشابوری | |||
|- class="articleCode" | |||
|کد مؤلف | |||
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE03222AUTHORCODE | |||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''عباس زریاب خویى''' (۱۲۹۷- ۱۳۷۳ش)، مورخ، ادیب، مترجم و نسخهشناسی برجسته بود که از علوم و معارف دوران اسلامی و تاریخ و فرهنگ ایران پیش از اسلام آشنایی کامل داشت و از همین رهگذر هم در طول زندگی خود خدمات ارزندهای به فرهنگ و تمدن این مرز و بوم کهن عرضه کرد. | |||
== ولادت == | |||
در 20 مرداد 1297ش، در خوى، از شهرهاى آذربایجان غربى، دیده به جهان گشود. پدرش پیشهورى ساده بود. | |||
== | ==تحصیلات== | ||
نخستین سالهاى تحصیل زریاب نزد مكتبدارى محلى به نام ملا كبرى به آموختن قرآن سپرى شد. وى در مدت دو سال سراسر قرآن را فراگرفت و طى آیین خاصى كه خود بهخوبى شرح داده از مكتبخانه به خانه پدر روانه شد، سپس به مدرسهاى رفت كه حدّ فاصل مكتبخانههاى قدیم و مدارس جدید بود، اما بهطور كلى در ابتدا، از اینگونه مدارس كه تازه تأسیس مىشد چندان خشنود نبود. در همین زمان مطالعه غیر درسى را آغاز كرد و به مطالعه كتابهاى فارسى موجود در شهر خوى كه بیشتر مذهبى و ادبى بود پرداخت و سپس به مطالعه متون تركى آذرى كه اكثر آنها چاپ باكو بود، روى آورد. | |||
از | از كتابهایى كه - به گفته خود او - در روزگار كودكى و نوجوانى بر وى تأثیر نهاد آثار تاریخى [[اقبال آشتیانی، عباس|عباس اقبال]]، شرح حال رودكى اثر [[نفیسی، سعید|سعید نفیسى]] و بهخصوص سخن و سخنوران بدیعالزمان فروزانفر بود. از استادان وى شیخ فضلالله، روحانى شهر خوى را مىتوان نام برد كه روزهاى جمعه مجلس وعظ برگزار مىكرد و به مذهب شیخیه گرایش داشت. استاد دیگر او حاج شیخ [[عبدالحسين اعلمى|عبدالحسین اعلمى]] بود كه زریاب «حاشیه» ملا عبدالله و قسمتى از «[[معالمالدين و ملاذ المجتهدين|معالم]]» و كتاب «مطوّل» را نزد او فراگرفت. آنگاه به آموختن «شرح [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]» در نحو نزد حاج میرزا حسن فقیه پرداخت و سپس به آموزش زبان و ادبیات عربى روى آورد. | ||
عباس | عباس زریاب، در سال 1316 و در اوج قدرت رضا پهلوى، پس از اتمام دوره اوّل دبیرستان، عازم قم شد و به تحصیل علوم حوزوى پرداخت و شش سال در آنجا ماند. وى در آغاز، در مدرسه ناصریه حجرهاى به دست آورد و در آنجا به خواندن مقدمات و سطوح پرداخت و سپس به آموزش فلسفه اسلامى روى آورد و «اسفار» را فراگرفت. پس از دو سال اقامت در قم و مطالعه بىوقفه توانست خود را براى حضور در دروس عالىتر آماده سازد. «[[فرائد الاصول (طبع انتشارات اسلامی)|رسائل]]» را نزد [[محقق داماد، سید محمد|سید محمد یزدى]]، معروف به داماد، [[كفاية الأصول (جامعه مدرسین)|كفایه]] را در محضر [[سيد احمد خسروشاهى|سید احمد خسروشاهى]]، از شاگردان [[خوانساری، سید محمدتقی|سید محمدتقى خوانسارى]] و [[كتاب المكاسب|مكاسب]] را نزد شیخ محمدعلى کرمانى فراگرفت. | ||
از سال 1318 «شرح منظومه» و «اسفار» را در محضر امام خمينى(ره) و حاج | از سال 1318 «شرح منظومه» و «اسفار» را در محضر [[امام خمينى(ره)|امام خمینى]](ره) و حاج شیخ مهدى مازندرانى آموخت. در قم، علاوه بر متون حوزه، به مطالعه كتب دیگرى نیز روى آورد كه كتب اجتماعى و فلسفى و اصولى اهل سنت و نیز پارهاى از متون اروپایى كه به عربى ترجمه شده بود، از آن جمله است. | ||
زریاب در سال 1322، به سبب بیمارى پدرش، به خوى بازگشت و چند سالى را در آن شهر گذراند. در شهریور همان سال به تهران آمد و با معرفى مرحوم آقا [[سنگلجی، محمد|محمد سنگلجى]] و [[تقى تفضلى]] در كتابخانه مجلس شوراى ملى استخدام شد و همزمان با آن در دانشكده معقول و منقول دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و درجه لیسانس گرفت. [[اقبال آشتیانی، عباس|عباس اقبال آشتیانى]] كه از زریاب بهعنوان «كتابدار فاضل كتابخانه دارالشوراى ملى» یاد مىكند، از وى در تهیه فهارس كتاب «شدّ الإزار» (به تصحیح محمد قزوینى) استمداد طلبید. | |||
در سال 1334 به پیشنهاد [[سيد حسن تقىزاده|سید حسن تقىزاده]]، بورس مطالعاتى بنیاد هومبولدت آلمان در اختیار وى قرار گرفت و نزدیک به پنج سال در شهرهاى ماینز، فرانكفورت و مونیخ به مطالعه تاریخ و فلسفه پرداخت و سرانجام رساله دكتراى خود را تحت عنوان «گزارش درباره جانشینان تیمور»، برگرفته از «تاریخ كبیر جعفرى» تألیف ابن محمد الحسینى زیر نظر شل و رویمر به پایان رساند. پس از بازگشت به تهران، مدتى در كتابخانه مجلس سنا مشغول شد و در راهاندازى آن نقش مؤثرى ایفا كرد؛ تا اینكه پرفسور هنینگ او را به آمریكا دعوت كرد و دو سال در دانشگاه بركلى كالیفرنیا به تدریس پرداخت، اما سكونت در كشورهاى دیگر را خوش نداشت و پس از دو سال تدریس در آن دانشگاه و با وجود اصرار هنینگ، به وطن بازگشت و در دانشكده ادبیات دانشگاه تهران استاد تاریخ شد. | |||
او | او رسما استاد گروه تاریخ بود، اما در رشتههاى گوناگون تبحّر داشت و مورد مراجعه و توجه ارباب دانش قرار مىگرفت. همه براى رفع مشكلات و سؤالات خود در رشتههاى ادبیات فارسى، ادبیات عربى، فلسفه، زبانشناسى، معارف اسلامى و حتى فقه به او مراجعه میكردند. زریاب سرانجام مجبور به ترك كرسى استادى شد و در سال 1359 از دانشگاه تهران بازنشسته گردید. | ||
او پس از ترك دانشگاه، چند سال خانهنشین بود و در منزل به تحقیق و مطالعه پرداخت و كارهاى ناتمام خود را تكمیل كرد؛ تا اینكه چند دایرةالمعارف تأسیس شد كه همه براى تألیف و ویرایش مقالات از او براى همكارى دعوت كردند. وى تا پایان عمر بىوقفه براى این مراكز مقاله مىنوشت یا در كارهاى ویرایش و مشاورههاى علمى به آنان كمك مىكرد. زریاب دستیارى توانا و مبرّز براى همه این سازمانها و مایه امید آنها بود. بسیارى مقالات و عناوین را كه دیگران از نوشتن آنها، به سبب دشوارى، سر باز مىزدند، زریاب مىنوشت؛ بهخصوص باید از مقالات بلند او در دایرةالمعارف بزرگ اسلامى و چند مرجع دیگر یاد كرد كه هریك از آن مقالهها را مىتوان با اندكى گسترش بهصورت كتابى جداگانه منتشر كرد. | |||
نخستین جایى كه پس از انقلاب در آن به كار پرداخت و براى آن مقالات متعدد و كوتاه نوشت دایرةالمعارف تشیع بود، سپس با دانشنامه جهان اسلام و دایرةالعمارف بزرگ اسلامى به همكارى پرداخت. | |||
از | زریاب از دیرزمان عضو چند مؤسسه و مجمع مهم بینالمللى، از جمله انجمن بینالمللى شرقشناسى آلمان و مجمع بینالمللى كتیبههاى ایرانى انگلستان بود. در ایران نیز عضو انجمن فلسفه و علوم انسانى، عضو هیئت امناى بنیاد فرهنگ ایران، عضو فرهنگستان تاریخ و عضو بنیاد شاهنامه فردوسى بود. | ||
از كارهاى علمى او باید جدا از مقالات متعدد در دایرةالمعارفهاى جدید، از مقالات فراوان او در دایرةالمعارف فارسى نام برد كه در سالهاى اخیر زندگى خود، تعدادى از آنها را بهطور جداگانه به چاپ رساند. زریاب كتابهاى مهمى از زبانهاى اروپایى به فارسى درآورد. از جمله باید از دو اثر ویل دورانت، به نامهاى «تاریخ فلسفه» و «لذات فلسفه» نام برد كه بارها به چاپ رسیده است. تاریخ ایرانیان و عربها اثر نولدكه را نیز از آلمانى به فارسى برگرداند كه نشاندهنده تبحّر او در زبانهاى آلمانى و عربى است. | |||
==وفات== | |||
زریاب سرانجام به دلیل ابتلا به بیمارى قلبى در سال 1373 در بیمارستان بسترى شد و روز جمعه 14 بهمن 1373 دیده از جهان بربست. | |||
==آثار== | |||
فهرست برخى دیگر از اهم آثار او به این شرح است: | |||
# آئینه جام (شرح مشكلات دیوان حافظ)؛ | |||
# بزمآورد (شصت مقاله درباره تاریخ، فرهنگ و فلسفه)؛ | |||
# سیره رسولالله، بخش اول از آغاز تا هجرت، تاریخ ساسانیان؛ | |||
# تصحیح كتاب «الصیدنة فی الطب»، اثر [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان بیرونى]]؛ | |||
# تلخیص و تصحیح روضة الصفا؛ | |||
# همكارى در تهیه اطلس تاریخ ایران؛ | |||
# ترجمه مجلد اول دریاى جان، اثر هلموت ریتر (كه اندكى پس از فوت وى به چاپ رسید). | |||
احمد تفضلى در زمان حیات زریاب، به پاس و گرامىداشت مقام علمى او، مجموعهاى از مقالات ارزنده زریاب را فراهم آورد و در مجموعهاى به نام «یكى قطره باران» چاپ و آن را به زریاب اهدا كرد. پس از درگذشت وى، حداقل دو مجله، یكى تحقیقات اسلامى (نشریه بنیاد دایرةالمعارف اسلامى) و دیگرى مجله دانشكده ادبیات دانشگاه تربیت معلم، شمارهاى را ویژه زریاب و در بزرگداشت او منتشر كردند. | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
برگرفته از | برگرفته از سایت دایرةالمعارف كتابدارى و اطلاعرسانى (نسخه آزمایشى)، به قلم على آل داوود و بازنگارى داكا. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان]] | [[الصیدنة في الطب]] | ||
[[تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان]] | |||
[[سیره رسولالله(ص) از آغاز تا هجرت]] | |||
[[ | [[روضة الصفا (تهذیب و تخلیص)]] | ||
[[ | [[بزم آوردي ديگر]] | ||
[[بزم | [[بزم آورد: شصت مقاله درباره تاريخ، فرهنگ و فلسفه]] | ||
[[ | [[تاریخ فلسفه]] | ||
[[ | [[شط شيرين پر شوکت: منتخبي از آثار استاد عباس زرياب خويي]] | ||
[[ | [[دریای جان سیری در آراء و احوال شیخ فریدالدین عطار نیشابوری]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:ادیبان]] | |||
[[رده:مترجمان]] | |||
[[رده:نویسندگان]] | |||
[[رده:مورّخان]] | |||
[[رده:برگزیدگان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران]] | |||
[[رده:درگذشتگان 1373]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۳۴
نام | زریاب خویی، عباس |
---|---|
نامهای دیگر | زریاب، عباس |
نام پدر | علی |
متولد | 1297ش |
محل تولد | خوى |
رحلت | 1373ش |
اساتید | سید محمد یزدى |
برخی آثار | الصیدنة في الطب
تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان دریای جان سیری در آراء و احوال شیخ فریدالدین عطار نیشابوری |
کد مؤلف | AUTHORCODE03222AUTHORCODE |
عباس زریاب خویى (۱۲۹۷- ۱۳۷۳ش)، مورخ، ادیب، مترجم و نسخهشناسی برجسته بود که از علوم و معارف دوران اسلامی و تاریخ و فرهنگ ایران پیش از اسلام آشنایی کامل داشت و از همین رهگذر هم در طول زندگی خود خدمات ارزندهای به فرهنگ و تمدن این مرز و بوم کهن عرضه کرد.
ولادت
در 20 مرداد 1297ش، در خوى، از شهرهاى آذربایجان غربى، دیده به جهان گشود. پدرش پیشهورى ساده بود.
تحصیلات
نخستین سالهاى تحصیل زریاب نزد مكتبدارى محلى به نام ملا كبرى به آموختن قرآن سپرى شد. وى در مدت دو سال سراسر قرآن را فراگرفت و طى آیین خاصى كه خود بهخوبى شرح داده از مكتبخانه به خانه پدر روانه شد، سپس به مدرسهاى رفت كه حدّ فاصل مكتبخانههاى قدیم و مدارس جدید بود، اما بهطور كلى در ابتدا، از اینگونه مدارس كه تازه تأسیس مىشد چندان خشنود نبود. در همین زمان مطالعه غیر درسى را آغاز كرد و به مطالعه كتابهاى فارسى موجود در شهر خوى كه بیشتر مذهبى و ادبى بود پرداخت و سپس به مطالعه متون تركى آذرى كه اكثر آنها چاپ باكو بود، روى آورد.
از كتابهایى كه - به گفته خود او - در روزگار كودكى و نوجوانى بر وى تأثیر نهاد آثار تاریخى عباس اقبال، شرح حال رودكى اثر سعید نفیسى و بهخصوص سخن و سخنوران بدیعالزمان فروزانفر بود. از استادان وى شیخ فضلالله، روحانى شهر خوى را مىتوان نام برد كه روزهاى جمعه مجلس وعظ برگزار مىكرد و به مذهب شیخیه گرایش داشت. استاد دیگر او حاج شیخ عبدالحسین اعلمى بود كه زریاب «حاشیه» ملا عبدالله و قسمتى از «معالم» و كتاب «مطوّل» را نزد او فراگرفت. آنگاه به آموختن «شرح جامى» در نحو نزد حاج میرزا حسن فقیه پرداخت و سپس به آموزش زبان و ادبیات عربى روى آورد.
عباس زریاب، در سال 1316 و در اوج قدرت رضا پهلوى، پس از اتمام دوره اوّل دبیرستان، عازم قم شد و به تحصیل علوم حوزوى پرداخت و شش سال در آنجا ماند. وى در آغاز، در مدرسه ناصریه حجرهاى به دست آورد و در آنجا به خواندن مقدمات و سطوح پرداخت و سپس به آموزش فلسفه اسلامى روى آورد و «اسفار» را فراگرفت. پس از دو سال اقامت در قم و مطالعه بىوقفه توانست خود را براى حضور در دروس عالىتر آماده سازد. «رسائل» را نزد سید محمد یزدى، معروف به داماد، كفایه را در محضر سید احمد خسروشاهى، از شاگردان سید محمدتقى خوانسارى و مكاسب را نزد شیخ محمدعلى کرمانى فراگرفت.
از سال 1318 «شرح منظومه» و «اسفار» را در محضر امام خمینى(ره) و حاج شیخ مهدى مازندرانى آموخت. در قم، علاوه بر متون حوزه، به مطالعه كتب دیگرى نیز روى آورد كه كتب اجتماعى و فلسفى و اصولى اهل سنت و نیز پارهاى از متون اروپایى كه به عربى ترجمه شده بود، از آن جمله است.
زریاب در سال 1322، به سبب بیمارى پدرش، به خوى بازگشت و چند سالى را در آن شهر گذراند. در شهریور همان سال به تهران آمد و با معرفى مرحوم آقا محمد سنگلجى و تقى تفضلى در كتابخانه مجلس شوراى ملى استخدام شد و همزمان با آن در دانشكده معقول و منقول دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و درجه لیسانس گرفت. عباس اقبال آشتیانى كه از زریاب بهعنوان «كتابدار فاضل كتابخانه دارالشوراى ملى» یاد مىكند، از وى در تهیه فهارس كتاب «شدّ الإزار» (به تصحیح محمد قزوینى) استمداد طلبید.
در سال 1334 به پیشنهاد سید حسن تقىزاده، بورس مطالعاتى بنیاد هومبولدت آلمان در اختیار وى قرار گرفت و نزدیک به پنج سال در شهرهاى ماینز، فرانكفورت و مونیخ به مطالعه تاریخ و فلسفه پرداخت و سرانجام رساله دكتراى خود را تحت عنوان «گزارش درباره جانشینان تیمور»، برگرفته از «تاریخ كبیر جعفرى» تألیف ابن محمد الحسینى زیر نظر شل و رویمر به پایان رساند. پس از بازگشت به تهران، مدتى در كتابخانه مجلس سنا مشغول شد و در راهاندازى آن نقش مؤثرى ایفا كرد؛ تا اینكه پرفسور هنینگ او را به آمریكا دعوت كرد و دو سال در دانشگاه بركلى كالیفرنیا به تدریس پرداخت، اما سكونت در كشورهاى دیگر را خوش نداشت و پس از دو سال تدریس در آن دانشگاه و با وجود اصرار هنینگ، به وطن بازگشت و در دانشكده ادبیات دانشگاه تهران استاد تاریخ شد.
او رسما استاد گروه تاریخ بود، اما در رشتههاى گوناگون تبحّر داشت و مورد مراجعه و توجه ارباب دانش قرار مىگرفت. همه براى رفع مشكلات و سؤالات خود در رشتههاى ادبیات فارسى، ادبیات عربى، فلسفه، زبانشناسى، معارف اسلامى و حتى فقه به او مراجعه میكردند. زریاب سرانجام مجبور به ترك كرسى استادى شد و در سال 1359 از دانشگاه تهران بازنشسته گردید.
او پس از ترك دانشگاه، چند سال خانهنشین بود و در منزل به تحقیق و مطالعه پرداخت و كارهاى ناتمام خود را تكمیل كرد؛ تا اینكه چند دایرةالمعارف تأسیس شد كه همه براى تألیف و ویرایش مقالات از او براى همكارى دعوت كردند. وى تا پایان عمر بىوقفه براى این مراكز مقاله مىنوشت یا در كارهاى ویرایش و مشاورههاى علمى به آنان كمك مىكرد. زریاب دستیارى توانا و مبرّز براى همه این سازمانها و مایه امید آنها بود. بسیارى مقالات و عناوین را كه دیگران از نوشتن آنها، به سبب دشوارى، سر باز مىزدند، زریاب مىنوشت؛ بهخصوص باید از مقالات بلند او در دایرةالمعارف بزرگ اسلامى و چند مرجع دیگر یاد كرد كه هریك از آن مقالهها را مىتوان با اندكى گسترش بهصورت كتابى جداگانه منتشر كرد.
نخستین جایى كه پس از انقلاب در آن به كار پرداخت و براى آن مقالات متعدد و كوتاه نوشت دایرةالمعارف تشیع بود، سپس با دانشنامه جهان اسلام و دایرةالعمارف بزرگ اسلامى به همكارى پرداخت.
زریاب از دیرزمان عضو چند مؤسسه و مجمع مهم بینالمللى، از جمله انجمن بینالمللى شرقشناسى آلمان و مجمع بینالمللى كتیبههاى ایرانى انگلستان بود. در ایران نیز عضو انجمن فلسفه و علوم انسانى، عضو هیئت امناى بنیاد فرهنگ ایران، عضو فرهنگستان تاریخ و عضو بنیاد شاهنامه فردوسى بود.
از كارهاى علمى او باید جدا از مقالات متعدد در دایرةالمعارفهاى جدید، از مقالات فراوان او در دایرةالمعارف فارسى نام برد كه در سالهاى اخیر زندگى خود، تعدادى از آنها را بهطور جداگانه به چاپ رساند. زریاب كتابهاى مهمى از زبانهاى اروپایى به فارسى درآورد. از جمله باید از دو اثر ویل دورانت، به نامهاى «تاریخ فلسفه» و «لذات فلسفه» نام برد كه بارها به چاپ رسیده است. تاریخ ایرانیان و عربها اثر نولدكه را نیز از آلمانى به فارسى برگرداند كه نشاندهنده تبحّر او در زبانهاى آلمانى و عربى است.
وفات
زریاب سرانجام به دلیل ابتلا به بیمارى قلبى در سال 1373 در بیمارستان بسترى شد و روز جمعه 14 بهمن 1373 دیده از جهان بربست.
آثار
فهرست برخى دیگر از اهم آثار او به این شرح است:
- آئینه جام (شرح مشكلات دیوان حافظ)؛
- بزمآورد (شصت مقاله درباره تاریخ، فرهنگ و فلسفه)؛
- سیره رسولالله، بخش اول از آغاز تا هجرت، تاریخ ساسانیان؛
- تصحیح كتاب «الصیدنة فی الطب»، اثر ابوریحان بیرونى؛
- تلخیص و تصحیح روضة الصفا؛
- همكارى در تهیه اطلس تاریخ ایران؛
- ترجمه مجلد اول دریاى جان، اثر هلموت ریتر (كه اندكى پس از فوت وى به چاپ رسید).
احمد تفضلى در زمان حیات زریاب، به پاس و گرامىداشت مقام علمى او، مجموعهاى از مقالات ارزنده زریاب را فراهم آورد و در مجموعهاى به نام «یكى قطره باران» چاپ و آن را به زریاب اهدا كرد. پس از درگذشت وى، حداقل دو مجله، یكى تحقیقات اسلامى (نشریه بنیاد دایرةالمعارف اسلامى) و دیگرى مجله دانشكده ادبیات دانشگاه تربیت معلم، شمارهاى را ویژه زریاب و در بزرگداشت او منتشر كردند.
منابع مقاله
برگرفته از سایت دایرةالمعارف كتابدارى و اطلاعرسانى (نسخه آزمایشى)، به قلم على آل داوود و بازنگارى داكا.