سعدالدین حمویه، محمد بن مؤید: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ سعد الدین حمویه، محمد بن موید را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به سعدالدین حمویه، محمد بن مؤید منتقل کرد)
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۴۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR03419.jpg|بندانگشتی|سعد الدین حمویه، محمد بن موید  ]]
    [[پرونده:NUR03419.jpg|بندانگشتی|آرامگاه شيخ سعدالدين حمويه جوين]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|سعد الدین حمویه، محمد بن موید
    ! نام!! data-type="authorName" |سعدالدین حمویه، محمد بن مؤید
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام‎های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| ح‍م‍وی‌، س‍ع‍د ال‍دی‍ن‌
    | data-type="authorOtherNames" | ح‍م‍وی‌، س‍ع‍د ال‍دی‍ن‌


    ح‍م‍وی‍ه‌، س‍ع‍د ال‍دی‍ن‌
    ح‍م‍وی‍ه‌، س‍ع‍د ال‍دی‍ن‌
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |مؤید
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|
    | data-type="authorbirthDate" |586 ق
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |احتمالا بحرآباد
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|650 هـ.ق
    | data-type="authorDeathDate" |هجدهم ذیحج‍ۀ 649ق
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |[[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]
     
    [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدين كبرى]]
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|
    | data-type="authorWritings" |[[المصباح فی التصوف (جدید)]]
    |-class='articleCode'
     
    |کد مولف
    [[المصباح فی التصوف]]
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE3419AUTHORCODE
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE03419AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>


    '''سعدالدين محمد بن مؤيد بن ابى‌بكر بن حسن بن محمد بن حمويه بن محمد''' (586-649ق)، از جمله عرفای بزرگ خراسان و  شهرستان جوین در سده هفتم هجری و از شاگردان بلاواسطه [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدين كبرى]]
    == وجه تسمیه ==
    نام حمویه همانگونه که سمعانی تصریح کرده، انتساب به محلی نیست، بلکه نام جد سعدالدین است. حاکم نیشابوری در اشاره به نام‌های حمش، محمشاذ و اسامی مشابه دیگر، آنها را اسامی و نام‌های محلی دانسته که از ترکیب با نام محمد ساخته می‌شده و احتمالاً نام حمویه نیز یکی از این گونه نام گذاری کهن باشد که در مناطق شرقی جهان اسلام متداول بوده است. زرین‌کوب نیز احتمال مصغر بودن نام حمویه از احمد، را داده است. گفته برخی مؤلفان بعدی که از انتساب این خاندان به حماۀ ـ شهری در شام ـ سخن گفته‌اند، نادرست است. ظاهراً علت این اشتباه، تغییر یافتن نام حمویه به حموی است که بعدها منشاء این اشتباه شده است.
    == ولادت ==
    مهمترین چهره شناخته‌شدۀ خاندان حمویی، سعدالدین ابوابراهیم محمد بن مؤید بن عبدالله بن علی بن محمد بن حمویه جوینی است. اطلاعات پراکنده‌ای درباره او در منابع مختلف آمده، اما شرح حالی که غیاث‌الدین ابوالفتوح هبةالله (644- 722ق) یکی از نوادگان سعدالدین در کتاب ''[[مراد المريدين|مراد المریدین]]'' نگاشته، کاملترین و دقیقترین شرح حال اوست که در نسخه خطی به شماره 2143 کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است و مرحوم دانش‌پژوه، گزارشی از آن ارایه کرده است. سعدالدین در شب سه شنبه 23 ذی‌حج‍ۀ 586 ق احتمالا در بحرآباد به دنیا آمد.
    == تحصیلات ==
    سعدالدین که نخست آموزش‌های خود را در خراسان و نزد مشایخ آنجا گذرانده بود، در میانه عمر خود به شام رفت و مدتی در جبل قاسیون از نواحی اطراف شهر دمشق اقامت داشته و در آنجا با [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن‌ عربی]] دیدار نمود و احتمالاً برخی افکار او را پسندیده باشد، هر چند برخی مباحث مطرح شده توسط [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن‌ عربی]] خاصه مسئله ولایت، از مسائل مورد بحث در تصوف خراسان و ماوراءالنهر بوده و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن‌ عربی]] خود نیز در این مسئله متاثر [[حکیم ترمذی، محمد بن علی|حکیم ترمذی]] و مباحث مطرح شده توسط او بوده است. هر چند تأثیر سعدالدین از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن‌ عربی]] به گونه‌ای فراگیر نبوده و او برخی اصطلاحات عرفانی را برخلاف [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن‌ عربی]] و متناسب ذوق خود به کار برده است. همچنین سعد‌الدین مکاتباتی با مهمترین شارح آراء [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، [[صدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق|صدرالدین قونوی]] داشته که متن یکی از این مکاتبات که پرسش‌های سعدالدین در باب مبداء و معاد و پاسخ‌های قونوی به او در کتابخانه مجلس در ضمن مجموعه 1405 باقی مانده است.
    ذهبی اشاره کرده که سعدالدین در شام خانقاهی داشت و با جمعی از مریدان خود زندگی می‌کرده است. سعدالدین به دلایلی که به درستی دانسته نیست بار دیگر به خراسان بازگشت. در آنجا مورد احترام ایلخانان قرار گرفت. مدتی در آمل اقامت گزید و در آنجا خانقاهی بنا کرد. احتمالاً بعدها با توجه به آنکه خانقاهی که سعدالدین در آمل بنا کرد، محل رفت و آمد فرزندش صدرالدین ابراهیم نیز بوده، نقش مهمی در گرایش یافتن عالم امامی [[آملی، سید حیدر|سید حیدر آملی]] به تصوف داشته باشد. سعدالدین سفرهای متعددی به شهرهای مشهور جهان اسلام داشته است که ظاهراً دلیل این سفرها بیشتر ناامنی اوضاع خراسان در پی حملات مغولان بوده است.
    شاگردان حمویه
    سعدالدین شاگردانی فراوانی تربیت کرده که از مشهورترین آنها، عزیزالدین نسفی را می‌توان نام برد که تأثیر تعالیم سعدالدین در نوشته‌های مختلف او چون ''الانسان الکامل'' و ''کشف الحقائق'' را به وضوح می‌توان دید، خاصه که نسفی بر خلاف سعدالدین عموم آثار خود را به فارسی و شیوه‌ای روان و ساده، برخلاف سبک پیچیده و مغلق سعدالدین که کمتر مورد توجه قرار گرفتن او ناشی از همین معضل بوده، بیان کرده است. نسفی در ''کشف الحقائق'' (صص 3- 4) در ضمن نقل رویایی به این مطالب تصریح کرده است. نورالدین جامی (ص 431) نیز اشاره کرده که در مصنفات سعدالدین سخنان مرموز و کلمات مشکل و ارقام و اشکال و دوایر که نظر عقل و فکر از کشف و حل آن عاجز است، بسیار است.
    دیگر شاگرد سعدالدین، محمد بن احمد بن محمد جوینی است که اثری به فارسی و با نام ''مقاصد السالکین'' در شرح و بیان آراء سعدالدین نگاشته که متن آن را نجیب مایل هروی در کتاب ''این برگهای پیر'' (تهران، 1381ش) منتشر کرده که برای شناخت آراء سعدالدین اثری مهم است، خاصه آنکه در رسال‍ۀ جوینی نام و نشانی از تأثیر ابن‌ عربی نیست و مطالب کتاب وی برگرفته از مجالس وعظ سعدالدین است که در خانقاه خود بر برپا می‌داشته است و حاوی برخی پرسش‌ها و پاسخ ردو بدل شده میان سعدالدین و مریدان اوست. جوینی در اشاره به علت نگارش کتاب خود متذکر شده است که:
    بیچاره این چندین سخن را که از سلطان طریقت و برهان حقیقت شیخ سعدالملۀ و الدین به من رسیده بود، درین رساله نوشتم تا هر آن مؤمنی را که رغبت این راه بود و به خدمت این طایفه تمسک کند، از فواید این راه نصیبه‌ای تمام یابد.
    رسال‍ۀ ''مقاصد السالکین'' همچنین بسیاری از مفاهیم خانقاهی و آداب خانقاهیان را دربر دارد که با توجه به بیان نظرات سعدالدین در جای جای آن، می‌تواند به بیان نظرات سعدالدین درباب نظام خانقاه باشد کما اینکه برخی توضیحات نقل شده از سعدالدین در باب مفاهیم و واژگان صوفیه در این رساله به دلیل عدم ذکر در آثار دیگر صوفیه اهمیت دارد، از جمله معنی «قتل» و «قتال» به معنی انسان کامل یا شیخ و پیر. جوینی به نقل از سعدالدین در معنی این واژه می‌نویسد:
    پرسیدند که چه صفت باید که خرقه سرخ شاید پوشید؟ شیخ ما فرمودند که رونده راه ریاضت بسیار کشنده باشد و نوری نار صفت در باطن او پیدا شده که چون بی ادبی کند که خاطر او برنجد، آن رونده راه خاطر بر او گمارد، آن بیچاره به عدم باز رو. این چنین کس را قتال گویند، خرقه سرخ او را شاید پوشیدن.
    == سعدالدین و طریقت کبرویه ==
    علیرغم آنکه سعدالدین از شاگردان [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدین کبری]] بوده و شهرت خانواده آن‌ها نقش مهمی در اشاعه طریقت کبرویه داشته، اما به دلیل مخالفت حلقه‌های مختلف کبرویه با [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] و مخالفت برخی رهبران کبرویه با منش سیاسی خاندان سعدالدین در نزدیکی به مغولان که در این هنگام هنوز اسلام نیاورده بودند، جایگاه چندانی در میان جریان‌های مختلف کبرویه نیافته بود و برخی از بزرگان کبرویه همچون [[مجدالدین بغدادی]]، رضی‌الدین علی لالاء غزنوی و شاگردش جمال‌الدین احمد جرفانی با او سر نقار داشته‌اند.
    == وفات ==
    وی در سفری که به بحر آباد داشته در هجدهم ذیحج‍ۀ 649ق درگذشت و فرزندش وی را در همان صفه حجره‌ای که او را مرده یافته بودند، دفن کرد و عمارتی بر مشهد او بنا کرد. روایت ذکر شده در کتاب ''فوائد الفواد'' که درگذشت سعدالدین در ضمن سفری که برای تجددی عهد با [[باخرزی، سعید بن مطهر|سیف‌الدین باخرزی]] یاد کرده و به پیش‌گویی همو یاد کرده، نادرست است و تنها نشانی از تداوم منازعت میان پیروان سعدالدین و [[باخرزی، سعید بن مطهر|سیف‌الدین باخرزی]] (متوفی 659ق) در بعد است. <ref>[https://www.ical.ir/ical/fa/Content/_/%D8%B3%DA%A9%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%A3%D9%84%DB%8C%D9%81-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AD%D9%85%D9%88%DB%8C%D9%87-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D9%88%D8%B4%D8%B4-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85-%D8%B1%D8%AD%D9%85%D8%AA%DB%8C179 سکینه الصالحین/ تألیف سعدالدین حمویه؛ به کوشش محمّدکاظم رحمتی]</ref>
    == آثار==
    #سجنجل الارواح و نقوش الالواح؛
    #سكينة الصالحين؛
    #قلب المنقلب؛
    #كشف المحجوب؛
    #محبوب المحبين و مطلوب الواصلین.


    «سعد الدين محمد بن مؤيد بن ابى‌بكر بن حسن بن محمد بن حمويه بن محمد» كه به جهت انتساب به جدش (سعد الدين حمويه)، به حمويه يا حموى يا حموئى شهرت يافته است، از عارفان قرن هفتم است. وى از مشايخ شيخ عزيز نسفى و از خلفا و مريدان شيخ نجم الدين كبرى و شهاب الدين عمر سهروردى مى‌باشد. در جوانى، چندى در جبل قاسيون دمشق كه در آن اوان از مراكز تصوف بود زيست و با صدر الدين قونوى ملاقات كرده و ارتباط محبت پيدا نمود. مدت بيست و پنج سال در ديار شام و عراق و خوارزم مسافرت‌ها كرد، سرانجام به خراسان كه موطن اصلى او بود برگشت و شهرت بسيار يافت و از عارفان و مشايخ تصوف وقت گرديد و كرامات زياد به او منسوب داشتند.
    سعدالدين حموى در نظم و نثر فارسى و عربى دست داشته و رباعيات او بيشتر از ديگر انواع شعرى نقل شده است.  


    == آثار:==
    ==پانویس ==
    <references />




    1. سجنجل الارواح و نقوش الالواح؛
    == منابع مقاله ==
    #[https://www.ical.ir/ical/fa/Content/_/%D8%B3%DA%A9%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%A3%D9%84%DB%8C%D9%81-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AD%D9%85%D9%88%DB%8C%D9%87-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D9%88% سکینه الصالحین/ تألیف سعدالدین حمویه؛ به کوشش محمّدکاظم رحمتی]
    #[https://www.irna.ir/news/82945940/%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B4%D9%8A%D8%AE-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86-%D8%AD%D9%85%D9%88%D9%8A%D9%87-%D8%AC%D9%88%D9%8A%D9%86-%D9%85%D8%B1%D9%85%D8%AA-%D8%B4%D8%AF خبرگزاری جمهوری اسلامی "آرامگاه شيخ سعدالدين حمويه جوين مرمت شد"]


    2. سكينة الصالحين؛
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    3. قلب المنقلب؛
    [[المصباح فی التصوف (جدید)]]


    4. كشف المحجوب؛
    [[المصباح فی التصوف]]


    5. محبوب المحبين و مطلوب الواصلين.
    [[آشنایی با مکتب کبرویه]]


    سعد الدين حموى در نظم و نثر فارسى و عربى دست داشته و رباعيات او بيشتر از ديگر انواع شعرى نقل شده است. وفات سعد الدين حموى در روز عيد قربان سال 650ق اتفاق افتاده است.
    [[سعدالدّین حموی (زندگی، سلوک و اندیشه)]]


    [[نجم کبری]]


    == وابسته‌ها ==
    [[تأویلات باطنی در شهود معنوی رنگ و نور]]
    [[المصباح فی التصوف ( جدید )]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


    [[المصباح فی التصوف]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[علاءالدوله سمنانی پیر عارفان]]


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۴۵

    آرامگاه شيخ سعدالدين حمويه جوين
    نام سعدالدین حمویه، محمد بن مؤید
    نام‎های دیگر ح‍م‍وی‌، س‍ع‍د ال‍دی‍ن‌

    ح‍م‍وی‍ه‌، س‍ع‍د ال‍دی‍ن‌

    نام پدر مؤید
    متولد 586 ق
    محل تولد احتمالا بحرآباد
    رحلت هجدهم ذیحج‍ۀ 649ق
    اساتید ابن عربی

    نجم‌الدين كبرى

    برخی آثار المصباح فی التصوف (جدید)

    المصباح فی التصوف

    کد مؤلف AUTHORCODE03419AUTHORCODE

    سعدالدين محمد بن مؤيد بن ابى‌بكر بن حسن بن محمد بن حمويه بن محمد (586-649ق)، از جمله عرفای بزرگ خراسان و  شهرستان جوین در سده هفتم هجری و از شاگردان بلاواسطه نجم‌الدين كبرى

    وجه تسمیه

    نام حمویه همانگونه که سمعانی تصریح کرده، انتساب به محلی نیست، بلکه نام جد سعدالدین است. حاکم نیشابوری در اشاره به نام‌های حمش، محمشاذ و اسامی مشابه دیگر، آنها را اسامی و نام‌های محلی دانسته که از ترکیب با نام محمد ساخته می‌شده و احتمالاً نام حمویه نیز یکی از این گونه نام گذاری کهن باشد که در مناطق شرقی جهان اسلام متداول بوده است. زرین‌کوب نیز احتمال مصغر بودن نام حمویه از احمد، را داده است. گفته برخی مؤلفان بعدی که از انتساب این خاندان به حماۀ ـ شهری در شام ـ سخن گفته‌اند، نادرست است. ظاهراً علت این اشتباه، تغییر یافتن نام حمویه به حموی است که بعدها منشاء این اشتباه شده است.

    ولادت

    مهمترین چهره شناخته‌شدۀ خاندان حمویی، سعدالدین ابوابراهیم محمد بن مؤید بن عبدالله بن علی بن محمد بن حمویه جوینی است. اطلاعات پراکنده‌ای درباره او در منابع مختلف آمده، اما شرح حالی که غیاث‌الدین ابوالفتوح هبةالله (644- 722ق) یکی از نوادگان سعدالدین در کتاب مراد المریدین نگاشته، کاملترین و دقیقترین شرح حال اوست که در نسخه خطی به شماره 2143 کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است و مرحوم دانش‌پژوه، گزارشی از آن ارایه کرده است. سعدالدین در شب سه شنبه 23 ذی‌حج‍ۀ 586 ق احتمالا در بحرآباد به دنیا آمد.

    تحصیلات

    سعدالدین که نخست آموزش‌های خود را در خراسان و نزد مشایخ آنجا گذرانده بود، در میانه عمر خود به شام رفت و مدتی در جبل قاسیون از نواحی اطراف شهر دمشق اقامت داشته و در آنجا با ابن‌ عربی دیدار نمود و احتمالاً برخی افکار او را پسندیده باشد، هر چند برخی مباحث مطرح شده توسط ابن‌ عربی خاصه مسئله ولایت، از مسائل مورد بحث در تصوف خراسان و ماوراءالنهر بوده و ابن‌ عربی خود نیز در این مسئله متاثر حکیم ترمذی و مباحث مطرح شده توسط او بوده است. هر چند تأثیر سعدالدین از ابن‌ عربی به گونه‌ای فراگیر نبوده و او برخی اصطلاحات عرفانی را برخلاف ابن‌ عربی و متناسب ذوق خود به کار برده است. همچنین سعد‌الدین مکاتباتی با مهمترین شارح آراء ابن عربی، صدرالدین قونوی داشته که متن یکی از این مکاتبات که پرسش‌های سعدالدین در باب مبداء و معاد و پاسخ‌های قونوی به او در کتابخانه مجلس در ضمن مجموعه 1405 باقی مانده است.

    ذهبی اشاره کرده که سعدالدین در شام خانقاهی داشت و با جمعی از مریدان خود زندگی می‌کرده است. سعدالدین به دلایلی که به درستی دانسته نیست بار دیگر به خراسان بازگشت. در آنجا مورد احترام ایلخانان قرار گرفت. مدتی در آمل اقامت گزید و در آنجا خانقاهی بنا کرد. احتمالاً بعدها با توجه به آنکه خانقاهی که سعدالدین در آمل بنا کرد، محل رفت و آمد فرزندش صدرالدین ابراهیم نیز بوده، نقش مهمی در گرایش یافتن عالم امامی سید حیدر آملی به تصوف داشته باشد. سعدالدین سفرهای متعددی به شهرهای مشهور جهان اسلام داشته است که ظاهراً دلیل این سفرها بیشتر ناامنی اوضاع خراسان در پی حملات مغولان بوده است.

    شاگردان حمویه

    سعدالدین شاگردانی فراوانی تربیت کرده که از مشهورترین آنها، عزیزالدین نسفی را می‌توان نام برد که تأثیر تعالیم سعدالدین در نوشته‌های مختلف او چون الانسان الکامل و کشف الحقائق را به وضوح می‌توان دید، خاصه که نسفی بر خلاف سعدالدین عموم آثار خود را به فارسی و شیوه‌ای روان و ساده، برخلاف سبک پیچیده و مغلق سعدالدین که کمتر مورد توجه قرار گرفتن او ناشی از همین معضل بوده، بیان کرده است. نسفی در کشف الحقائق (صص 3- 4) در ضمن نقل رویایی به این مطالب تصریح کرده است. نورالدین جامی (ص 431) نیز اشاره کرده که در مصنفات سعدالدین سخنان مرموز و کلمات مشکل و ارقام و اشکال و دوایر که نظر عقل و فکر از کشف و حل آن عاجز است، بسیار است.

    دیگر شاگرد سعدالدین، محمد بن احمد بن محمد جوینی است که اثری به فارسی و با نام مقاصد السالکین در شرح و بیان آراء سعدالدین نگاشته که متن آن را نجیب مایل هروی در کتاب این برگهای پیر (تهران، 1381ش) منتشر کرده که برای شناخت آراء سعدالدین اثری مهم است، خاصه آنکه در رسال‍ۀ جوینی نام و نشانی از تأثیر ابن‌ عربی نیست و مطالب کتاب وی برگرفته از مجالس وعظ سعدالدین است که در خانقاه خود بر برپا می‌داشته است و حاوی برخی پرسش‌ها و پاسخ ردو بدل شده میان سعدالدین و مریدان اوست. جوینی در اشاره به علت نگارش کتاب خود متذکر شده است که:

    بیچاره این چندین سخن را که از سلطان طریقت و برهان حقیقت شیخ سعدالملۀ و الدین به من رسیده بود، درین رساله نوشتم تا هر آن مؤمنی را که رغبت این راه بود و به خدمت این طایفه تمسک کند، از فواید این راه نصیبه‌ای تمام یابد.

    رسال‍ۀ مقاصد السالکین همچنین بسیاری از مفاهیم خانقاهی و آداب خانقاهیان را دربر دارد که با توجه به بیان نظرات سعدالدین در جای جای آن، می‌تواند به بیان نظرات سعدالدین درباب نظام خانقاه باشد کما اینکه برخی توضیحات نقل شده از سعدالدین در باب مفاهیم و واژگان صوفیه در این رساله به دلیل عدم ذکر در آثار دیگر صوفیه اهمیت دارد، از جمله معنی «قتل» و «قتال» به معنی انسان کامل یا شیخ و پیر. جوینی به نقل از سعدالدین در معنی این واژه می‌نویسد:

    پرسیدند که چه صفت باید که خرقه سرخ شاید پوشید؟ شیخ ما فرمودند که رونده راه ریاضت بسیار کشنده باشد و نوری نار صفت در باطن او پیدا شده که چون بی ادبی کند که خاطر او برنجد، آن رونده راه خاطر بر او گمارد، آن بیچاره به عدم باز رو. این چنین کس را قتال گویند، خرقه سرخ او را شاید پوشیدن.

    سعدالدین و طریقت کبرویه

    علیرغم آنکه سعدالدین از شاگردان نجم‌الدین کبری بوده و شهرت خانواده آن‌ها نقش مهمی در اشاعه طریقت کبرویه داشته، اما به دلیل مخالفت حلقه‌های مختلف کبرویه با ابن عربی و مخالفت برخی رهبران کبرویه با منش سیاسی خاندان سعدالدین در نزدیکی به مغولان که در این هنگام هنوز اسلام نیاورده بودند، جایگاه چندانی در میان جریان‌های مختلف کبرویه نیافته بود و برخی از بزرگان کبرویه همچون مجدالدین بغدادی، رضی‌الدین علی لالاء غزنوی و شاگردش جمال‌الدین احمد جرفانی با او سر نقار داشته‌اند.

    وفات

    وی در سفری که به بحر آباد داشته در هجدهم ذیحج‍ۀ 649ق درگذشت و فرزندش وی را در همان صفه حجره‌ای که او را مرده یافته بودند، دفن کرد و عمارتی بر مشهد او بنا کرد. روایت ذکر شده در کتاب فوائد الفواد که درگذشت سعدالدین در ضمن سفری که برای تجددی عهد با سیف‌الدین باخرزی یاد کرده و به پیش‌گویی همو یاد کرده، نادرست است و تنها نشانی از تداوم منازعت میان پیروان سعدالدین و سیف‌الدین باخرزی (متوفی 659ق) در بعد است. [۱]

    آثار

    1. سجنجل الارواح و نقوش الالواح؛
    2. سكينة الصالحين؛
    3. قلب المنقلب؛
    4. كشف المحجوب؛
    5. محبوب المحبين و مطلوب الواصلین.

    سعدالدين حموى در نظم و نثر فارسى و عربى دست داشته و رباعيات او بيشتر از ديگر انواع شعرى نقل شده است.

    پانویس


    منابع مقاله

    1. سکینه الصالحین/ تألیف سعدالدین حمویه؛ به کوشش محمّدکاظم رحمتی
    2. خبرگزاری جمهوری اسلامی "آرامگاه شيخ سعدالدين حمويه جوين مرمت شد"

    وابسته‌ها