احسائی، احمد بن زینالدین: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> بندانگشتی|احسائي، احمد بن زينالدين {| class="wikitab...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'احسائی (ابهام زدایی)' به 'احسائی (ابهامزدایی)') |
||
(۶۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR05807.jpg|بندانگشتی| | [[پرونده:NUR05807.jpg|بندانگشتی|احسائی، احمد بن زينالدين]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |احسائی، احمد بن زينالدين | ||
|- | |- | ||
| | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" |شيخ احمد احسائی | ||
Shaykh Ahmad | |||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" |زینالدین | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" | 1166ق | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |احساء در شرق عربستان | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" | / 1241ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |[[کاشفالغطاء، جعفر بن خضر|شیخ جعفر کاشف الغطاء]] | ||
[[بحرالعلوم، سید محمدمهدی بن مرتضی|سید مهدی بحرالعلوم]] | |||
میرزا محمدمهدی شهرستانی | |||
آقا [[طباطبایی کربلایی، علی بن محمدعلی|سید علی طباطبایی]] | |||
شیخ احمد بحرانی دمستانی | |||
[[کاشفالغطاء، موسی|شیخ موسی]] فرزند [[کاشفالغطاء، جعفر بن خضر|شیخ جعفر کاشف الغطاء]]، [[آل عصفور، حسین بن محمد|شیخ حسین آل عصفور]]، شیخ احمد آل عصفور | |||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |شرح المشاعر | ||
|-class= | الرساله الوعاييه | ||
|کد | |- class="articleCode" | ||
|data-type= | |کد مؤلف | ||
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE05807AUTHORCODE | |||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''احمد بن | {{کاربردهای دیگر|احسائی (ابهامزدایی)}} | ||
'''احمد بن زینالدین بن ابراهیم احسایی''' (1166-1241ق)، عالم، حکیم و فقیه نامدار امامی که جماعت شیخیه بدو منسوبند و اساس تعالیم خود را از او گرفتهاند. مشرب و سوانح زندگی احسایی دامنه تأثیر او را به پس از حیاتش رسانده و تحولاتی را در تاریخ امامیه به بار آورده است.<ref>ابراهیمی، زینالعابدین، ج6، ص662</ref> وی نوعی گرایش به باطن شریعت و تأکید بر مرتبه قدسی امام داشت. | |||
== | ==زیستنامه== | ||
=== زادگاه و خاندان === | ===زادگاه و خاندان=== | ||
او در روستای مطیرفی واقع در منطقه احساء در شرق عربستان به دنیا آمد. سابقه تشیع در نیاکان وی به جد چهارمش «داغر» باز | او در روستای مطیرفی واقع در منطقه احساء در شرق عربستان به دنیا آمد. سابقه تشیع در نیاکان وی به جد چهارمش «داغر» باز میگردد. خاندان او به دلیل دوری از شهر و نداشتن عالم در میان خودشان از معرفت احکام دین بهرهای نداشتند.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
=== سفرها === | ===سفرها=== | ||
احسایی مدتی در کربلا و نجف بود و | احسایی مدتی در کربلا و نجف بود و پسازآن در طول عمرش به احساء، بصره، ذورق، مشهد، یزد، تهران و کرمانشاه سفرهایی کرده و در برخی این شهرها اقامت گزید. او درخواست فتحعلی شاه مبنی بر اقامت در جوار سلطان را با این عذر رد کرد که: «اگر من در اینجا بمانم، وقتی مردم نزد من از احکام دولت دادخواهی میکنند بهضرورت حمایت مسلمانان میباید وساطت کنم و در این حال پاسخ قبول یا رد شاه یا موجب تعطیل سلطنت است یا مایه خواری من.»<ref>ر.ک: همان، ص663</ref> | ||
=== وفات === | ===وفات=== | ||
ظاهراً بیشترین اقامت او در یزد و کرمانشاه بوده است. اقامتش در کرمانشاه ( | ظاهراً بیشترین اقامت او در یزد و کرمانشاه بوده است. اقامتش در کرمانشاه (بهجز سفر دوسالهاش به حج) به ده سال رسید. او از کرمانشاه رهسپار عتبات شد و چندی بعد آنجا را نیز به عزم مکه ترک کرد اما در دو منزلی مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع مدینه دفن شد.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
== اطلاعات علمی == | ==اطلاعات علمی== | ||
وی تا 20 سالگی در احساء، علوم متداول را فرا گرفت؛ اما گویا او استاد خاصی نداشته و | وی تا 20 سالگی در احساء، علوم متداول را فرا گرفت؛ اما گویا او استاد خاصی نداشته و استفادههای او از مجالس درس عالمان تحصیل به معنی متعارف نبوده است، خاصه آنکه او در جایی از آثارش به کسی بهعنوان استاد استناد نکرده است. آنچه از اساتید او میدانیم این است که پدرش او را برای فراگیری مقدمات ادبیات عرب نزد یکی از اقوامشان به نام شیخ محمد بن شیخ محسن فرستاد.<ref>ر.ک: همان، ص662</ref> | ||
«احسایی را به وارستگی و جهد در عبادت و ریاضات شرعی | «احسایی را به وارستگی و جهد در عبادت و ریاضات شرعی ستودهاند. از آثار وی برمیآید که وی علاوه بر فقه و دیگر علوم دینی متداول در فلسفه تبحر داشته و به دانشهای گوناگون از ریاضیات و طبیعیات قدیم و علوم غریبه نیز آگاه بوده است.»<ref>همان</ref> | ||
از میان علما محمد بن حسین آل عصفور بحرانی و ملا محمدتقی برغانی با عقاید او مخالفت کردند و | از میان علما محمد بن حسین آل عصفور بحرانی و ملا محمدتقی برغانی با عقاید او مخالفت کردند و بهویژه برغانی عقاید او را غلوآمیز دانست، ولی محمدابراهیم کلباسی مخالفت با او را روا نمیشمرد و حتی پس از مرگ او در اصفهان سه روز عزای عمومی برپا داشت.<ref>همان، ص663-664</ref> | ||
=== عقاید و آرا === | ===عقاید و آرا=== | ||
وصف کلی اندیشه احسایی را | وصف کلی اندیشه احسایی را میتوان در این خلاصه کرد که وی علوم و حقایق را بهتمامی نزد پیامبر(ص) و امامان(ع) میداند و از دیدگاه او حکمت –که علم به حقایق اشیاء است- با باطن شریعت و نیز با ظاهر آن ازهرجهت سازگاری دارد. او معتقد است که عقل آنگاه میتواند به ادراک امور نائل شود که از انوار اهلبیت روشنی گیرد و این شرط در شناختهای نظری و عملی یکسان وجود دارد. درست است که تعقل در اصول و معارف دین واجب است اما ازآنجاکه حقیقت با اهلبیت(ع) همراهی دارد، صدق احکام عقل در گرو نوری است که از ایشان میگیرد. | ||
احسایی ضمن آنکه موضع اهل ظاهر را در اکتفا بهظاهر شریعت | احسایی ضمن آنکه موضع اهل ظاهر را در اکتفا بهظاهر شریعت نمیپذیرد، مسلک متصوفهای را که در پرداختن به باطن شریعت از پایبندی بهظاهر آن باز ماندهاند، مردود میشمارد. در آثار وی معارضههایی سخت با ابن عربی آمده است. وی در مقدمه شرح خود بر العرشیه صدرالدین شیرازی از او انتقاد میکند که به اقوال کسانی چون ابن عربی گراییده و بر پایه آن ناچار به تأویل سخن امامان شده است. او همین عیب را بر فیض کاشانی نیز میگیرد... احسایی میگوید تمسکش به اهلبیت(ع) در دریافت حقایق سبب شده است که در برخی مسائل با بسیاری از حکما و متکلمان مخالفت کند. وی در عین احاطه بر آرای حکما، مبانی فلسفی را تا آنجا پذیرفته است که از دید او با باطن تعالیم شریعت در تعارض نباشد. در نتیجه اصطلاحاتی هم که بهکاربرده است در مواردی با آنچه از این اصطلاحات در حکمت رایج فهمیده میشود، تفاوت دارد و توجه به این نکته در فهم صحیح افکار وی سودمند است.<ref>همان، ص664</ref> | ||
=== اساتید === | ===اساتید=== | ||
او در 1186 به کربلا و نجف مهاجرت کرد و در درس سید مهدی بحرالعلوم و آقا محمدباقر وحید بهبهانی حضور یافت. از کسانی که به احسایی اجازه روایت | او در 1186 به کربلا و نجف مهاجرت کرد و در درس سید مهدی بحرالعلوم و آقا [[وحید بهبهانی، محمدباقر|محمدباقر وحید بهبهانی]] حضور یافت. از کسانی که به احسایی اجازه روایت دادهاند [[کاشفالغطاء، جعفر بن خضر|شیخ جعفر کاشف الغطاء]]، [[بحرالعلوم، سید محمدمهدی بن مرتضی|سید مهدی بحرالعلوم]]، میرزا محمدمهدی شهرستانی، آقا [[طباطبایی کربلایی، علی بن محمدعلی|سید علی طباطبایی]] [[طباطبایی کربلایی، علی بن محمدعلی|صاحب ریاض]]، شیخ احمد بحرانی دمستانی، [[کاشفالغطاء، موسی|شیخ موسی]] فرزند [[کاشفالغطاء، جعفر بن خضر|شیخ جعفر کاشف الغطاء]]، [[آل عصفور، حسین بن محمد|شیخ حسین آل عصفور]]، شیخ احمد آل عصفور و... هستند.<ref>ر.ک: همان، ص663</ref> | ||
=== شاگردان === | ===شاگردان=== | ||
# سید کاظم | # [[رشتی، کاظم بن قاسم|سید کاظم رشتی]]؛ | ||
# میرزا حسن گوهر. | # [[میرزا حسن گوهر]]. | ||
#[[آل طوق قطیفی بحرانی، احمد بن صالح|احمد بن صالح آلطوق قطیفی بحرانی]] | |||
==== صاحبان اجازه از او ==== | ====صاحبان اجازه از او==== | ||
# شیخ محمدحسن نجفی معروف به صاحب جواهر؛ | # [[صاحب جواهر، محمدحسن|شیخ محمدحسن نجفی]] معروف به صاحب جواهر؛ | ||
# حاج محمدابراهیم | # [[کرباسی، محمدابراهیم بن محمدحسن|حاج محمدابراهیم کلباسی]]؛ | ||
# میرزا محمدتقی | # [[نوری، محمدتقی بن محمدمهدی|میرزا محمدتقی نوری]]؛ | ||
# شیخ اسدالله کاظمی | # [[شیخ اسدالله کاظمی شوشتری]]؛ | ||
# | # ملا [[علی برغانی]]؛ | ||
# آقا رجبعلی | # آقا [[رجبعلی یزدی]]؛ | ||
# ملاعلی بن آقا عبدالله سمنانی؛ | # ملاعلی بن آقا عبدالله سمنانی؛ | ||
# علی بن درویش کاظمی؛ | # علی بن درویش کاظمی؛ | ||
خط ۷۸: | خط ۸۹: | ||
# علینقی (دیگر فرزند او).<ref>ر.ک: همان</ref> | # علینقی (دیگر فرزند او).<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
=== آثار === | ===آثار=== | ||
# جوامع الكلم (در دو جلد)؛ | # جوامع الكلم (در دو جلد)؛ | ||
# حياة النفس في حظيرة القدس (در اصول عقاید)؛ | # حياة النفس في حظيرة القدس (در اصول عقاید)؛ | ||
خط ۸۸: | خط ۹۹: | ||
# مجموعة الرسائل (23 رساله در پاسخ به اشخاص)؛ | # مجموعة الرسائل (23 رساله در پاسخ به اشخاص)؛ | ||
# رسالة في رسم الفاظ القرآن الشريف؛ | # رسالة في رسم الفاظ القرآن الشريف؛ | ||
# رساله في بعض اسرار | # رساله في بعض اسرار التجوید؛ | ||
# مختصر الرسالة الحيدرية في فقه الصلوات | # مختصر الرسالة الحيدرية في فقه الصلوات اليومیة؛ | ||
# | # دستنوشتههای او که مجموعههایی از آنها با عناوین کشکول و رسائل قابل ذکرند و...<ref>همان، ص666-667</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
ابراهیمی، | ابراهیمی، زینالعابدین، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، جلد ششم، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، چاپ اول، 1373ش. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[شرح العرشية]] | |||
[[شرح المشاعر]] | |||
[[كتاب العصمة؛ بحث مفصل في عصمة الأنبياء و الأئمة عليهمالسلام]] | |||
[[الرسالة الوعائیة]] | |||
[[شرح الزیاره الجامعه الکبیره]] | |||
[[الرجعة]] | |||
[[صراط اليقين في شرح تبصرة المتعلمين]] | |||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۱۰
نام | احسائی، احمد بن زينالدين |
---|---|
نامهای دیگر | شيخ احمد احسائی
Shaykh Ahmad |
نام پدر | زینالدین |
متولد | 1166ق |
محل تولد | احساء در شرق عربستان |
رحلت | / 1241ق |
اساتید | شیخ جعفر کاشف الغطاء
میرزا محمدمهدی شهرستانی آقا سید علی طباطبایی شیخ احمد بحرانی دمستانی شیخ موسی فرزند شیخ جعفر کاشف الغطاء، شیخ حسین آل عصفور، شیخ احمد آل عصفور |
برخی آثار | شرح المشاعر
الرساله الوعاييه |
کد مؤلف | AUTHORCODE05807AUTHORCODE |
احمد بن زینالدین بن ابراهیم احسایی (1166-1241ق)، عالم، حکیم و فقیه نامدار امامی که جماعت شیخیه بدو منسوبند و اساس تعالیم خود را از او گرفتهاند. مشرب و سوانح زندگی احسایی دامنه تأثیر او را به پس از حیاتش رسانده و تحولاتی را در تاریخ امامیه به بار آورده است.[۱] وی نوعی گرایش به باطن شریعت و تأکید بر مرتبه قدسی امام داشت.
زیستنامه
زادگاه و خاندان
او در روستای مطیرفی واقع در منطقه احساء در شرق عربستان به دنیا آمد. سابقه تشیع در نیاکان وی به جد چهارمش «داغر» باز میگردد. خاندان او به دلیل دوری از شهر و نداشتن عالم در میان خودشان از معرفت احکام دین بهرهای نداشتند.[۲]
سفرها
احسایی مدتی در کربلا و نجف بود و پسازآن در طول عمرش به احساء، بصره، ذورق، مشهد، یزد، تهران و کرمانشاه سفرهایی کرده و در برخی این شهرها اقامت گزید. او درخواست فتحعلی شاه مبنی بر اقامت در جوار سلطان را با این عذر رد کرد که: «اگر من در اینجا بمانم، وقتی مردم نزد من از احکام دولت دادخواهی میکنند بهضرورت حمایت مسلمانان میباید وساطت کنم و در این حال پاسخ قبول یا رد شاه یا موجب تعطیل سلطنت است یا مایه خواری من.»[۳]
وفات
ظاهراً بیشترین اقامت او در یزد و کرمانشاه بوده است. اقامتش در کرمانشاه (بهجز سفر دوسالهاش به حج) به ده سال رسید. او از کرمانشاه رهسپار عتبات شد و چندی بعد آنجا را نیز به عزم مکه ترک کرد اما در دو منزلی مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع مدینه دفن شد.[۴]
اطلاعات علمی
وی تا 20 سالگی در احساء، علوم متداول را فرا گرفت؛ اما گویا او استاد خاصی نداشته و استفادههای او از مجالس درس عالمان تحصیل به معنی متعارف نبوده است، خاصه آنکه او در جایی از آثارش به کسی بهعنوان استاد استناد نکرده است. آنچه از اساتید او میدانیم این است که پدرش او را برای فراگیری مقدمات ادبیات عرب نزد یکی از اقوامشان به نام شیخ محمد بن شیخ محسن فرستاد.[۵]
«احسایی را به وارستگی و جهد در عبادت و ریاضات شرعی ستودهاند. از آثار وی برمیآید که وی علاوه بر فقه و دیگر علوم دینی متداول در فلسفه تبحر داشته و به دانشهای گوناگون از ریاضیات و طبیعیات قدیم و علوم غریبه نیز آگاه بوده است.»[۶]
از میان علما محمد بن حسین آل عصفور بحرانی و ملا محمدتقی برغانی با عقاید او مخالفت کردند و بهویژه برغانی عقاید او را غلوآمیز دانست، ولی محمدابراهیم کلباسی مخالفت با او را روا نمیشمرد و حتی پس از مرگ او در اصفهان سه روز عزای عمومی برپا داشت.[۷]
عقاید و آرا
وصف کلی اندیشه احسایی را میتوان در این خلاصه کرد که وی علوم و حقایق را بهتمامی نزد پیامبر(ص) و امامان(ع) میداند و از دیدگاه او حکمت –که علم به حقایق اشیاء است- با باطن شریعت و نیز با ظاهر آن ازهرجهت سازگاری دارد. او معتقد است که عقل آنگاه میتواند به ادراک امور نائل شود که از انوار اهلبیت روشنی گیرد و این شرط در شناختهای نظری و عملی یکسان وجود دارد. درست است که تعقل در اصول و معارف دین واجب است اما ازآنجاکه حقیقت با اهلبیت(ع) همراهی دارد، صدق احکام عقل در گرو نوری است که از ایشان میگیرد.
احسایی ضمن آنکه موضع اهل ظاهر را در اکتفا بهظاهر شریعت نمیپذیرد، مسلک متصوفهای را که در پرداختن به باطن شریعت از پایبندی بهظاهر آن باز ماندهاند، مردود میشمارد. در آثار وی معارضههایی سخت با ابن عربی آمده است. وی در مقدمه شرح خود بر العرشیه صدرالدین شیرازی از او انتقاد میکند که به اقوال کسانی چون ابن عربی گراییده و بر پایه آن ناچار به تأویل سخن امامان شده است. او همین عیب را بر فیض کاشانی نیز میگیرد... احسایی میگوید تمسکش به اهلبیت(ع) در دریافت حقایق سبب شده است که در برخی مسائل با بسیاری از حکما و متکلمان مخالفت کند. وی در عین احاطه بر آرای حکما، مبانی فلسفی را تا آنجا پذیرفته است که از دید او با باطن تعالیم شریعت در تعارض نباشد. در نتیجه اصطلاحاتی هم که بهکاربرده است در مواردی با آنچه از این اصطلاحات در حکمت رایج فهمیده میشود، تفاوت دارد و توجه به این نکته در فهم صحیح افکار وی سودمند است.[۸]
اساتید
او در 1186 به کربلا و نجف مهاجرت کرد و در درس سید مهدی بحرالعلوم و آقا محمدباقر وحید بهبهانی حضور یافت. از کسانی که به احسایی اجازه روایت دادهاند شیخ جعفر کاشف الغطاء، سید مهدی بحرالعلوم، میرزا محمدمهدی شهرستانی، آقا سید علی طباطبایی صاحب ریاض، شیخ احمد بحرانی دمستانی، شیخ موسی فرزند شیخ جعفر کاشف الغطاء، شیخ حسین آل عصفور، شیخ احمد آل عصفور و... هستند.[۹]
شاگردان
صاحبان اجازه از او
- شیخ محمدحسن نجفی معروف به صاحب جواهر؛
- حاج محمدابراهیم کلباسی؛
- میرزا محمدتقی نوری؛
- شیخ اسدالله کاظمی شوشتری؛
- ملا علی برغانی؛
- آقا رجبعلی یزدی؛
- ملاعلی بن آقا عبدالله سمنانی؛
- علی بن درویش کاظمی؛
- محمدتقی (فرزند احسایی)؛
- علینقی (دیگر فرزند او).[۱۰]
آثار
- جوامع الكلم (در دو جلد)؛
- حياة النفس في حظيرة القدس (در اصول عقاید)؛
- شرح الزيارة الجامعة الكبيرة (معروفترین و بزرگترین اثر احسایی)؛
- شرح العرشية (شرح عرشیه صدرالدین شیرازی)؛
- شرح المشاعر (شرح مشاعر صدرالدین شیرازی)؛
- العصمة و الرجعة (در پاسخ محمدعلی میرزا دولتشاه در دو موضوع عصمت و رجعت)؛
- الفوائد (مباحث عام وجود، آفرینش الهی و افعال انسان)؛
- مجموعة الرسائل (23 رساله در پاسخ به اشخاص)؛
- رسالة في رسم الفاظ القرآن الشريف؛
- رساله في بعض اسرار التجوید؛
- مختصر الرسالة الحيدرية في فقه الصلوات اليومیة؛
- دستنوشتههای او که مجموعههایی از آنها با عناوین کشکول و رسائل قابل ذکرند و...[۱۱]
پانویس
منابع مقاله
ابراهیمی، زینالعابدین، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، جلد ششم، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، چاپ اول، 1373ش.