بحرالعلوم، سید محمدمهدی بن مرتضی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'حجت الاسلام' به 'حجتالاسلام') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'بحرالعلوم (ابهام زدایی)' به 'بحرالعلوم (ابهامزدایی)') |
||
(۵۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
! نام!! data-type="authorName" |بحرالعلوم، محمدمهدی بن مرتضی | ! نام!! data-type="authorName" |بحرالعلوم، محمدمهدی بن مرتضی | ||
|- | |- | ||
| | |نامهای دیگر | ||
| data-type="authorOtherNames" | | | data-type="authorOtherNames" | بحرالعلوم طباطبائی، محمد مهدی بن مرتضی | ||
سید | سید بحرالعلوم، محمد مهدی بن مرتضی | ||
طباطبائی، محمد | طباطبائی، محمد مهدی بن مرتضی | ||
طباطبائی نجفی، مهدی بن مرتضی | |||
بحرالعلوم، سید مهدی | |||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
| data-type="authorbirthDate" |1121 | | data-type="authorbirthDate" |1121 ش یا 1742 م | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
| data-type="authorDeathDate" |1177 | | data-type="authorDeathDate" |1177 ش یا 1212 ق یا 1797 م | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
| data-type="authorWritings" |[[ | | data-type="authorWritings" |[[الدره النجفیه]] | ||
[[رجال | [[رجال السید بحر العلوم «المعروف بالفوائد الرجالیة»]] | ||
[[رساله سیر و سلوک منسوب به بحر العلوم]] | |||
|- class="articleCode" | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
| data-type="authorCode" | | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE00101AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|طباطبایی (ابهام زدایی)}} | |||
{{کاربردهای دیگر|بحرالعلوم (ابهامزدایی)}} | |||
'''سيد محمّدمهدى بن مرتضى بن محمد بروجردى طباطبايى''' (1121-1177ش)، از مشاهير علماى اماميه در قرن دوازدهم، فقيه، اصولى، محدث، متكلم، مفسر قرآن، اديب و رجالى است | |||
== ولادت == | |||
در سال 1155ق (و به قولى در 1154ق) برابر با 1121ش. در كربلا متولد شد. | |||
پدر و اجداد او از دانشمندان سرشناس بودند و با بعضى از خاندانهاى علمى شيعه، از جمله خاندان مجلسى، خويشاوندى سببى يا نسبى داشتند و به دليل همين پيوند خانوادگى، بحر العلوم از [[مجلسی، محمدتقی|مجلسى اول]] به عنوان جد و از [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مجلسى دوم]] به عنوان دايى ياد مىكند.<ref>قمى، ج 2، ص62</ref> | |||
== | ==تحصیلات== | ||
بحر العلوم تحصيلات خود را در زادگاهش نزد پدر و شيخ يوسف بحرانى (صاحب [[الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة|حدائق]]) آغاز كرد، و بعد به نجف رفت و نزد شيخ مهدى بن محمد فتونى عاملى و شيخ محمدتقى دورقى و شيخ محمدباقرهزار جريبى به كسب علم پرداخت. سپس به كربلا بازگشت و به حوزۀ درس [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] ([[وحید بهبهانی، محمدباقر|بهبهانى، آقا محمدباقر]]) پيوست.<ref>بحرالعلوم، 1363 ش، ج 1، مقدمه، ص66، مدرس تبريزى، ج 1، ص234، حبيبآبادى، ج 2، ص416</ref> | |||
بحر العلوم تحصيلات خود را در زادگاهش نزد پدر و شيخ يوسف بحرانى (صاحب [[الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة|حدائق]]) آغاز كرد، و بعد به نجف رفت و نزد شيخ مهدى بن محمد فتونى عاملى و شيخ محمدتقى دورقى و شيخ محمدباقرهزار جريبى به كسب علم پرداخت. سپس به كربلا بازگشت و به حوزۀ درس [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] ([[وحید بهبهانی، محمدباقر|بهبهانى، آقا محمدباقر]]) پيوست.<ref> | |||
==بازگشت به نجف== | ==بازگشت به نجف== | ||
پس از آن كه وحيد به علت كهولت درس خود را تعطيل كرد، به توصيۀ استاد به نجف بازگشت و در آنجا حوزۀ درسى تشكيل داد، شاگردان بسيارى تربيت كرد و به عدهاى از علما اجازۀ روايت داد، كه از آن جملهاند: سيّد صدرالدين عاملى، [[کاشفالغطاء، جعفر بن خضر|شيخ جعفر نجفى]] صاحب [[كشف الغطاء عن مبهمات شريعة الغراء (طبع قدیم)|كشف الغطاء]]، [[حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد| سيد جواد عاملى]] صاحب [[مفتاح الكرامة في شرح قواعد العلامة|مفتاح الكرامة]]، شيخ [[مازندرانی حائری، محمد بن اسماعیل|ابوعلى حائرى]] صاحب [[منتهی المقال في أحوال الرجال|منتهى المقال]]، [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|ملا احمد نراقى]]، [[طباطبایی، سید محمد بن علی|سيد محمد مجاهد]]. | |||
سيد ابوالقاسم خوانسارى (كه بحر العلوم از او حكمت و كلام مىآموخت و او نزد بحر العلوم فقه و اصول مىخواند)، شيخ اسد اللّه شوشترى، ميرزا محمد نيشابورى معروف به اخبارى، حجتالاسلام شفتى، شيخ محمد على اعسم، سيد دلدار على هندى.<ref>خوانسارى، ج 7، ص204، امين، ج 10، ص159 - 160</ref> | |||
==سفر به مشهد== | ==سفر به مشهد== | ||
بحر العلوم در 1186 به مشهد سفر كرد و هفت سال در آنجا اقامت گزيد. در اين مدت گذشته از شركت در مجالس علمى و مباحثه با علما، نزد ميرزا مهدى شهيد خراسانى به فراگيرى فلسفه پرداخت و اين حكيم او را به سبب مقام شامخ علميش بحر العلوم خواند. اين لقب كه پيش از آن به كسى اطلاق نشده بود بعدها عنوان خاندان وى شد كه تا امروز به آن شهرت دارند.<ref>بحرالعلوم، 1363 ش، ج 1، مقدمه، ص43، امين، ج 10، ص159</ref> | |||
بحر العلوم در 1186 به مشهد سفر كرد و هفت سال در آنجا اقامت گزيد. در اين مدت گذشته از شركت در مجالس علمى و مباحثه با علما، نزد ميرزا مهدى شهيد خراسانى به فراگيرى فلسفه پرداخت و اين حكيم او را به سبب مقام شامخ علميش بحر العلوم خواند. اين لقب كه پيش از آن به كسى اطلاق نشده بود بعدها عنوان خاندان وى شد كه تا امروز به آن شهرت دارند.<ref> | |||
==سفر حج== | ==سفر حج== | ||
در سال 1193 به حج رفت و مدتى كه در حجاز بود، گذشته از اقدامات سودمند دينى، به تدريس فقه مذاهب اربعه پرداخت و افراد بسيارى در حلقۀ درسى او شركت كردند. ديگر از سوانح مهم زندگى او مناظرۀ كلامى با دانشمندان يهود در منطقۀ ذى الكفل است كه بر اثر آن، گروه بسيارى به اسلام گرويدند.<ref>بحرالعلوم، 1363 ش، ج 1، مقدمه، ص50 - 66، مدرس تبريزى، همانجا، حبيبآبادى، ج 2، ص417</ref> گزارش كامل اين مناظره را چند تن از حاضران در مجلس بحث، از جمله صاحب [[مفتاح الكرامة في شرح قواعد العلامة|مفتاح الكرامة]] ثبت كردهاند. | |||
در سال 1193 به حج رفت و مدتى كه در حجاز بود، گذشته از اقدامات سودمند دينى، به تدريس فقه مذاهب اربعه پرداخت و افراد بسيارى در حلقۀ درسى او شركت كردند. ديگر از سوانح مهم زندگى او مناظرۀ كلامى با دانشمندان يهود در منطقۀ ذى الكفل است كه بر اثر آن، گروه بسيارى به اسلام گرويدند.<ref> | |||
==رياست عامه== | ==رياست عامه== | ||
بحر العلوم كه در يكى از درخشانترين دورههاى علمى شيعه مىزيست، در بعضى از علوم دينى سرآمد اقران بود، و در بعضى ديگر آگاهى لازم را داشت، از اين رو رياست عامّه به او منتقل شد. | بحر العلوم كه در يكى از درخشانترين دورههاى علمى شيعه مىزيست، در بعضى از علوم دينى سرآمد اقران بود، و در بعضى ديگر آگاهى لازم را داشت، از اين رو رياست عامّه به او منتقل شد. | ||
خط ۸۰: | خط ۷۵: | ||
سيّد صدرالدين عاملى در گزارش خود گفته است كه در نجف عدّهاى بحر العلوم را در فقه برتر از شيخ جعفر نجفى مىدانند و خود مىافزايد كه اين سخن چندان هم دور از واقع نمىنمايد.<ref>امين، همانجا</ref> | سيّد صدرالدين عاملى در گزارش خود گفته است كه در نجف عدّهاى بحر العلوم را در فقه برتر از شيخ جعفر نجفى مىدانند و خود مىافزايد كه اين سخن چندان هم دور از واقع نمىنمايد.<ref>امين، همانجا</ref> | ||
شهامت اخلاقى و روحيۀ اصلاح طلبى بحر العلوم سبب شد كه در دوران رياست عامّه، در اجراى تكاليف اجتماعى - دينى با بزرگان معاصر خود همكارى كند، از جمله در مسائل فتوايى مردم را به تقليد از شيخ جعفر نجفى رهنمون شد و براى قضا و رسيدگى به خصومات، شيخ محيىالدين و براى اقامۀ جماعت، شيخ | شهامت اخلاقى و روحيۀ اصلاح طلبى بحر العلوم سبب شد كه در دوران رياست عامّه، در اجراى تكاليف اجتماعى - دينى با بزرگان معاصر خود همكارى كند، از جمله در مسائل فتوايى مردم را به تقليد از شيخ جعفر نجفى رهنمون شد و براى قضا و رسيدگى به خصومات، شيخ محيىالدين و براى اقامۀ جماعت، شيخ حسین نجف عالم و زاهد و امام جماعت مسجد هندى را معرّفى كرد. | ||
همچنين شاگرد برجستۀ خود[[حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد| | همچنين شاگرد برجستۀ خود[[حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد| سيد جواد عاملى]] مؤلف [[مفتاح الكرامة في شرح قواعد العلامة|مفتاح الكرامة]] را به تدوين كتب، از جمله تقريرات درس خود او، كه محور آن كتاب [[الوافي|وافى]] [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فيض كاشانى]] بود تشويق كرد. خود او نيز علاوه بر تدريس فقه و حديث به امور مردم رسيدگى مىكرد.<ref>همان، ج 10، ص159</ref> | ||
در گشودن مشكلات دينى و اجتماعى و برآوردن حوايج نيازمندان كوشا بود و از جمله اقدامات مؤثر او، تعيين دقيق ميقاتهاى احرام و مشخص كردن محدودۀ مواقف حج است كه در دوران توقف وى در مكه صورت گرفت. | در گشودن مشكلات دينى و اجتماعى و برآوردن حوايج نيازمندان كوشا بود و از جمله اقدامات مؤثر او، تعيين دقيق ميقاتهاى احرام و مشخص كردن محدودۀ مواقف حج است كه در دوران توقف وى در مكه صورت گرفت. | ||
تقواى | تقواى بحرالعلوم، ضمن اجتناب از هر گونه سختگيرى در امور جارى زندگى، و نيز سخاوت و همت بلند او زبانزد همگان بود، چندان كه برخى به گرايشهاى عرفانى در وى معتقد شدهاند. | ||
به هر حال تأثير اين گرايش را در دست پروردگان و برخى از علماى پس از او نمىتوان انكار كرد. همۀ معاصران بحر العلوم به مقام علم و تقواى او اذعان كردهاند. حتى استاد او، [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]]، در سالهاى پايانى عمر، چون زوال ملكۀ اجتهاد را در خود احتمال مىداد، در مسائل فقهى از او نظرخواهى مىكرد.<ref>حبيبآبادى، ج 2، | به هر حال تأثير اين گرايش را در دست پروردگان و برخى از علماى پس از او نمىتوان انكار كرد. همۀ معاصران بحر العلوم به مقام علم و تقواى او اذعان كردهاند. حتى استاد او، [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]]، در سالهاى پايانى عمر، چون زوال ملكۀ اجتهاد را در خود احتمال مىداد، در مسائل فقهى از او نظرخواهى مىكرد.<ref>حبيبآبادى، ج 2، ص416</ref> | ||
خبر تشرف وى به حضور امام دوازدهم عجل اللّه تعالى فرجه به حد تواتر رسيده است و اصل اين تشرف را هيچ يك از دانشمندان معاصر يا متأخر از او، انكار نكردهاند. | خبر تشرف وى به حضور امام دوازدهم عجل اللّه تعالى فرجه به حد تواتر رسيده است و اصل اين تشرف را هيچ يك از دانشمندان معاصر يا متأخر از او، انكار نكردهاند. | ||
[[میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن|ميرزاى قمى]]، مؤلف [[قوانين الأصول (طبع قديم)|قوانين الأصول]]، كه خود در | [[میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن|ميرزاى قمى]]، مؤلف [[قوانين الأصول (طبع قديم)|قوانين الأصول]]، كه خود در ایران مرجعيّت داشت و مانند بحر العلوم از شاگردان برجستۀ [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] بود، در سفرى به عراق به ديدار سيّد بحر العلوم رفت و پس از خلوت شدن مجلس، ضمن اشاره به مقام معنوى او و تشرّف به ديدار امام عصر عجل اللّه تعالى فرجه از وى خواست نكاتى را از آنچه ديده است باز گويد. بحر العلوم خواستۀ او را فقط به طور سر بسته اجابت كرد و رشتۀ سخن را تغيير داد. | ||
نورى<ref>1321، ج 3، ص383</ref> بحر العلوم را از اين جهت فقط همرديف [[ابن طاووس، علی بن موسی|سيّد بن طاوس]] دانسته است. با اين همه وقتى كه از وى دربارۀ امكان ملاقات با حضرت حجّت عجل اللّه تعالى فرجه در دوران غيبت سؤال شد، پاسخ داد كه در احاديث شيعه رواياتى مبنى بر تكذيب مدّعيان رؤيت وارد شده است.<ref>نورى، 1403، ص236، نيز غيبت</ref> | |||
مقام تقوا او را در موقعيتى قرار داده كه به گفته [[مامقانی، عبدالله|مامقانى]]<ref>ج 1، بخش 1، ص156، ج 3، بخش 1، ص261</ref>، شخصيّت حديثى وى برتر از وثاقت و فروتر از عصمت است. | |||
بحر العلوم به عربى شعر مىسرود و از جملۀ آثار او منظومهاى است در رثاى امام حسین عليه السّلام، كه به اقتضاى دوازده بند محتشم سروده است.<ref>بحرالعلوم، 1408، ص207 - 216</ref> علاوه بر اين، عالمان دينى را نيز به آگاهى از فنون ادب تشويق مىكرد و شاعران مذهبى را محترم مىشمرد. تقدير و تكريم او از شيخ كاظم ازرى، مرثيه سراى برجستۀ عراقى، معروف است.<ref>امين، ج 9، ص11</ref> | |||
==آثار == | |||
بحر العلوم به رغم دانش فراوان، چندان توفيق تأليف نيافت. سبب عمدۀ اين امر را احتياط و دقت بيش از حدّ او در نوشتن ذكر كردهاند. آثار چندى از او بر جاى مانده كه برخى از آنها | بحر العلوم به رغم دانش فراوان، چندان توفيق تأليف نيافت. سبب عمدۀ اين امر را احتياط و دقت بيش از حدّ او در نوشتن ذكر كردهاند. آثار چندى از او بر جاى مانده كه برخى از آنها عبارتند از: | ||
#المصابيح، در عبادات و معاملات، كه از زمان تأليف تاكنون مورد توجه فقها بوده است. | #المصابيح، در عبادات و معاملات، كه از زمان تأليف تاكنون مورد توجه فقها بوده است. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۰۴: | ||
#الفوائد الرجاليّة، در علم رجال كه به معرفى خاندانهاى معروف علمى و حديثى و راويان و عالمان امامى و مطالب متفرقه دربارۀ كتب حديث و رجال اختصاص دارد و نكاتى نو از مباحث رجالى در آن تبيين شده است. | #الفوائد الرجاليّة، در علم رجال كه به معرفى خاندانهاى معروف علمى و حديثى و راويان و عالمان امامى و مطالب متفرقه دربارۀ كتب حديث و رجال اختصاص دارد و نكاتى نو از مباحث رجالى در آن تبيين شده است. | ||
#تحفة الكرام في تاريخ مكّة و البيت الحرام، دربارۀ وجه تسميه و حدود و نقشه و نيز تاريخ بناى كعبه در روايات تاريخى دربارۀ تأسيس و تجديد بناهاى مختلف مكه، و نيز تاريخ بناى مسجد الحرام و ضمايم آن از قبيل صفا و مروه. | #تحفة الكرام في تاريخ مكّة و البيت الحرام، دربارۀ وجه تسميه و حدود و نقشه و نيز تاريخ بناى كعبه در روايات تاريخى دربارۀ تأسيس و تجديد بناهاى مختلف مكه، و نيز تاريخ بناى مسجد الحرام و ضمايم آن از قبيل صفا و مروه. | ||
#ديوان شعر، كه افزون بر 1000 بيت و بيشتر در مدح و رثاى | #ديوان شعر، كه افزون بر 1000 بيت و بيشتر در مدح و رثاى اهلبيت پيامبر صلّىاللّهعليهوآلهوسلّم است.<ref>بحرالعلوم، 1363 ش، ج 1، مقدمه، ص94 - 95، امين، ج 10، ص160، [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقا بزرگ طهرانى]]، ج 21، ص81، حبيبآبادى، ج 2، ص419 - 421، زركلى، ج 7، ص113</ref> | ||
علاوه بر اين كتابها، بحر العلوم بيش از هفده رساله دربارۀ موضوعات مختلف فقهى و اصولى تأليف كرده است. رسالهاى نيز دربارۀ سير و سلوك به او نسبت داده شده است كه عدهاى، به لحاظ عدم انطباق برخى مطالب آن با موازين و آراى شيعى، چنين نسبتى را منكرند. | علاوه بر اين كتابها، بحر العلوم بيش از هفده رساله دربارۀ موضوعات مختلف فقهى و اصولى تأليف كرده است. رسالهاى نيز دربارۀ سير و سلوك به او نسبت داده شده است كه عدهاى، به لحاظ عدم انطباق برخى مطالب آن با موازين و آراى شيعى، چنين نسبتى را منكرند. | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۰: | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
بحر العلوم در سال 1212ق، برابر با 1177ش در 57 سالگى، درگذشت و نزدیک آرامگاه [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در نجف به خاک سپرده شد.<ref>امين، ج 10، ص158، قمى، همانجا، حبيبآبادى، ج 2، ص426</ref> | |||
==پانویس== | |||
<references/> | |||
==پانویس == | |||
<references /> | |||
==منابع مقاله== | |||
- [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة إلى تصانيف الشيعة]]، محمد محسن [[آقا بزرگ تهرانى]]، چاپ على نقى منزوى و احمد منزوى، بيروت، 1983/1403. | - [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة إلى تصانيف الشيعة]]، محمد محسن [[آقا بزرگ تهرانى]]، چاپ على نقى منزوى و احمد منزوى، بيروت، 1983/1403. | ||
- [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]، محسن امين، بيروت، 1983/1403. | - [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]، محسن امين، بيروت، 1983/1403. | ||
- رجال | - رجال السيد بحرالعلوم، المعروف بالفوائد الرجالية، محمد مهدى بن مرتضى بحرالعلوم، چاپ محمد صادق بحر العلوم و حسین بحرالعلوم، تهران، 1363 ش. | ||
- «العقود الاثنیعشر في رثاء سادات البشر | - «العقود الاثنیعشر في رثاء سادات البشر للسيد بحر العلوم»، همان، تراثنا، سال 3،ش 10 (محرم 1408). | ||
- إيضاح المكنون، اسماعيل بغدادى، استانبول 1972، ج 1، | - إيضاح المكنون، اسماعيل بغدادى، استانبول 1972، ج 1، ص461، ج 2، ص242. | ||
- تحفة الكرام في تاريخ مكة و المسجد الحرام، نسخۀ خطى كتابخانۀ مدرسۀ فيضيۀ قم،ش 973. | - تحفة الكرام في تاريخ مكة و المسجد الحرام، نسخۀ خطى كتابخانۀ مدرسۀ فيضيۀ قم،ش 973. | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۳۳: | ||
- [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] في أحوال العلماء و السادات، محمدباقربن زينالعابدين خوانسارى، ج 7، چاپ اسد اللّه اسماعيليان، قم، 1392. | - [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] في أحوال العلماء و السادات، محمدباقربن زينالعابدين خوانسارى، ج 7، چاپ اسد اللّه اسماعيليان، قم، 1392. | ||
- لغت نامۀ على اكبر دهخدا، زير نظر محمد معين، تهران، 1325 - 1361 ش، ذيل | - لغت نامۀ على اكبر دهخدا، زير نظر محمد معين، تهران، 1325 - 1361 ش، ذيل «بحرالعلوم، محمد مهدى بن مرتضى». | ||
- [[الأعلام]]، خيرالدين زركلى، بيروت 1986. | - [[الأعلام]]، خيرالدين زركلى، بيروت 1986. | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۳۹: | ||
- الكُنى و الألقاب، عباس قمى، صيدا 1358. | - الكُنى و الألقاب، عباس قمى، صيدا 1358. | ||
- [[ | - [[تنقیح المقال في علم الرجال (آل البیت)|تنقيح المقال]] في علم الرجال، عبداللّه [[مامقانی، عبدالله|مامقانى]]، نجف 1349 - 1352. | ||
- [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]، همان، ج 3، تهران، 1321. | - [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]، همان، ج 3، تهران، 1321. | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۴۵: | ||
- ريحانة الأدب، محمد على مدرس تبريزى، تهران، 1369 ش. | - ريحانة الأدب، محمد على مدرس تبريزى، تهران، 1369 ش. | ||
- جنة المأوى، | - جنة المأوى، حسین بن محمدتقى نورى، در مجلسى، [[بحار الأنوار]]، ج 53، بيروت، 1983/1403. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[مصابيح الأحكام؛ كتاب الطهارة]] | |||
[[الدره النجفیه]] | [[الدره النجفیه]] | ||
[[ | [[مهمات الأصول في شرح المنظومة لبحرالعلوم]] | ||
[[رجال السید بحر العلوم «المعروف بالفوائد الرجالیة»]] | [[رجال السید بحر العلوم «المعروف بالفوائد الرجالیة»]] | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۱: | ||
[[رساله سیر و سلوک منسوب به بحر العلوم]] | [[رساله سیر و سلوک منسوب به بحر العلوم]] | ||
[[ | [[رسالة فی السیر و السلوک (تحقیق مصطفوی)]] | ||
[[تحفة الملوك في السير و السلوك]] | |||
[[ | [[مناظره بحرالعلوم سید محمدمهدی بروجردی طباطبایی با یهودیان ذوالکفل]] | ||
[[تحفة | [[تحفة الكرام في تاريخ مكة و بيتالله الحرام]] | ||
[[مصابیح الأحکام]] | [[مصابیح الأحکام]] | ||
[[شرح تخمیس السید حسین الطباطبائي علی مراثی بحرالعلوم]] | [[شرح تخمیس السید حسین الطباطبائي علی مراثی بحرالعلوم]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۰۳
سيد محمّدمهدى بن مرتضى بن محمد بروجردى طباطبايى (1121-1177ش)، از مشاهير علماى اماميه در قرن دوازدهم، فقيه، اصولى، محدث، متكلم، مفسر قرآن، اديب و رجالى است
نام | بحرالعلوم، محمدمهدی بن مرتضی |
---|---|
نامهای دیگر | بحرالعلوم طباطبائی، محمد مهدی بن مرتضی
سید بحرالعلوم، محمد مهدی بن مرتضی طباطبائی، محمد مهدی بن مرتضی طباطبائی نجفی، مهدی بن مرتضی بحرالعلوم، سید مهدی |
نام پدر | مرتضی |
متولد | 1121 ش یا 1742 م |
محل تولد | کربلا |
رحلت | 1177 ش یا 1212 ق یا 1797 م |
اساتید | شيخ مهدى بن محمد فتونى عاملى و شيخ محمدتقى دورقى و شيخ محمدباقرهزار جريبى |
برخی آثار | الدره النجفیه |
کد مؤلف | AUTHORCODE00101AUTHORCODE |
ولادت
در سال 1155ق (و به قولى در 1154ق) برابر با 1121ش. در كربلا متولد شد.
پدر و اجداد او از دانشمندان سرشناس بودند و با بعضى از خاندانهاى علمى شيعه، از جمله خاندان مجلسى، خويشاوندى سببى يا نسبى داشتند و به دليل همين پيوند خانوادگى، بحر العلوم از مجلسى اول به عنوان جد و از مجلسى دوم به عنوان دايى ياد مىكند.[۱]
تحصیلات
بحر العلوم تحصيلات خود را در زادگاهش نزد پدر و شيخ يوسف بحرانى (صاحب حدائق) آغاز كرد، و بعد به نجف رفت و نزد شيخ مهدى بن محمد فتونى عاملى و شيخ محمدتقى دورقى و شيخ محمدباقرهزار جريبى به كسب علم پرداخت. سپس به كربلا بازگشت و به حوزۀ درس وحيد بهبهانى (بهبهانى، آقا محمدباقر) پيوست.[۲]
بازگشت به نجف
پس از آن كه وحيد به علت كهولت درس خود را تعطيل كرد، به توصيۀ استاد به نجف بازگشت و در آنجا حوزۀ درسى تشكيل داد، شاگردان بسيارى تربيت كرد و به عدهاى از علما اجازۀ روايت داد، كه از آن جملهاند: سيّد صدرالدين عاملى، شيخ جعفر نجفى صاحب كشف الغطاء، سيد جواد عاملى صاحب مفتاح الكرامة، شيخ ابوعلى حائرى صاحب منتهى المقال، ملا احمد نراقى، سيد محمد مجاهد.
سيد ابوالقاسم خوانسارى (كه بحر العلوم از او حكمت و كلام مىآموخت و او نزد بحر العلوم فقه و اصول مىخواند)، شيخ اسد اللّه شوشترى، ميرزا محمد نيشابورى معروف به اخبارى، حجتالاسلام شفتى، شيخ محمد على اعسم، سيد دلدار على هندى.[۳]
سفر به مشهد
بحر العلوم در 1186 به مشهد سفر كرد و هفت سال در آنجا اقامت گزيد. در اين مدت گذشته از شركت در مجالس علمى و مباحثه با علما، نزد ميرزا مهدى شهيد خراسانى به فراگيرى فلسفه پرداخت و اين حكيم او را به سبب مقام شامخ علميش بحر العلوم خواند. اين لقب كه پيش از آن به كسى اطلاق نشده بود بعدها عنوان خاندان وى شد كه تا امروز به آن شهرت دارند.[۴]
سفر حج
در سال 1193 به حج رفت و مدتى كه در حجاز بود، گذشته از اقدامات سودمند دينى، به تدريس فقه مذاهب اربعه پرداخت و افراد بسيارى در حلقۀ درسى او شركت كردند. ديگر از سوانح مهم زندگى او مناظرۀ كلامى با دانشمندان يهود در منطقۀ ذى الكفل است كه بر اثر آن، گروه بسيارى به اسلام گرويدند.[۵] گزارش كامل اين مناظره را چند تن از حاضران در مجلس بحث، از جمله صاحب مفتاح الكرامة ثبت كردهاند.
رياست عامه
بحر العلوم كه در يكى از درخشانترين دورههاى علمى شيعه مىزيست، در بعضى از علوم دينى سرآمد اقران بود، و در بعضى ديگر آگاهى لازم را داشت، از اين رو رياست عامّه به او منتقل شد.
سيّد صدرالدين عاملى در گزارش خود گفته است كه در نجف عدّهاى بحر العلوم را در فقه برتر از شيخ جعفر نجفى مىدانند و خود مىافزايد كه اين سخن چندان هم دور از واقع نمىنمايد.[۶]
شهامت اخلاقى و روحيۀ اصلاح طلبى بحر العلوم سبب شد كه در دوران رياست عامّه، در اجراى تكاليف اجتماعى - دينى با بزرگان معاصر خود همكارى كند، از جمله در مسائل فتوايى مردم را به تقليد از شيخ جعفر نجفى رهنمون شد و براى قضا و رسيدگى به خصومات، شيخ محيىالدين و براى اقامۀ جماعت، شيخ حسین نجف عالم و زاهد و امام جماعت مسجد هندى را معرّفى كرد.
همچنين شاگرد برجستۀ خود سيد جواد عاملى مؤلف مفتاح الكرامة را به تدوين كتب، از جمله تقريرات درس خود او، كه محور آن كتاب وافى فيض كاشانى بود تشويق كرد. خود او نيز علاوه بر تدريس فقه و حديث به امور مردم رسيدگى مىكرد.[۷]
در گشودن مشكلات دينى و اجتماعى و برآوردن حوايج نيازمندان كوشا بود و از جمله اقدامات مؤثر او، تعيين دقيق ميقاتهاى احرام و مشخص كردن محدودۀ مواقف حج است كه در دوران توقف وى در مكه صورت گرفت.
تقواى بحرالعلوم، ضمن اجتناب از هر گونه سختگيرى در امور جارى زندگى، و نيز سخاوت و همت بلند او زبانزد همگان بود، چندان كه برخى به گرايشهاى عرفانى در وى معتقد شدهاند.
به هر حال تأثير اين گرايش را در دست پروردگان و برخى از علماى پس از او نمىتوان انكار كرد. همۀ معاصران بحر العلوم به مقام علم و تقواى او اذعان كردهاند. حتى استاد او، وحيد بهبهانى، در سالهاى پايانى عمر، چون زوال ملكۀ اجتهاد را در خود احتمال مىداد، در مسائل فقهى از او نظرخواهى مىكرد.[۸]
خبر تشرف وى به حضور امام دوازدهم عجل اللّه تعالى فرجه به حد تواتر رسيده است و اصل اين تشرف را هيچ يك از دانشمندان معاصر يا متأخر از او، انكار نكردهاند.
ميرزاى قمى، مؤلف قوانين الأصول، كه خود در ایران مرجعيّت داشت و مانند بحر العلوم از شاگردان برجستۀ وحيد بهبهانى بود، در سفرى به عراق به ديدار سيّد بحر العلوم رفت و پس از خلوت شدن مجلس، ضمن اشاره به مقام معنوى او و تشرّف به ديدار امام عصر عجل اللّه تعالى فرجه از وى خواست نكاتى را از آنچه ديده است باز گويد. بحر العلوم خواستۀ او را فقط به طور سر بسته اجابت كرد و رشتۀ سخن را تغيير داد.
نورى[۹] بحر العلوم را از اين جهت فقط همرديف سيّد بن طاوس دانسته است. با اين همه وقتى كه از وى دربارۀ امكان ملاقات با حضرت حجّت عجل اللّه تعالى فرجه در دوران غيبت سؤال شد، پاسخ داد كه در احاديث شيعه رواياتى مبنى بر تكذيب مدّعيان رؤيت وارد شده است.[۱۰]
مقام تقوا او را در موقعيتى قرار داده كه به گفته مامقانى[۱۱]، شخصيّت حديثى وى برتر از وثاقت و فروتر از عصمت است.
بحر العلوم به عربى شعر مىسرود و از جملۀ آثار او منظومهاى است در رثاى امام حسین عليه السّلام، كه به اقتضاى دوازده بند محتشم سروده است.[۱۲] علاوه بر اين، عالمان دينى را نيز به آگاهى از فنون ادب تشويق مىكرد و شاعران مذهبى را محترم مىشمرد. تقدير و تكريم او از شيخ كاظم ازرى، مرثيه سراى برجستۀ عراقى، معروف است.[۱۳]
آثار
بحر العلوم به رغم دانش فراوان، چندان توفيق تأليف نيافت. سبب عمدۀ اين امر را احتياط و دقت بيش از حدّ او در نوشتن ذكر كردهاند. آثار چندى از او بر جاى مانده كه برخى از آنها عبارتند از:
- المصابيح، در عبادات و معاملات، كه از زمان تأليف تاكنون مورد توجه فقها بوده است.
- الدرّة النجفيّة، كه در آن دو باب طهارت و صلاة در بيش از 2000 بيت به نظم در آمده و بر آن شرحهاى فراوان نوشته شده است.
- مشكاة الهداية، كه در واقع روايت منثور الدرّة النجفيّة در باب طهارت است.
- الفوائد الرجاليّة، در علم رجال كه به معرفى خاندانهاى معروف علمى و حديثى و راويان و عالمان امامى و مطالب متفرقه دربارۀ كتب حديث و رجال اختصاص دارد و نكاتى نو از مباحث رجالى در آن تبيين شده است.
- تحفة الكرام في تاريخ مكّة و البيت الحرام، دربارۀ وجه تسميه و حدود و نقشه و نيز تاريخ بناى كعبه در روايات تاريخى دربارۀ تأسيس و تجديد بناهاى مختلف مكه، و نيز تاريخ بناى مسجد الحرام و ضمايم آن از قبيل صفا و مروه.
- ديوان شعر، كه افزون بر 1000 بيت و بيشتر در مدح و رثاى اهلبيت پيامبر صلّىاللّهعليهوآلهوسلّم است.[۱۴]
علاوه بر اين كتابها، بحر العلوم بيش از هفده رساله دربارۀ موضوعات مختلف فقهى و اصولى تأليف كرده است. رسالهاى نيز دربارۀ سير و سلوك به او نسبت داده شده است كه عدهاى، به لحاظ عدم انطباق برخى مطالب آن با موازين و آراى شيعى، چنين نسبتى را منكرند.
وفات
بحر العلوم در سال 1212ق، برابر با 1177ش در 57 سالگى، درگذشت و نزدیک آرامگاه شيخ طوسى در نجف به خاک سپرده شد.[۱۵]
پانویس
- ↑ قمى، ج 2، ص62
- ↑ بحرالعلوم، 1363 ش، ج 1، مقدمه، ص66، مدرس تبريزى، ج 1، ص234، حبيبآبادى، ج 2، ص416
- ↑ خوانسارى، ج 7، ص204، امين، ج 10، ص159 - 160
- ↑ بحرالعلوم، 1363 ش، ج 1، مقدمه، ص43، امين، ج 10، ص159
- ↑ بحرالعلوم، 1363 ش، ج 1، مقدمه، ص50 - 66، مدرس تبريزى، همانجا، حبيبآبادى، ج 2، ص417
- ↑ امين، همانجا
- ↑ همان، ج 10، ص159
- ↑ حبيبآبادى، ج 2، ص416
- ↑ 1321، ج 3، ص383
- ↑ نورى، 1403، ص236، نيز غيبت
- ↑ ج 1، بخش 1، ص156، ج 3، بخش 1، ص261
- ↑ بحرالعلوم، 1408، ص207 - 216
- ↑ امين، ج 9، ص11
- ↑ بحرالعلوم، 1363 ش، ج 1، مقدمه، ص94 - 95، امين، ج 10، ص160، آقا بزرگ طهرانى، ج 21، ص81، حبيبآبادى، ج 2، ص419 - 421، زركلى، ج 7، ص113
- ↑ امين، ج 10، ص158، قمى، همانجا، حبيبآبادى، ج 2، ص426
منابع مقاله
- الذريعة إلى تصانيف الشيعة، محمد محسن آقا بزرگ تهرانى، چاپ على نقى منزوى و احمد منزوى، بيروت، 1983/1403.
- أعيان الشيعة، محسن امين، بيروت، 1983/1403.
- رجال السيد بحرالعلوم، المعروف بالفوائد الرجالية، محمد مهدى بن مرتضى بحرالعلوم، چاپ محمد صادق بحر العلوم و حسین بحرالعلوم، تهران، 1363 ش.
- «العقود الاثنیعشر في رثاء سادات البشر للسيد بحر العلوم»، همان، تراثنا، سال 3،ش 10 (محرم 1408).
- إيضاح المكنون، اسماعيل بغدادى، استانبول 1972، ج 1، ص461، ج 2، ص242.
- تحفة الكرام في تاريخ مكة و المسجد الحرام، نسخۀ خطى كتابخانۀ مدرسۀ فيضيۀ قم،ش 973.
- مكارم الآثار، محمد على حبيبآبادى، در احوال رجال دورۀ قاجار، اصفهان، 1362 - 1364 ش.
- روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات، محمدباقربن زينالعابدين خوانسارى، ج 7، چاپ اسد اللّه اسماعيليان، قم، 1392.
- لغت نامۀ على اكبر دهخدا، زير نظر محمد معين، تهران، 1325 - 1361 ش، ذيل «بحرالعلوم، محمد مهدى بن مرتضى».
- الأعلام، خيرالدين زركلى، بيروت 1986.
- الكُنى و الألقاب، عباس قمى، صيدا 1358.
- تنقيح المقال في علم الرجال، عبداللّه مامقانى، نجف 1349 - 1352.
- مستدرك الوسائل، همان، ج 3، تهران، 1321.
- ريحانة الأدب، محمد على مدرس تبريزى، تهران، 1369 ش.
- جنة المأوى، حسین بن محمدتقى نورى، در مجلسى، بحار الأنوار، ج 53، بيروت، 1983/1403.