المسند: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
| (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''المسند''' مجموعهای است از روایات که ابومحمد عبدالله بن وهب بن مسلم فهری قرشی (125- 197ق) از طرق مختلف، آنها را روایت و بر اساس ابواب فقهی، تنظیم کرده است. | '''المسند''' مجموعهای است از روایات که [[ابن وهب، عبدالله بن وهب|ابومحمد عبدالله بن وهب بن مسلم فهری قرشی]] (125- 197ق) از طرق مختلف، آنها را روایت و بر اساس ابواب فقهی، تنظیم کرده است. | ||
به دلیل عدم شهرت این کتاب، شاید در نگاه نخست، عجب به نظر برسد که ابن وهب کتابی به نام «المسند» داشته باشد و ممکن است چنین تصور شود که این کتاب، بخشی از کتاب «المؤطأ» یا «الجامع» اوست که هر دو مشهور و معروفاند؛ به خصوص که اثر حاضر بر اساس ابوابی طبقهبندی شده است که آن را از ارتباط با مسندها دور میکند، اما این فرض نادرست با توجه به نکاتی که محقق در مقدمه کتاب بدان اشاره نموده، از بین میرود<ref>مقدمه محقق، ص35</ref>. | به دلیل عدم شهرت این کتاب، شاید در نگاه نخست، عجب به نظر برسد که [[ابن وهب، عبدالله بن وهب|ابن وهب]] کتابی به نام «المسند» داشته باشد و ممکن است چنین تصور شود که این کتاب، بخشی از کتاب «المؤطأ» یا «الجامع» اوست که هر دو مشهور و معروفاند؛ به خصوص که اثر حاضر بر اساس ابوابی طبقهبندی شده است که آن را از ارتباط با مسندها دور میکند، اما این فرض نادرست با توجه به نکاتی که محقق در مقدمه کتاب بدان اشاره نموده، از بین میرود<ref>مقدمه محقق، ص35</ref>. | ||
نکته قابل توجه پیرامون کتاب این که هرچند این اثر، بر اساس ابواب تقسیمبندی شده است، اما این امر مانع از آن نیست که آن را مسند بنامیم، زیرا این موضوع، یک رویه و رویکرد رایج در دوران ابن وهب بوده است. به عنوان مثال، شافعی کتابی به نام «المسند» دارد که طبقهبندی و تبویب آن، همانند تبویب کتاب حاضر بوده و همچنین عبدالله بن مبارک و آثار پس از او، مانند | نکته قابل توجه پیرامون کتاب این که هرچند این اثر، بر اساس ابواب تقسیمبندی شده است، اما این امر مانع از آن نیست که آن را مسند بنامیم، زیرا این موضوع، یک رویه و رویکرد رایج در دوران [[ابن وهب، عبدالله بن وهب|ابن وهب]] بوده است. به عنوان مثال، [[شافعی، محمد بن ادریس|شافعی]] کتابی به نام «المسند» دارد که طبقهبندی و تبویب آن، همانند تبویب کتاب حاضر بوده و همچنین [[ابن مبارک، عبدالله بن مبارک|عبدالله بن مبارک]] و آثار پس از او، مانند «[[مسند أبيعوانة|مسند أبیعوانه]]»، همگی بر اساس ابواب فقهی، تبویب شدهاند<ref>همان</ref>. | ||
علما و نویسندگان بسیاری از جمله بیهقی در | علما و نویسندگان بسیاری از جمله [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] در «[[السنن الكبری (بیهقی)|السنن الکبری]]»، [[مغلطای بن قلیچ|مغلطای]] در «[[شرح ابن ماجه]]»، [[ابن ماکولا، علی بن هبةالله|ابن ماکولا]] در «[[الإكمال في رفع الإرتياب عن المؤتلف و المختلف في الأسماء و الكنی و الأنساب|الإکمال]]» و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در «[[الفتاوی الکبری]]» از این کتاب نام برده و به آن اشاره کردهاند که این امر، نشان از اهمیت و ارزش بالای آن دارد<ref>همان،ص36</ref>. | ||
محقق مقدمه مفصلی نگاشته است که در آن، ضمن شرح حال مؤلف<ref>همان،ص9</ref>، به شرح حال راویان کتاب نیز پرداخته شده است که عبارتند از محمد بن عبدالله بن | محقق مقدمه مفصلی نگاشته است که در آن، ضمن شرح حال مؤلف<ref>همان،ص9</ref>، به شرح حال راویان کتاب نیز پرداخته شده است که عبارتند از [[محمد بن عبدالله بن عبدالحکیم]]، [[بحر بن نصر]]، [[محمد بن یعقوب اصم]] و [[سلمی، محمد بن حسین|ابوعبدالرحمن سلمی]]<ref>همان،ص21-34</ref>. | ||
کتاب دربردارنده مجموعا 221 روایت است که بر اساس برخی از ابواب فقهی همچون کتاب الرضاع، علم، فرائض، حج و جهاد، تنظیم شده است. از جمله این روایات، روایتی است که ابن وهب از ابویونس، از ابوهریره نقل کرده است که پیامبر(ص) فرمودند: «احلت لی ولأمتی الغنائم ثم لم تحل لأحد کان قبلنا» (غنائم جنگی برای من و امت من حلال شد، اما برای هیچ کس پیش از ما حلال نشده بود)<ref>متن کتاب،ص68</ref>. | کتاب دربردارنده مجموعا 221 روایت است که بر اساس برخی از ابواب فقهی همچون کتاب الرضاع، علم، فرائض، حج و جهاد، تنظیم شده است. از جمله این روایات، روایتی است که ابن وهب از ابویونس، از ابوهریره نقل کرده است که پیامبر(ص) فرمودند: «احلت لی ولأمتی الغنائم ثم لم تحل لأحد کان قبلنا» (غنائم جنگی برای من و امت من حلال شد، اما برای هیچ کس پیش از ما حلال نشده بود)<ref>متن کتاب،ص68</ref>. | ||
| خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
[[رده:متون احادیث]] | [[رده:متون احادیث]] | ||
[[رده:احادیث اهل سنت]] | [[رده:احادیث اهل سنت]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 اردیبهشت 1404]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | |||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ فروردین 1404 توسط عباس مکرمی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ فروردین 1404 توسط عباس مکرمی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ فروردین 1404 توسط فریدون سبحانی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ فروردین 1404 توسط فریدون سبحانی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۰۸
| المسند | |
|---|---|
| پدیدآوران | ابن وهب، عبدالله بن وهب (نويسنده) بکاری، محیی الدین (مصحح) |
| سال نشر | 1428ق - 2007م |
| چاپ | 1 |
| موضوع | احادیث اهل سنت - قرن 2ق. |
| زبان | عربی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | 5م28الف 117/5 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
المسند مجموعهای است از روایات که ابومحمد عبدالله بن وهب بن مسلم فهری قرشی (125- 197ق) از طرق مختلف، آنها را روایت و بر اساس ابواب فقهی، تنظیم کرده است.
به دلیل عدم شهرت این کتاب، شاید در نگاه نخست، عجب به نظر برسد که ابن وهب کتابی به نام «المسند» داشته باشد و ممکن است چنین تصور شود که این کتاب، بخشی از کتاب «المؤطأ» یا «الجامع» اوست که هر دو مشهور و معروفاند؛ به خصوص که اثر حاضر بر اساس ابوابی طبقهبندی شده است که آن را از ارتباط با مسندها دور میکند، اما این فرض نادرست با توجه به نکاتی که محقق در مقدمه کتاب بدان اشاره نموده، از بین میرود[۱].
نکته قابل توجه پیرامون کتاب این که هرچند این اثر، بر اساس ابواب تقسیمبندی شده است، اما این امر مانع از آن نیست که آن را مسند بنامیم، زیرا این موضوع، یک رویه و رویکرد رایج در دوران ابن وهب بوده است. به عنوان مثال، شافعی کتابی به نام «المسند» دارد که طبقهبندی و تبویب آن، همانند تبویب کتاب حاضر بوده و همچنین عبدالله بن مبارک و آثار پس از او، مانند «مسند أبیعوانه»، همگی بر اساس ابواب فقهی، تبویب شدهاند[۲].
علما و نویسندگان بسیاری از جمله بیهقی در «السنن الکبری»، مغلطای در «شرح ابن ماجه»، ابن ماکولا در «الإکمال» و ابن تیمیه در «الفتاوی الکبری» از این کتاب نام برده و به آن اشاره کردهاند که این امر، نشان از اهمیت و ارزش بالای آن دارد[۳].
محقق مقدمه مفصلی نگاشته است که در آن، ضمن شرح حال مؤلف[۴]، به شرح حال راویان کتاب نیز پرداخته شده است که عبارتند از محمد بن عبدالله بن عبدالحکیم، بحر بن نصر، محمد بن یعقوب اصم و ابوعبدالرحمن سلمی[۵].
کتاب دربردارنده مجموعا 221 روایت است که بر اساس برخی از ابواب فقهی همچون کتاب الرضاع، علم، فرائض، حج و جهاد، تنظیم شده است. از جمله این روایات، روایتی است که ابن وهب از ابویونس، از ابوهریره نقل کرده است که پیامبر(ص) فرمودند: «احلت لی ولأمتی الغنائم ثم لم تحل لأحد کان قبلنا» (غنائم جنگی برای من و امت من حلال شد، اما برای هیچ کس پیش از ما حلال نشده بود)[۶].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.