درآمدی به شیعهشناسی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}}') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| شیعه (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر| شیعه (ابهام زدایی)}} | ||
نسخهٔ ۷ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۵
درآمدی به شیعهشناسی | |
---|---|
پدیدآوران | ربانی گلپایگانی، علی (نویسنده) |
ناشر | مرکز جهانی علوم اسلامی |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1385ش , |
چاپ | 2 |
شابک | 964-7741-0-7 |
موضوع | شيعه - بررسی و شناخت
شيعه - تاريخ شيعه - دفاعيهها و رديهها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 239 /ر2د4 1385 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
درآمدی به شیعهشناسی تألیف علی ربانی گلپایگانی، از جمله متون آموزشی برای سطح کارشناسی است. در این اثر مباحث عمده تفکر شیعی در اصول و فروع دین و بهویژه مسائلی که شیعه در مورد آنها موضوع خاصی دارد و احیاناًً توسط مخالفان و شبههانگیزان بهعنوان شبهات عقیدتی مطرح شده، مورد بررسی قرار گرفته است.
ساختار
کتاب مشتمل بر پیشگفتار نویسنده و پنج بخش است که هر بخش مشتمل بر فصولی است.
در این نوشتار سعی شده با بهرهگیری از شیوههای جدید آموزشی و تازهترین دستاوردهای علمی، متنی آموزشی تهیه شود.
گزارش محتوا
یکى از اساسىترین اختلافاتى که در امت اسلامى رخ داده است، اختلاف در مورد خلافت و امامت است. این اختلاف از نخستین لحظههاى پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) رخ داد و تاکنون ادامه یافته است. نقطه مرکزى در این اختلاف این بوده است که چه کسى و چگونه مىتواند بهعنوان جانشین پیامبر اکرم(ص) رهبرى دینى و سیاسى امت اسلامى را عهدهدار گردد؟ عدهاى طرفدار این عقیده بودهاند که خلیفه پیامبر(ص) باید همان صفات و ویژگىهایى را داشته باشد که پیامبر(ص) داشت. او باید برترین شخصیت در قلمرو علم و عمل بوده و از صفت عصمت برخوردار باشد؛ و ازآنجاکه تشخیص این اوصاف از توان انسانهاى غیر معصوم بیرون است. جانشین پیامبر(ص) باید توسط آن حضرت تعیین گردد؛ و چنین کارى نیز صورت گرفته و او على بن ابىطالب(ع) را بهعنوان جانشین و امام امت اسلامى پس از خود برگزیده است. طرفداران این عقیده «شیعه» به شمار مىروند. در مقابل دیگران به لزوم چنین شرایط و اوصافى در جانشینى پیامبر(ص) اعتقاد نداشته و تعیین امام توسط پیامبر(ص) را نیز منکر شده و بر این عقیدهاند که پیامبر(ص) سرنوشت این مسئله را به اختیار و انتخاب مسلمانان واگذار کرده است. این گروه در یک تعبیر کلى به نام «اهل سنت» نامیده شدهاند[۱].
نویسنده همچنین در پیشگفتار کتاب ذکر توضیحی را لازم دانسته است: ازآنجاکه کتاب حاضر بهعنوان متنى درسى و آموزشى نگارش یافته و ظرفیت آن به دو یا سه واحد درسى محدود است، نمىتوان انتظار داشت که به همه پرسشها پاسخ گفته و در مواردى که به پاسخگویى پرداخته است، نیز توقع اینکه بهصورت مفصل و همهجانبه به بررسى ابعاد گوناگون مسائل بپردازد، معقول و منطقى نمىنماید. بدینجهت با توجه به اولویتهایى که در نظر گرفته شده است، اولاً: از بررسى برخى از سرفصلهاى مزبور صرفنظر شده است و ثانیاً: سرفصلهاى دیگر نیز بهصورت مختصر مطرح گردیدهاند. در میان موضوعات یاد شده آنچه بیشتر مورد اهتمام قرار گرفته است، یکى تاریخ پیدایش تشیع و نقد دیدگاهها و فرضیههاى نادرستى است که دراینباره مطرح شده است و دیگرى مباحث مربوط به امامت، بهویژه عصمت امام و نصوص امامت است.[۲].
بخش اول کتاب به مقدمات و کلیات اختصاص یافته است. این بخش شش فصل دارد. در بررسی لغت شیعه نویسنده سه معنای متابعت، پیروی، نصرت، یاری، توافق و هماهنگی را ذکر کرده و به معاجم مختلف لغوی استناد کرده است.[۳]. همچنین در تعریف اصطلاحی شیعه چند معنا را آورده است که در همه تعاریف بر ارجحیت و افضلیت علی(ع) تأکید شده است.[۴].
نویسنده با استناد به منابع اهل سنت از جمله الصواعق المحرقة ابن حجر و الدر المنثور سیوطی میگوید مطابق احادیثی که محدثان سنی و شیعی از پیامبر اکرم(ص) نقل کردهاند پیامبر اکرم(ص) هواداران و پیروان علی را به نام شیعه نامیده است... نام شیعه نخستین بار توسط پیامبر اکرم(ص) بر هواداران و پیروان علی(ع) اطلاق شده است؛ و ازآنجاکه این اصطلاح شناخته شده بود، پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) نیز به کار رفته است. چنانکه مسعودی آنجا که حوادث مربوط به سقیفه را نقل کرده است گفته است: پسازآن که ماجرای بیعت با ابوبکر در سقیفه پایان یافت، امام علی و عدهای از شیعیان وی در منزل او اجتماع نمودند[۵].
در این بخش که حجیمترین قسمت کتاب نیز است، نویسنده در ادامه به تاریخ شیعه و دورههای مختلف حیات امامان شیعه در دوران خلفا، عصر امویان و عباسیان میپردازد. فصل پایانی این بخش به منابع شیعه در اصول و فروع دین اختصاص یافته و در این رابطه به قرآن کریم، سنت پیامبر اکرم(ص)، گفتار و رفتار اهلبیت پیامبر(ص) و عقل اشاره شده است.[۶].
بخش دوم کتاب، با نام توحید و عدل، شامل دو فصل است. نویسنده در فصل اول بدون اینکه به بحث در اقوال و آرای مذاهب مختلف اسلامی بپردازد، عقیده شیعه امامیه را در مورد اقسام و مراتب توحید و شرک بیان کرده است.[۷]. در تفسیر عدل الهی نیز دو دیدگاه وجود دارد شیعه و دیگر مذاهب اسلام مانند معتزله و ماتریدیه معتقدند که عدل حسن ذاتی و ظلم قبح ذاتی دارد و ازآنجاکه خداوند هرگونه کمال و صفت نیکویی را دارد و از هرگونه نقص و صفت ناپسندی پیراسته است، آراسته به صفت عدل و پیراسته از صفت ظلم است.[۸].
بخش سوم کتاب نبوت و امامت نام دارد. نویسنده در شش فصل به مسائلی چون نبوت و وجوب عصمت نبی، حقیقت و احکام امامت اشاره میکند و امامت را از جنبههای گوناگون چون الگو بودن امام در اخلاق و رفتار، تعلیم دادن معارف و احکام دین، رهبری سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی و هدایت باطنی، مورد بررسی قرار میدهد. سپس نویسنده صفات امام را عصمت، علم، کمالات نفسانی، افضلیت بر دیگران ذکر میکند. در ادامه به نصوص امامت امیرالمؤمنین علی(ع) پرداخته و چند نمونه از آنها مثل آیه ولایت، تبلیغ، اکمال دین، حدیث غدیر، حدیث منزلت و حدیث ثقلین را آورده است.[۹]. مهدویت در اسلام، شیعه و رجعت، غلو و غالیان، مباحث دیگری است که در این بخش مطرح شده و به سؤالات موجود دراینباره پاسخ داده شده است.[۱۰].
بخش چهارم کتاب به معاد اختصاص یافته است. نویسنده ابتدا مقصود از معاد را در اصطلاح شرع، تعلق دوباره روح به بدن به هنگام برپایی قیامت میداند. بر این اساس، معاد هم به روح مربوط میشود و هم به بدن، یعنی هم جسمانی است و هم روحانی[۱۱]. معرفی برزخ از دیدگاه روایات و علمای شیعه و نیز حوادث و مواقف قیامت مطالب دیگر این بخش است. نویسنده در بحث شفاعت به اشکالات وهابیان پاسخ داده است.[۱۲].
نویسنده در بخش پایانی کتاب به چند فرع فقهی مثل تقیه، بدعت، کیفیت وضو، سجده بر زمین، خمس و ازدواج موقت پرداخته است. وی ضرورت تقیه را چنین توضیح میدهد: تاریخ شیعه نشاندهنده این حقیقت تلخ است که پیوسته از طرف حکومتهای ستمکار در جهان اسلام که طرفدار مذاهب غیرشیعی بودهاند، تحتفشار بوده و مورد انواع شکنجهها و ظلم و ستمها قرار گرفتهاند. با توجه به این شرایط میتوان به واقعنگری، دوراندیشی و روش و منش حکیمانه ائمه اهلبیت(ع) پی برد. آنان با بهکارگیری چنین شیوه خیرخواهانه و مصلحتاندیشانه توانستند حقایق دین را برای مردم بیان کنند و با تحریفهای معنوی که بهعمد یا سهو توسط افرادی در آیین اسلام میشد، بهگونهای شایسته و استوار مبارزه کنند؛ و مذهب تشیع را – اگرچه با تحمل مشقتها و پرداختن هزینههای سنگین- حفظ کنند[۱۳].
نکاتی درباره کتاب:
- از آنجا کتاب برای واحد درسی نگارش یافته است، از انسجام و ترتیب نسبتاً منطقی برخوردار است.
- کتاب به جنبههای گوناگون تفکر شیعی و آموزههای آن پرداخته است و در آن سعی شده است که مسائل و مفاهیم مختلف ارائه شود، در واقع بسیاری از مباحث مرور شده است.
- مزیت دیگر آنکه سعی شده است مباحث کتاب از نگاهی عقلی و با توجه به مستندات منطقی و معتبر، طرح و اثبات گردد.
- سرفصلها و درسهای هر بخش چندان طولانی نیست که توان خواننده را بگیرد و به تحلیل برد.
- کتاب بهجز مواردی اندک، خالی از اشکالات ویرایشی است.
- در بسیاری موارد به اشکالات و شبهههای امروزی که به مذهب شیعه وارد شده، پاسخ داده شده است.
- مفاهیم ارائه شده کتاب، با زبان و قلمی ساده و قابلفهم نگارش یافته است.[۱۴].
- در پایان کتاب، غلطنامهای تعبیه شده و 38 مورد اشکال تایپی تذکر داده شده است که با توجه به امکانات امروزی که غلطهای تایپی با اندکی وقت گذاشتن برطرف میشود، کاری مطلوب و قابلقبول به نظر نمیرسد[۱۵].
وضعیت کتاب
در پایان کتاب، فهرست منابع به شکل الفبایی آمده است که ازاینجهت، کاری شایسته به نظر میرسد، اما منابعی که آورده شده، تنها به ذکر نام کتاب و نویسنده آن بسنده شده است، حال آنکه در اینگونه موارد باید شناسنامه کامل کتاب ذکر گردد، این در حالی است که شناسنامه کامل این منابع در صفحات کتاب نیز بهطور کامل ذکر نشده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: پیشگفتار، ص12
- ↑ همان، ص15-14
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص20-19
- ↑ ر.ک: همان، ص24-22
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص30-28
- ↑ ر.ک: همان، ص105-39
- ↑ ر.ک: همان، ص161
- ↑ ر.ک: همان، ص175
- ↑ ر.ک: درآمدی بر شیعهشناسی، ص23؛ متن کتاب، ص273-249
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص317-275
- ↑ ر.ک: همان، ص327
- ↑ ر.ک: همان، ص342-331
- ↑ ر.ک: همان، ص360-359
- ↑ ر.ک: درآمدی بر شیعهشناسی، ص24
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص432-431
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- درآمدی بر شیعه شناسی، دوماهنامه اطلاعرسانی- پژوهشی «پژوهه»، جامعه المصطفی العالمیه، خرداد و تیر 1383، شماره 6