۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' )' به ')') |
جز (جایگزینی متن - '( ' به '(') |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
در بخش زندگانى محمد زمان و ماتيو ريچى، مصحّح به ويژگىهاى عصر و برههاى كه اين افراد در آن زندگانى مىكردند، علاوه بر حيات آنان، مكان علمى، آثار و تاليفات آنها نيز پرداخته است و ترجمه آنان را بطور مفصّل ذكر نموده است. | در بخش زندگانى محمد زمان و ماتيو ريچى، مصحّح به ويژگىهاى عصر و برههاى كه اين افراد در آن زندگانى مىكردند، علاوه بر حيات آنان، مكان علمى، آثار و تاليفات آنها نيز پرداخته است و ترجمه آنان را بطور مفصّل ذكر نموده است. | ||
متن چين نامه از يك مقدّمه و ده فصل تشكيل يافته است. در مقدّمه مترجم آمده است كه قانون مردم چين از دوران گذشته بر اين قرار بوده كه از ورود مردم بيگانه به سرزمين خود ممانعت مىنمودند و نيز مردم خود را اجازه نمىدادند كه به سرزمينهاى ديگر مسافرت نمايند و از اين جهت بوده كه در هيچ جاى دنيا مردم چين ديده نمىشوند و حقايق و اخبار اين سرزمين آنطور كه شايسته اين مردم است به ساكنان ديگر سرزمينهاى نرسيده تا اينكه در 970 هجرى جمعى از علما و دانشمندان اروپا به چين وارد شدند و ساليان دراز در اين سرزمين بسر برده و با مردم آن ديار زندگى كردند و عالم و واقف به رسوم، آداب و طرز زندگى آن سرزمين گشته و سپس آنان - به تصنيف روى آوردند مشتمل بر اخبار و حقايق چين و آنها را چاپ و منتشر نمودند تا به حسب اتفاق كتاب مذكور را ديدم به خاطرم رسيد كه آن را به زبان فارسى ترجمه نمايم و اين اثر مشتمل بر ده فصل است. فصل اوّل در تحقيق اسم چين كه قديمترين نام براى اين سرزمين است از زمان بطليموس و ديگر نامهاى اين سرزمين «خطا»، «هيافوكُوردم» ( خورندگان گوشت اسب) و «مُلك ابريشمى» | متن چين نامه از يك مقدّمه و ده فصل تشكيل يافته است. در مقدّمه مترجم آمده است كه قانون مردم چين از دوران گذشته بر اين قرار بوده كه از ورود مردم بيگانه به سرزمين خود ممانعت مىنمودند و نيز مردم خود را اجازه نمىدادند كه به سرزمينهاى ديگر مسافرت نمايند و از اين جهت بوده كه در هيچ جاى دنيا مردم چين ديده نمىشوند و حقايق و اخبار اين سرزمين آنطور كه شايسته اين مردم است به ساكنان ديگر سرزمينهاى نرسيده تا اينكه در 970 هجرى جمعى از علما و دانشمندان اروپا به چين وارد شدند و ساليان دراز در اين سرزمين بسر برده و با مردم آن ديار زندگى كردند و عالم و واقف به رسوم، آداب و طرز زندگى آن سرزمين گشته و سپس آنان - به تصنيف روى آوردند مشتمل بر اخبار و حقايق چين و آنها را چاپ و منتشر نمودند تا به حسب اتفاق كتاب مذكور را ديدم به خاطرم رسيد كه آن را به زبان فارسى ترجمه نمايم و اين اثر مشتمل بر ده فصل است. فصل اوّل در تحقيق اسم چين كه قديمترين نام براى اين سرزمين است از زمان بطليموس و ديگر نامهاى اين سرزمين «خطا»، «هيافوكُوردم» (خورندگان گوشت اسب) و «مُلك ابريشمى» | ||
فصل دوّم در بيان وسعت و بزرگى چين و تحديد حدود جغرافيايى آن و ذكر آب و هوا و اين كه اين سرزمين از پانزده ديار يا پانزده قسمت تشكيل شده، يكى را «نانكن» گويند؛ يعنى پايتخت جنوبى و ديگر «پكن» گويند كه پايتخت شمالى است. سيزده ديار ديگر ( استاندارى) و اين پانزده قسمت به يكصد و پنجاه صوبه ( استان) تقسيم مىشود. | فصل دوّم در بيان وسعت و بزرگى چين و تحديد حدود جغرافيايى آن و ذكر آب و هوا و اين كه اين سرزمين از پانزده ديار يا پانزده قسمت تشكيل شده، يكى را «نانكن» گويند؛ يعنى پايتخت جنوبى و ديگر «پكن» گويند كه پايتخت شمالى است. سيزده ديار ديگر (استاندارى) و اين پانزده قسمت به يكصد و پنجاه صوبه (استان) تقسيم مىشود. | ||
فصل سوم در معرّفى محصولات و خوراكها و معادن اين سرزمين ( غلّه فراوان، حبوبات، انواع ميوهها به جزء بادام و زيتون، گل و گوشت گاو و گوسفند و خوك و انواع ماهىها) | فصل سوم در معرّفى محصولات و خوراكها و معادن اين سرزمين (غلّه فراوان، حبوبات، انواع ميوهها به جزء بادام و زيتون، گل و گوشت گاو و گوسفند و خوك و انواع ماهىها) | ||
فصل چهارم در بيان صنايع كوچك و خانگى از جمله چاپ قالبى و مسى و بيان سرگرمىهاى مردم اين سرزمين از جمله تئاتر، ترانه در ادامه به ذكر يكى از ويژگىهاى مردم اين سرزمين در خصوص نوشتار مىپردازد و اينكه آنان نه تنها مكتوبات خود را به مهر نشان مىزنند، بلكه تصنيفات، تصويرها و نقاشىها و ديگر چيزها را نيز ممهور مىنمايند و نقش مهرها همان اسماء و القاب و مراتب آنها مىباشد، نه چيز ديگر. | فصل چهارم در بيان صنايع كوچك و خانگى از جمله چاپ قالبى و مسى و بيان سرگرمىهاى مردم اين سرزمين از جمله تئاتر، ترانه در ادامه به ذكر يكى از ويژگىهاى مردم اين سرزمين در خصوص نوشتار مىپردازد و اينكه آنان نه تنها مكتوبات خود را به مهر نشان مىزنند، بلكه تصنيفات، تصويرها و نقاشىها و ديگر چيزها را نيز ممهور مىنمايند و نقش مهرها همان اسماء و القاب و مراتب آنها مىباشد، نه چيز ديگر. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
فصل ششم در بيان عمل و تدبير و مملكت دارى اهل چين است و سلطنت و تدبير اين سرزمين، هميشه در دست يك نفر كه پادشاه مىباشد، بوده است. تاريخ سير اين پادشاهى بطور مختصر مطرح شده است و قانون پادشاهى اين است كه حكومت به ارث و ميراث است. مسئولان و حاكمان حكومت دو قسمت هستند: گروهى كه در مركز مسئوليت دارند و تمام مملكت را تدبير مىنمايند و قسم دومى استاندارها هستند كه تدبير شهرهاى خود را برعهده دارند. مسئولان دربار، شش طبقه و هر طبقه يك والى دارد كه او را «سيام سيو» گويند. ذكر اين شش طبقه و والىها همان طور مفصّل در كتاب آمده است. | فصل ششم در بيان عمل و تدبير و مملكت دارى اهل چين است و سلطنت و تدبير اين سرزمين، هميشه در دست يك نفر كه پادشاه مىباشد، بوده است. تاريخ سير اين پادشاهى بطور مختصر مطرح شده است و قانون پادشاهى اين است كه حكومت به ارث و ميراث است. مسئولان و حاكمان حكومت دو قسمت هستند: گروهى كه در مركز مسئوليت دارند و تمام مملكت را تدبير مىنمايند و قسم دومى استاندارها هستند كه تدبير شهرهاى خود را برعهده دارند. مسئولان دربار، شش طبقه و هر طبقه يك والى دارد كه او را «سيام سيو» گويند. ذكر اين شش طبقه و والىها همان طور مفصّل در كتاب آمده است. | ||
فصل هفتم در بيان آدام و رسوم مردم اين سرزمين مىباشد. از جمله اين كه در ميان اهل اين سرزمين پنج فضيلت اخلاقى وجود داشته كه ميان آنها ارزش زيادى داشته و بسيار به آن پاى بند بودند كه عبارتند از خيرخواهى، عدالت، ادب، خرد و وفادارى. در اثر منظور از اهليّت، همان ادب است. كه افراد ملزم به اجراى آن در برخورد و معاملات با ديگران هستند. از رسوم چينها، در زمان ديدار در آغوش كشيدن و يا دست بوسيدن و امثال اينها هيچگونه اثرى ديده نمىشود و روشهاى متعارف سلام كردن اين چنين است كه دستها را روى هم مىگذارند، كف دست راست پشت دست چپ، نه اينكه دستها را بر روى سر نهند. آنان در سلام به حاكم، سردار يا استاد يا پدر و مادر آدابى مخصوص به خود دارند. در سخن گفتن تكلفات بسيار بكار مىبرند. و زمانى كه به ديدار خويشان و آشنايان مىروند، شرايط خاصى را بايد به جا آورند كه در اثر به طور كامل آمده است ( ص 55). علماء و مدبّران هرگاه به ديار شخصى مىروند، لباس و كسوت خاص مرتبه و منصب خود را مىپوشند. در اثر آداب مهماندارى و ضيافت، جشنها، غذا خوردن، مراسم سال نو و ديگر مراسمى كه اهل اين سرزمين برپا مىكنند، به طور مفصل ذكر شده است. | فصل هفتم در بيان آدام و رسوم مردم اين سرزمين مىباشد. از جمله اين كه در ميان اهل اين سرزمين پنج فضيلت اخلاقى وجود داشته كه ميان آنها ارزش زيادى داشته و بسيار به آن پاى بند بودند كه عبارتند از خيرخواهى، عدالت، ادب، خرد و وفادارى. در اثر منظور از اهليّت، همان ادب است. كه افراد ملزم به اجراى آن در برخورد و معاملات با ديگران هستند. از رسوم چينها، در زمان ديدار در آغوش كشيدن و يا دست بوسيدن و امثال اينها هيچگونه اثرى ديده نمىشود و روشهاى متعارف سلام كردن اين چنين است كه دستها را روى هم مىگذارند، كف دست راست پشت دست چپ، نه اينكه دستها را بر روى سر نهند. آنان در سلام به حاكم، سردار يا استاد يا پدر و مادر آدابى مخصوص به خود دارند. در سخن گفتن تكلفات بسيار بكار مىبرند. و زمانى كه به ديدار خويشان و آشنايان مىروند، شرايط خاصى را بايد به جا آورند كه در اثر به طور كامل آمده است (ص 55). علماء و مدبّران هرگاه به ديار شخصى مىروند، لباس و كسوت خاص مرتبه و منصب خود را مىپوشند. در اثر آداب مهماندارى و ضيافت، جشنها، غذا خوردن، مراسم سال نو و ديگر مراسمى كه اهل اين سرزمين برپا مىكنند، به طور مفصل ذكر شده است. | ||
فصل هشتم به بيان شكل و قواره مردم اين سرزمين و بعضى از قواعد آنها پرداخته مىشود؛ از جمله اين كه مردم چين سفيد پوست هستند و تمام زنان داراى قد كوتاه مىباشند و پاى خرد براى زنان مطلوب است. براى همين در خردسالى پاىهاى ايشان را با نوار مىبندند و در تمام مدّت عمر همان نوارها را به پاى خود مىپيچند تا از بزرگ شدن پاى خود جلوگيرى نمايند و در اين سرزمين همه موهاى خود را (زنان و مردان) دراز نگاه مىدارند. مردان و زنان جامههاى درازى مىپوشند و ديگر قواعد و ضوابطى كه مردم چين رعايت مىكنند، در اثر به طور مفصّل ذكر شده است. | فصل هشتم به بيان شكل و قواره مردم اين سرزمين و بعضى از قواعد آنها پرداخته مىشود؛ از جمله اين كه مردم چين سفيد پوست هستند و تمام زنان داراى قد كوتاه مىباشند و پاى خرد براى زنان مطلوب است. براى همين در خردسالى پاىهاى ايشان را با نوار مىبندند و در تمام مدّت عمر همان نوارها را به پاى خود مىپيچند تا از بزرگ شدن پاى خود جلوگيرى نمايند و در اين سرزمين همه موهاى خود را (زنان و مردان) دراز نگاه مىدارند. مردان و زنان جامههاى درازى مىپوشند و ديگر قواعد و ضوابطى كه مردم چين رعايت مىكنند، در اثر به طور مفصّل ذكر شده است. |
ویرایش