۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
"'''شرح القصيدة النونية'''"، اثر '''[[محمد خليل هراس]]'''، به زبان عربى. قصايدى كه قافيه آنها به حرف نون ختم مىشود؛ همچون قصيده طولانى ابن قيم جوزى، به قصيده نونيه مشهورند، اين قصيده به نام "الكافية الشافية فى الانتصار للفرقة الناجية" در بيان عقايد سلفى است و به اثبات صفات الهى مىپردازد. | "'''شرح القصيدة النونية'''"، اثر '''[[محمد خليل هراس]]'''، به زبان عربى. قصايدى كه قافيه آنها به حرف نون ختم مىشود؛ همچون قصيده طولانى ابن قيم جوزى، به قصيده نونيه مشهورند، اين قصيده به نام "الكافية الشافية فى الانتصار للفرقة الناجية" در بيان عقايد سلفى است و به اثبات صفات الهى مىپردازد. | ||
آثار ابن قيم، همانند آثار استادش [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] ، به واسطه مخالفت علماى اسلام با عقايد و افكار ايشان به مدت طولانى مطرود و متروك بود، تا اين كه بعد از گذشت چند قرن توسط محمد بن عبدالوهاب احياء شدند، و از آن زمان قصيده نونيه ابن قيم نيز كرارا به چاپ رسيده و بر آن شرحهاى مختلفى نگاشته شده است. از جمله اين شروح، شرح محمد خليل هراس است، كه در سال 1406ق در بيروت به طبع رسيده و شرحى متوسط بر اين قصيده است. | آثار ابن قيم، همانند آثار استادش [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]، به واسطه مخالفت علماى اسلام با عقايد و افكار ايشان به مدت طولانى مطرود و متروك بود، تا اين كه بعد از گذشت چند قرن توسط محمد بن عبدالوهاب احياء شدند، و از آن زمان قصيده نونيه ابن قيم نيز كرارا به چاپ رسيده و بر آن شرحهاى مختلفى نگاشته شده است. از جمله اين شروح، شرح محمد خليل هراس است، كه در سال 1406ق در بيروت به طبع رسيده و شرحى متوسط بر اين قصيده است. | ||
در نام اين قصيده شيخ بكر ابوزيد در "ابن قيم جوزى زندگى و آثار او" مىگويد: نام اين قصيده "الكافية الشافية فى الانتصار للفرقة الناجية" است، مؤيد آن اين كه خود ابن قيم در مقدمه به آن اشاره كرده، همچنين در كتاب ديگر او به نام "اجتماع الجيوش الإسلامية" اين قصيده را به همين نام آورده است. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، ابن تغرى، [[سيوطى]] و [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسى]] هم به اين نام آوردهاند، ابن رجب القصيدة النونية في السنة را به آن اضافه كرده است و اين قصيده به "النونيه" نيز شهرت يافته است. | در نام اين قصيده شيخ بكر ابوزيد در "ابن قيم جوزى زندگى و آثار او" مىگويد: نام اين قصيده "الكافية الشافية فى الانتصار للفرقة الناجية" است، مؤيد آن اين كه خود ابن قيم در مقدمه به آن اشاره كرده، همچنين در كتاب ديگر او به نام "اجتماع الجيوش الإسلامية" اين قصيده را به همين نام آورده است. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، ابن تغرى، [[سيوطى]] و [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسى]] هم به اين نام آوردهاند، ابن رجب القصيدة النونية في السنة را به آن اضافه كرده است و اين قصيده به "النونيه" نيز شهرت يافته است. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
آنچه كه بايد اضافه گردد، اين است كه شخصيت و آثار ابن قيم مورد توجه بسيار قرار گرفته، علماى وهابى و سلفى او را در وسعت اطلاعات و كثرت آثار توصيف و تمجيد بسيارى نمودهاند؛ ولى با اين همه تعريف و توصيفى كه بعضى از نويسندگان پيرامون وسعت اطلاع و كثرت مطالعه ابن قيم به عمل آوردهاند، با مطالعه آثار و تاليفات او، شخص بصير و بينا به خوبى پى مىبرد كه او نيز همچون استادش [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در مسائل اعتقادى دچار لغزشها و خطاها و انحرافات فراوانى بوده است. | آنچه كه بايد اضافه گردد، اين است كه شخصيت و آثار ابن قيم مورد توجه بسيار قرار گرفته، علماى وهابى و سلفى او را در وسعت اطلاعات و كثرت آثار توصيف و تمجيد بسيارى نمودهاند؛ ولى با اين همه تعريف و توصيفى كه بعضى از نويسندگان پيرامون وسعت اطلاع و كثرت مطالعه ابن قيم به عمل آوردهاند، با مطالعه آثار و تاليفات او، شخص بصير و بينا به خوبى پى مىبرد كه او نيز همچون استادش [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در مسائل اعتقادى دچار لغزشها و خطاها و انحرافات فراوانى بوده است. | ||
از جمله موارد انحرافى ايشان اعتقاد به جسمانى بودن خداست، ابن قيم شاگرد و هم فكر [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] ، عقيده خويش و استادش را درباره جسمانى بودن خدا و اين كه او داراى مكان و جهت است و در بالاى عرش قرار دارد، در موارد متعدد از قصيده نونيهاش مطرح و بر آن اصرار ورزيده است. او مىگويد: مىتوان براى اين موضوع كه خداوند داراى مكان و در بالاى عرش است، هزار دليل بلكه دو هزار دليل اقامه نمود. | از جمله موارد انحرافى ايشان اعتقاد به جسمانى بودن خداست، ابن قيم شاگرد و هم فكر [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]، عقيده خويش و استادش را درباره جسمانى بودن خدا و اين كه او داراى مكان و جهت است و در بالاى عرش قرار دارد، در موارد متعدد از قصيده نونيهاش مطرح و بر آن اصرار ورزيده است. او مىگويد: مىتوان براى اين موضوع كه خداوند داراى مكان و در بالاى عرش است، هزار دليل بلكه دو هزار دليل اقامه نمود. | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''يا قومنا و الله ان لقولنا''|2=''الفاً يدل عليه أو الفان''}} | {{ب|''يا قومنا و الله ان لقولنا''|2=''الفاً يدل عليه أو الفان''}} |
ویرایش