پرش به محتوا

عتبة الكتبة، مجموعه مراسلات دیوان سلطان سنجر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو'
جز (جایگزینی متن - 'عباس اقبال آشتيانى' به 'عباس اقبال آشتيانى')
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو')
خط ۹۳: خط ۹۳:
معيار مهم گزينش افراد براى منصب‌هاى گوناگون در آن دوره، «اصالت خانوادگى» شمرده مى‌شد. اين خاندانها بيشتر، منصب‌ها (رياست شهر)، (قضا) يا (تدريس) را ارث مى‌بردند. باور به اينكه انتخاب افراد از اين خاندانها، از بنيادى‌ترين و رايج‌ترين ملاك‌هاى گزينش است، در اين فرمان‌ها با اين عبارت رخ مى‌نمايد:  
معيار مهم گزينش افراد براى منصب‌هاى گوناگون در آن دوره، «اصالت خانوادگى» شمرده مى‌شد. اين خاندانها بيشتر، منصب‌ها (رياست شهر)، (قضا) يا (تدريس) را ارث مى‌بردند. باور به اينكه انتخاب افراد از اين خاندانها، از بنيادى‌ترين و رايج‌ترين ملاك‌هاى گزينش است، در اين فرمان‌ها با اين عبارت رخ مى‌نمايد:  


«چون از عادات دولت ما معهود و متعارف است حقوق اسلاف در اخلاف رعايت فرمودن و جاه و جاى پدران به فرزندان سپردن». از اين رو، خاندان صاعديان، بر پايه حكمى از سلطان، سال‌ها منصب قضاوت را در نيشابور عهده‌دار بودند. هم‌چنين ابو سعد عبد الكريم بن محمد [[سمعانی، عبد الکریم بن محمد |سمعانى]](م265) از خاندان [[سمعانی، عبد الکریم بن محمد |سمعانى]] كه نخست حنفى شمرده مى‌شدند و سپس به مذهب شافعى گرويدند و رياست شافعيان خراسان را بر عهده گرفتند، بر پايه حكمى از سلطان در جايگاه رياست اصحاب شافعى خراسان نشست. شاه در آن حكم به تبار ابو سعد و «فضل يزدانى» خاندان وى اشاره مى‌كند.
«چون از عادات دولت ما معهود و متعارف است حقوق اسلاف در اخلاف رعايت فرمودن و جاه و جاى پدران به فرزندان سپردن». از اين رو، خاندان صاعديان، بر پايه حكمى از سلطان، سال‌ها منصب قضاوت را در نيشابور عهده‌دار بودند. هم‌چنين ابوسعد عبد الكريم بن محمد [[سمعانی، عبد الکریم بن محمد |سمعانى]](م265) از خاندان [[سمعانی، عبد الکریم بن محمد |سمعانى]] كه نخست حنفى شمرده مى‌شدند و سپس به مذهب شافعى گرويدند و رياست شافعيان خراسان را بر عهده گرفتند، بر پايه حكمى از سلطان در جايگاه رياست اصحاب شافعى خراسان نشست. شاه در آن حكم به تبار ابوسعد و «فضل يزدانى» خاندان وى اشاره مى‌كند.


بسيارى از خاندانها در آن روزگار نزد مردم محبوب بودند و بر كنار كردن آنان، جايگاه سلطنت را سست مى‌كرد و زمينه‌اى براى شورش مردم فراهم مى‌آورد. آنچه در يكى از اين فرمان‌ها در باره «ولا و محبت خاندان رياست به مازندران» وجود دارد، گواهى بر اين دعوى است.
بسيارى از خاندانها در آن روزگار نزد مردم محبوب بودند و بر كنار كردن آنان، جايگاه سلطنت را سست مى‌كرد و زمينه‌اى براى شورش مردم فراهم مى‌آورد. آنچه در يكى از اين فرمان‌ها در باره «ولا و محبت خاندان رياست به مازندران» وجود دارد، گواهى بر اين دعوى است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش