۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'إحقاق الحق' به 'إحقاق الحق ') |
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو') |
||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
علاوه بر اينها، تهمتهاى ناروايى به شيعيان زده، از جمله اينكه شيعيان اهل بدعت و غلو مىباشند. | علاوه بر اينها، تهمتهاى ناروايى به شيعيان زده، از جمله اينكه شيعيان اهل بدعت و غلو مىباشند. | ||
ابن حجر، سعى فراوانى كرده تا ثابت كند | ابن حجر، سعى فراوانى كرده تا ثابت كند ابوبكر سزاوارترين و آگاهترين مردم براى خلافت بوده و وجهى شرعى، براى عهدهدار شدن حكومت از جانب وى، بيان نمايد و روايات فراوانى را نيز براى اين منظور آورده است. | ||
ابن حجر، در كنار اين بحثهاى اصلى، بسيارى از نكات ريز تاريخى و عقيدتى مورد اختلاف بين شيعه و سنى را مطرح كرده و به عقيده خود، هيچ راهى براى پاسخگويى شيعه به آن اشكالات باقى نگذاشته است. | ابن حجر، در كنار اين بحثهاى اصلى، بسيارى از نكات ريز تاريخى و عقيدتى مورد اختلاف بين شيعه و سنى را مطرح كرده و به عقيده خود، هيچ راهى براى پاسخگويى شيعه به آن اشكالات باقى نگذاشته است. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
اولين كسى كه اقدام به پاسخگويى كرد و در اين زمينه دست به تأليف زد، قاضى نور الله شوشترى بود. | اولين كسى كه اقدام به پاسخگويى كرد و در اين زمينه دست به تأليف زد، قاضى نور الله شوشترى بود. | ||
قاضى نور الله، در اين كتاب، تا پايان باب سوم از كتاب ابن حجر را كه مربوط به | قاضى نور الله، در اين كتاب، تا پايان باب سوم از كتاب ابن حجر را كه مربوط به ابوبكر است، نقد نموده و بحث پيرامون خلافت عمر و عثمان(از باب چهارم به بعد كتاب ابن حجر) را مطرح نكرده، زيرا با اثبات شرعى نبودن خلافت ابوبكر و مسجل شدن غصب خلافت توسط او، نيازى به ابطال خلافت عمر و عثمان نداريم، چرا كه با باطل شدن خلافت اولى، خلافت دومى و سومى هم باطل خواهد بود و بدينسان اثبات قول شيعه ضرورى مىشود. | ||
اين نكته نيز لازم به ذكر است كه يكى از شاگردان ابن حجر به نام ملا كاسهگر، كتاب ابن حجر را ترجمه كرده و مقدماتى به اول آن افزوده و در اين مقدمات نيز ادلهاى براى اثبات مدعاى خود و استادش ذكر كرده است. | اين نكته نيز لازم به ذكر است كه يكى از شاگردان ابن حجر به نام ملا كاسهگر، كتاب ابن حجر را ترجمه كرده و مقدماتى به اول آن افزوده و در اين مقدمات نيز ادلهاى براى اثبات مدعاى خود و استادش ذكر كرده است. |
ویرایش