پرش به محتوا

اکبرنامه؛ تاریخ گورکانیان هند: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو'
جز (جایگزینی متن - '« ' به '«')
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو')
خط ۴۳: خط ۴۳:




"اكبرنامه تاريخ گوركانيان هند" اثر شيخ ابو الفضل مبارك، يكى از مهم‌ترين منابع تاريخى دوره سلاطين گوركانى هند است كه اطلاعات جالبى در مورد جغرافياى هند و آسياى جنوب غربى را نيز در بر دارد.
"اكبرنامه تاريخ گوركانيان هند" اثر شيخ ابوالفضل مبارك، يكى از مهم‌ترين منابع تاريخى دوره سلاطين گوركانى هند است كه اطلاعات جالبى در مورد جغرافياى هند و آسياى جنوب غربى را نيز در بر دارد.


انگيزه تاليف، اجراى فرمان اكبر شاه به ثبت وقايع زمان اوست كه به زبان فارسى و با نثرى متكلف، به رشته تحرير در آمده است.
انگيزه تاليف، اجراى فرمان اكبر شاه به ثبت وقايع زمان اوست كه به زبان فارسى و با نثرى متكلف، به رشته تحرير در آمده است.
خط ۷۸: خط ۷۸:
در مورد شرح حال رجالى كه در اين دوران از ايران روگردان شده و به هندوستان آمده‌اند، مانند محمد امين از قريه اقداى يزد، مطالب جالبى ارائه شده است.
در مورد شرح حال رجالى كه در اين دوران از ايران روگردان شده و به هندوستان آمده‌اند، مانند محمد امين از قريه اقداى يزد، مطالب جالبى ارائه شده است.


از ويژگى‌هاى ديگر اين كتاب، اطلاعات ذى قيمتى است در مورد ولايات هندوستان، افغانستان، ما وراء النهر و... كه اين اثر را به صورت يكى از منابع مهم جغرافيايى تاريخى در مى‌آورد، از جمله ضمن شرح ترجمه حال عمر شيخ ميرزا، پسر ابو سعيد ميرزا، اطلاعات دقيق و مفيدى درمورد حدود و مشخصات فرغانه ارائه مى‌شود كه حايز اهميت است. و نيز ضمن شرح تشريح وقايع 1005ق(سال 42 جلوس) مطلب مفصل و كاملى در مورد قوس و قزح در اختيار خواننده قرار مى‌گيرد.
از ويژگى‌هاى ديگر اين كتاب، اطلاعات ذى قيمتى است در مورد ولايات هندوستان، افغانستان، ما وراء النهر و... كه اين اثر را به صورت يكى از منابع مهم جغرافيايى تاريخى در مى‌آورد، از جمله ضمن شرح ترجمه حال عمر شيخ ميرزا، پسر ابوسعيد ميرزا، اطلاعات دقيق و مفيدى درمورد حدود و مشخصات فرغانه ارائه مى‌شود كه حايز اهميت است. و نيز ضمن شرح تشريح وقايع 1005ق(سال 42 جلوس) مطلب مفصل و كاملى در مورد قوس و قزح در اختيار خواننده قرار مى‌گيرد.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۸۹: خط ۸۹:
مطالب در سه بخش عمده تنظيم يافته است:  
مطالب در سه بخش عمده تنظيم يافته است:  


شامل سه قسمت:1- در خصوص بشارت غيبى در مورد تولد اكبر شاه: در اين زمينه اتفاقاتى كه بيشتر به افسانه شبيه است، به عنوان بشارت‌هاى غيبى تولد پادشاهى برگزيده در آينده، آورده شده است؛ از جمله اينكه روزى مادر اكبر شاه، در نزديكى ايام ولادت او، بر هودجى مى‌رفته كه در اثناى راه، نظرش به باغ انبه‌اى مى‌افتد و از برادر خود طلب انبه مى‌كند. خواجه نيز اطاعت كرده و انبه‌اى چند آورده و به دست ايشان مى‌دهد كه در نظرش پرتوى ناصيه بانو با آينه اشتباه مى‌شود و از او مى‌پرسد كه چرا به پيشانى خود آينه بسته است؟ وقتى با انكار بانو مواجه شده و بهتر نگاه مى‌كند،«پيشانى نورانى آن حضرت را به نور ايزدى تابان مى‌يابد، تعجب نموده و حيران آن نور ازلى مى‌گردد» و از ديگران نيز مى‌پرسد كه آيا اين نور را مى‌بينند يا نه؟ و مؤلف نيز اين نور را شعشعه‌اى از انوار الهى و نشان ظهور او مى‌نامد. 2- ذكر زايچه‌هاى تولد وى: در اين قسمت تاريخ، ساعت و نحوه تولد اكبر شاه كه به وسيله اصطرلاب و علوم غريبه، توسط منجمان يونانى، هندى، عضد الدوله امير فتح الله شيرازى و مولانا الياس اردبيلى پيش‌بينى شده بود، به همراه اختلافى كه ميان حكما در طالع او رخ داد، بيان شده است.3- شرح وقايع تيموريان از آدم تا تيمور: كه شجره‌نامه گوركانيان از آدم(ع) تا سلطان ابو سعيد ميرزا را نام برده و به ذكر مختصرى از خصوصيات و حوادث زمان آنها پرداخته است.
شامل سه قسمت:1- در خصوص بشارت غيبى در مورد تولد اكبر شاه: در اين زمينه اتفاقاتى كه بيشتر به افسانه شبيه است، به عنوان بشارت‌هاى غيبى تولد پادشاهى برگزيده در آينده، آورده شده است؛ از جمله اينكه روزى مادر اكبر شاه، در نزديكى ايام ولادت او، بر هودجى مى‌رفته كه در اثناى راه، نظرش به باغ انبه‌اى مى‌افتد و از برادر خود طلب انبه مى‌كند. خواجه نيز اطاعت كرده و انبه‌اى چند آورده و به دست ايشان مى‌دهد كه در نظرش پرتوى ناصيه بانو با آينه اشتباه مى‌شود و از او مى‌پرسد كه چرا به پيشانى خود آينه بسته است؟ وقتى با انكار بانو مواجه شده و بهتر نگاه مى‌كند،«پيشانى نورانى آن حضرت را به نور ايزدى تابان مى‌يابد، تعجب نموده و حيران آن نور ازلى مى‌گردد» و از ديگران نيز مى‌پرسد كه آيا اين نور را مى‌بينند يا نه؟ و مؤلف نيز اين نور را شعشعه‌اى از انوار الهى و نشان ظهور او مى‌نامد. 2- ذكر زايچه‌هاى تولد وى: در اين قسمت تاريخ، ساعت و نحوه تولد اكبر شاه كه به وسيله اصطرلاب و علوم غريبه، توسط منجمان يونانى، هندى، عضد الدوله امير فتح الله شيرازى و مولانا الياس اردبيلى پيش‌بينى شده بود، به همراه اختلافى كه ميان حكما در طالع او رخ داد، بيان شده است.3- شرح وقايع تيموريان از آدم تا تيمور: كه شجره‌نامه گوركانيان از آدم(ع) تا سلطان ابوسعيد ميرزا را نام برده و به ذكر مختصرى از خصوصيات و حوادث زمان آنها پرداخته است.


ذكر فتوحات و وقايع دوران امير تيمور گوركان تا مرگ عمر شيخ ميرزا، پدر بابر شاه.
ذكر فتوحات و وقايع دوران امير تيمور گوركان تا مرگ عمر شيخ ميرزا، پدر بابر شاه.
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
مؤلف در كتاب خود بيان‌گر باورهاى عاميانه مردم هندوستان است. از جمله اينكه همراه شدن زاغ و غليواز همراه لشكر باعث پيروزى است؛ و يا اينكه حمله و شكار شيرى كه از طرف چپ شكارچى نمايان شود، شگون ندارد و...
مؤلف در كتاب خود بيان‌گر باورهاى عاميانه مردم هندوستان است. از جمله اينكه همراه شدن زاغ و غليواز همراه لشكر باعث پيروزى است؛ و يا اينكه حمله و شكار شيرى كه از طرف چپ شكارچى نمايان شود، شگون ندارد و...


شيخ ابو الفضل مورخى است كه به گزارش فتوحات و شرح توفيقات ولى نعمت خود بسنده نكرده، بلكه هم‌زمان با گام نهادن در اين ساحل پر سنگ‌لاخ و حادثه خيز، ساحل ديگر اين رود عظيم تمدن بشرى را در مى‌نوردد تا با ظرافت ويژه‌اى نشان دهد كه چگونه «مردمان گمنام خانه مى‌سازند، عشق مى‌ورزند، كودك مى‌پرورند و...» و اين تا حدودى از حوصله و حيطه جولان مورخان به دور بوده است. وى با قلم ساده و روان خويش، اطلاعات باارزشى از ترجمه حال بزرگان آن روزگار و مسائل مربوط به آنها ارائه مى‌دهد، مثلاً در ضمن شرح حادثه مرگ بابر شاه، نظرى به شرح حال رجال علمى و فرهنگى اين دوره دارد و اطلاعات مختصر و مفيدى در ترجمه حال چند تن از اين رجال از جمله: مير ابو البقا، شيخ زين صدر، سلطان محمد كوسه، مولانا شهاب الدين معمايى، مولانا يوسفى طبيب، ملا بقايى شاعر، خواجه نظام الدين على خليفه و مير خواند مورخ، در اختيار خواننده قرار مى‌دهد.
شيخ ابوالفضل مورخى است كه به گزارش فتوحات و شرح توفيقات ولى نعمت خود بسنده نكرده، بلكه هم‌زمان با گام نهادن در اين ساحل پر سنگ‌لاخ و حادثه خيز، ساحل ديگر اين رود عظيم تمدن بشرى را در مى‌نوردد تا با ظرافت ويژه‌اى نشان دهد كه چگونه «مردمان گمنام خانه مى‌سازند، عشق مى‌ورزند، كودك مى‌پرورند و...» و اين تا حدودى از حوصله و حيطه جولان مورخان به دور بوده است. وى با قلم ساده و روان خويش، اطلاعات باارزشى از ترجمه حال بزرگان آن روزگار و مسائل مربوط به آنها ارائه مى‌دهد، مثلاً در ضمن شرح حادثه مرگ بابر شاه، نظرى به شرح حال رجال علمى و فرهنگى اين دوره دارد و اطلاعات مختصر و مفيدى در ترجمه حال چند تن از اين رجال از جمله: مير ابوالبقا، شيخ زين صدر، سلطان محمد كوسه، مولانا شهاب الدين معمايى، مولانا يوسفى طبيب، ملا بقايى شاعر، خواجه نظام الدين على خليفه و مير خواند مورخ، در اختيار خواننده قرار مى‌دهد.


از مهم‌ترين ويژگى‌هاى تاريخى كتاب حاضر، داشتن متن كامل نامه شاه طهماسب به محمدخان تكلو، حاكم خراسان و لَله سام ميرزا، جهت استقبال و مهمان‌نوازى از همان پادشاه است كه بر اثر شكست از شير شاه افغانى روى به دربار شاه صفوى آورده بود. در اين نامه تمام جزئيات مهمان‌نوازى از مبدأ حركت شاه تا رسيدن به قزوين جزء به جزء به رشته تحرير در آمده و مطالعه آن، بيش از ساير منابع مشابه، خواننده را با آداب و رسوم مهمان‌نوازى آن دوران آشنا مى‌كند.
از مهم‌ترين ويژگى‌هاى تاريخى كتاب حاضر، داشتن متن كامل نامه شاه طهماسب به محمدخان تكلو، حاكم خراسان و لَله سام ميرزا، جهت استقبال و مهمان‌نوازى از همان پادشاه است كه بر اثر شكست از شير شاه افغانى روى به دربار شاه صفوى آورده بود. در اين نامه تمام جزئيات مهمان‌نوازى از مبدأ حركت شاه تا رسيدن به قزوين جزء به جزء به رشته تحرير در آمده و مطالعه آن، بيش از ساير منابع مشابه، خواننده را با آداب و رسوم مهمان‌نوازى آن دوران آشنا مى‌كند.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش