پرش به محتوا

شوارق الإلهام في شرح تجريد الكلام (انتشارات مؤسسة الإمام الصادق): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'احمد بن حنبل' به 'احمد بن حنبل')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۴: خط ۴۴:




«شوارق الإلهام في شرح تجريد الكلام»، از آثار كلامى ملا عبدالرزاق لاهيجى است كه همانند «كشف المراد» [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] به شرح كتاب «تجريد الكلام» (تجريد الاعتقاد) [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] پرداخته؛ جز آنكه شرح [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] كامل است، ولى حكيم لاهيجى موفق به اتمام شرحش نشده و فقط توانسته تا مقصد سوم، مسئله ششم (كلام خداى متعال) را توضيح دهد. اين اثر بارها و به‌صورت دو جلدى نيز منتشر شده كه متأسفانه تصحيح نشده است. درباره اين نسخه چند نكته گفتنى است:
'''شوارق الإلهام في شرح تجريد الكلام'''، از آثار كلامى ملا عبدالرزاق لاهيجى است كه همانند «كشف المراد» [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] به شرح كتاب «تجريد الكلام» (تجريد الاعتقاد) [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] پرداخته؛ جز آنكه شرح [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] كامل است، ولى حكيم لاهيجى موفق به اتمام شرحش نشده و فقط توانسته تا مقصد سوم، مسئله ششم (كلام خداى متعال) را توضيح دهد. اين اثر بارها و به‌صورت دو جلدى نيز منتشر شده كه متأسفانه تصحيح نشده است. درباره اين نسخه چند نكته گفتنى است:


1. نسخه حاضر پنج جلدى است و آن را محقق فاضل آقاى اكبر اسد على‌زاده با اشراف علمى [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله جعفر سبحانى]]، به شكلى فنى و عالمانه همراه با ذكر منابع و توضيحات، تصحيح كرده است. ايشان، تصحيح اين اثر را در ماه رجب 1429ق، در مؤسّسه امام صادق(ع) به انجام رسانده است <ref>متن كتاب، ج5، ص5-321</ref>.
#نسخه حاضر پنج جلدى است و آن را محقق فاضل آقاى اكبر اسد على‌زاده با اشراف علمى [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله جعفر سبحانى]]، به شكلى فنى و عالمانه همراه با ذكر منابع و توضيحات، تصحيح كرده است. ايشان، تصحيح اين اثر را در ماه رجب 1429ق، در مؤسّسه امام صادق(ع) به انجام رسانده است <ref>متن كتاب، ج5، ص5-321</ref>.
 
#[[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله جعفر سبحانى]]  براى كتاب حاضر مقدمه‌اى عالمانه و مستند نوشته و در آن، زندگى و فعاليت‌ها و آثار علمى محقق بزرگ [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و كتاب تجريد الاعتقاد و همچنين حكيم لاهيجى و كتاب شوارق را معرفى كرده و نسخه‌هاى خطى مورد استفاده براى تصحيح را شناسانده و در مورد چگونگى آن توضيحاتى ارائه كرده است. استاد سبحانى مقدمه مفصلش را در تاريخ 18 شوال المكرم سال 1425ق، در مؤسّسه امام صادق(ع) به پايان برده است <ref>مقدمه كتاب، ج1، ص5-36</ref>.
2. [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله جعفر سبحانى]]  براى كتاب حاضر مقدمه‌اى عالمانه و مستند نوشته و در آن، زندگى و فعاليت‌ها و آثار علمى محقق بزرگ [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و كتاب تجريد الاعتقاد و همچنين حكيم لاهيجى و كتاب شوارق را معرفى كرده و نسخه‌هاى خطى مورد استفاده براى تصحيح را شناسانده و در مورد چگونگى آن توضيحاتى ارائه كرده است. استاد سبحانى مقدمه مفصلش را در تاريخ 18 شوال المكرم سال 1425ق، در مؤسّسه امام صادق(ع) به پايان برده است <ref>مقدمه كتاب، ج1، ص5-36</ref>.
#همچنين ايشان چهار مقدمه ارزشمند ديگر بر هريك از جلدهاى دو، سه، چهار و پنج نوشته و در آن توضيحاتى در مورد مباحث هر جلد افزوده است. اين مقدمات به ترتيب در تاريخ‌هاى 25 جمادى‌الآخره 1426ق، اول رجب 1427ق، 20 رجب 1428ق و 25 رمضان 1429ق و همگى در مؤسسه امام صادق(ع) در قم نوشته شده است <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ج2، ص5-19؛ ج3، ص7-18؛ ج4، ص7-16 و ج5، ص7-45</ref>. اين توضيحات با نظر به منزلت علمى [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله سبحانى]] و تخصص ايشان در زمينه كلام و فرق اسلامى بسيار راهگشاست.
 
#گفتنى است كه [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله سبحانى]] يادآور شده است كه آيت‌الله محمد محمدى گيلانى كار ناتمام حكيم لاهيجى را به انجام رسانده و مسائل باقى‌مانده را شرح داده و در كتابى به نام «تكملة شوارق الإلهام» منتشر كرده است <ref>ر.ك: همان، ج1، ص35</ref>.
3. همچنين ايشان چهار مقدمه ارزشمند ديگر بر هريك از جلدهاى دو، سه، چهار و پنج نوشته و در آن توضيحاتى در مورد مباحث هر جلد افزوده است. اين مقدمات به ترتيب در تاريخ‌هاى 25 جمادى‌الآخره 1426ق، اول رجب 1427ق، 20 رجب 1428ق و 25 رمضان 1429ق و همگى در مؤسسه امام صادق(ع) در قم نوشته شده است <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ج2، ص5-19؛ ج3، ص7-18؛ ج4، ص7-16 و ج5، ص7-45</ref>. اين توضيحات با نظر به منزلت علمى [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله سبحانى]] و تخصص ايشان در زمينه كلام و فرق اسلامى بسيار راهگشاست.
#همچنين گفتنى است كه اثر حاضر هرچند يكى از چند شرح نوشته‌شده بر تجريد است، وليكن به جهت ارزش علمى آن و نيز اهميت حكيم لاهيجى مورد توجه دانشمندان بعدى واقع شده است؛ به‌طورى‌كه [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله سبحانى]] يادآور شده است كه محققانى كه بعد از محقق لاهيجى آمده‌اند بر شرح او تعليقه نوشته‌اند كه برخى از آن‌ها را ذكر مى‌كنيم: 1. تعليقه مولى اسماعيل بن مولى سميع اصفهانى از شاگردان مولى على نورى (متوفّى 1277ق)؛ 2. تعليقه مولى عبدالرحمن بن ميرزا نصراللّه شيرازى مدرس در رضويه، متولد 1268ق؛ 3. تعليقه مولى محمدنصير بن زين‌العابدين لاهيجى چهاردهى، پدر شيخ ميرزا محمدعلى مدرسى (متوفّى 127ق) كه آن را در اصفهان نوشته و همچنين بر هر دو مقصد امور عامه و جواهر و اعراض تعليقه نوشته و از نگارش آن در سال 1243ق، فراغت يافته و بسيارى از حواشى مولى اسماعيل اصفهانى مذكور را نقل كرده است و همچنين مولى آقا على مدرس زنوزى بر شوارق تعليقاتى نوشته است كه ذكر خواهد شد <ref>ر.ك: همان، ج1، ص26</ref>.
 
#براى شناخت حكيم لاهيجى و فهم دقيق كتاب حاضر و از منظر تاريخ فلسفه و كلام، توضيحات [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله سبحانى]] درباره داورى محقق لاهيجى در زمينه مسئله اصالت وجود يا ماهيت بسيار مفيد و سرنوشت‌ساز است. با توضيحات ايشان روشن مى‌گردد كه برخلاف پندار برخى از انديشمندان، حكيم لاهيجى معتقد به اصالت ماهيت نيست بلكه قائل به اصالت وجود است و... <ref>ر.ك: همان، ج1، ص23 و ص27-29</ref>.
4. گفتنى است كه [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله سبحانى]] يادآور شده است كه آيت‌الله محمد محمدى گيلانى كار ناتمام حكيم لاهيجى را به انجام رسانده و مسائل باقى‌مانده را شرح داده و در كتابى به نام «تكملة شوارق الإلهام» منتشر كرده است <ref>ر.ك: همان، ج1، ص35</ref>.
#براى كتاب حاضر، در پايان هريك از جلدهاى پنج‌گانه، فهرست مطالب و همچنين در پايان جلد پنجم فهارس فنى (آيات، احاديث، اسامى انبياء و معصومين(ع) و ملائكه، اعلام، قبائل و طوائف و فرق، كتب و قواعد كلى كلامى و فلسفى) و فهرست منابع تحقيق و تصحيح تنظيم شده است.
 
#مصحح محترم براى تحقيق و تصحيح اثر حاضر از منابع معتبر و متعددى (290 كتاب) به زبان عربى و فارسى استفاده كرده است <ref>ر.ك: متن كتاب، ج5، ص366-411</ref>.
5. همچنين گفتنى است كه اثر حاضر هرچند يكى از چند شرح نوشته‌شده بر تجريد است، وليكن به جهت ارزش علمى آن و نيز اهميت حكيم لاهيجى مورد توجه دانشمندان بعدى واقع شده است؛ به‌طورى‌كه [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله سبحانى]] يادآور شده است كه محققانى كه بعد از محقق لاهيجى آمده‌اند بر شرح او تعليقه نوشته‌اند كه برخى از آن‌ها را ذكر مى‌كنيم: 1. تعليقه مولى اسماعيل بن مولى سميع اصفهانى از شاگردان مولى على نورى (متوفّى 1277ق)؛ 2. تعليقه مولى عبدالرحمن بن ميرزا نصراللّه شيرازى مدرس در رضويه، متولد 1268ق؛ 3. تعليقه مولى محمدنصير بن زين‌العابدين لاهيجى چهاردهى، پدر شيخ ميرزا محمدعلى مدرسى (متوفّى 127ق) كه آن را در اصفهان نوشته و همچنين بر هر دو مقصد امور عامه و جواهر و اعراض تعليقه نوشته و از نگارش آن در سال 1243ق، فراغت يافته و بسيارى از حواشى مولى اسماعيل اصفهانى مذكور را نقل كرده است و همچنين مولى آقا على مدرس زنوزى بر شوارق تعليقاتى نوشته است كه ذكر خواهد شد <ref>ر.ك: همان، ج1، ص26</ref>.
#مصحح محترم پاورقى‌هاى فراوانى آورده و در آن‌ها، افزون بر تعيين نسخه‌بدل‌ها، منابع مطالب را نيز با ذكر نام كتاب مورد نظر و شماره جلد و صفحه مشخص كرده و در مواردى توضيحاتى درباره اصطلاحات و مسائل و شخصيت‌هاى كلامى افزوده است <ref>ر.ك: همان ج1، همان، ص37، پاورقى 1 و 2؛ ص38، پاورقى 1-4 و ...</ref>.
 
#[[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله سبحانى]] شرح مبحث كلام الهى را كه لاهيجى ناتمام گذاشته، تكميل كرده است. ايشان در مقدمه جلد پنجم چنين نوشته است: «... شوارق الإلهام دانشنامه اعتقادى شيعى و بى‌نظير است... ولى نويسنده‌اش وقتى به بحث كلام الهى رسيده قلمش خشكيده و سخنش را درباره كلام خدا تمام نكرده؛ همان‌طوركه شرحش را نتوانسته تا پايان كتاب ادامه دهد؛ به همين جهت برانگيخته شدم كه اين مبحث را كامل كنم و مقصود از كلام نفسى در نزد اشاعره را كه محقق طوسى آن را غير معقول شمرده، روشن سازم و بعد از موضوع خلقت و حدوث القرآن سخن گفتم كه در دوران مأمون خليفه عباسى و بعد او غوغايى ايجاد كرد و محدثان و در رأس آنان [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] معتقد به اين شدند كه قرآن، مخلوق نيست؛ همان‌طوركه ديگران بر اين اعتقاد شدند كه قرآن، مخلوق و حادث است. موضع اهل‌البيت(ع) در اين مسئله ذكر خواهد شد. و بدان كه بحث در قدم قرآن و حدوثش را مسيحيان مشغول به كار در داخل خلافت عباسى، مطرح كردند تا از فرضيه قدمت قرآن، قدمت عيسى بن مريم را نتيجه بگيرند؛ با اين استدلال كه هر دو كلمه خدا هستند و محدثانى كه فريفته كلامشان شده بودند، بر قديم بودن قرآن اصرار كردند؛ غافل از آنكه دشمن اين بحث را براى اثبات آراء باطلش در ميان انداخته است <ref>ر.ك: همان، ج5، ص7-8</ref>.
6. براى شناخت حكيم لاهيجى و فهم دقيق كتاب حاضر و از منظر تاريخ فلسفه و كلام، توضيحات [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله سبحانى]] درباره داورى محقق لاهيجى در زمينه مسئله اصالت وجود يا ماهيت بسيار مفيد و سرنوشت‌ساز است. با توضيحات ايشان روشن مى‌گردد كه برخلاف پندار برخى از انديشمندان، حكيم لاهيجى معتقد به اصالت ماهيت نيست بلكه قائل به اصالت وجود است و... <ref>ر.ك: همان، ج1، ص23 و ص27-29</ref>.
 
7. براى كتاب حاضر، در پايان هريك از جلدهاى پنج‌گانه، فهرست مطالب و همچنين در پايان جلد پنجم فهارس فنى (آيات، احاديث، اسامى انبياء و معصومين(ع) و ملائكه، اعلام، قبائل و طوائف و فرق، كتب و قواعد كلى كلامى و فلسفى) و فهرست منابع تحقيق و تصحيح تنظيم شده است.
 
8. مصحح محترم براى تحقيق و تصحيح اثر حاضر از منابع معتبر و متعددى (290 كتاب) به زبان عربى و فارسى استفاده كرده است <ref>ر.ك: متن كتاب، ج5، ص366-411</ref>.
 
9. مصحح محترم پاورقى‌هاى فراوانى آورده و در آن‌ها، افزون بر تعيين نسخه‌بدل‌ها، منابع مطالب را نيز با ذكر نام كتاب مورد نظر و شماره جلد و صفحه مشخص كرده و در مواردى توضيحاتى درباره اصطلاحات و مسائل و شخصيت‌هاى كلامى افزوده است <ref>ر.ك: همان ج1، همان، ص37، پاورقى 1 و 2؛ ص38، پاورقى 1-4 و ...</ref>.
 
10. [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله سبحانى]] شرح مبحث كلام الهى را كه لاهيجى ناتمام گذاشته، تكميل كرده است. ايشان در مقدمه جلد پنجم چنين نوشته است: «... شوارق الإلهام دانشنامه اعتقادى شيعى و بى‌نظير است... ولى نويسنده‌اش وقتى به بحث كلام الهى رسيده قلمش خشكيده و سخنش را درباره كلام خدا تمام نكرده؛ همان‌طوركه شرحش را نتوانسته تا پايان كتاب ادامه دهد؛ به همين جهت برانگيخته شدم كه اين مبحث را كامل كنم و مقصود از كلام نفسى در نزد اشاعره را كه محقق طوسى آن را غير معقول شمرده، روشن سازم و بعد از موضوع خلقت و حدوث القرآن سخن گفتم كه در دوران مأمون خليفه عباسى و بعد او غوغايى ايجاد كرد و محدثان و در رأس آنان [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] معتقد به اين شدند كه قرآن، مخلوق نيست؛ همان‌طوركه ديگران بر اين اعتقاد شدند كه قرآن، مخلوق و حادث است. موضع اهل‌البيت(ع) در اين مسئله ذكر خواهد شد. و بدان كه بحث در قدم قرآن و حدوثش را مسيحيان مشغول به كار در داخل خلافت عباسى، مطرح كردند تا از فرضيه قدمت قرآن، قدمت عيسى بن مريم را نتيجه بگيرند؛ با اين استدلال كه هر دو كلمه خدا هستند و محدثانى كه فريفته كلامشان شده بودند، بر قديم بودن قرآن اصرار كردند؛ غافل از آنكه دشمن اين بحث را براى اثبات آراء باطلش در ميان انداخته است <ref>ر.ك: همان، ج5، ص7-8</ref>.


==پانويس ==
==پانويس ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش