۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']] ،' به ']]،') |
جز (جایگزینی متن - 'احمد بن حنبل' به 'احمد بن حنبل') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
9. مصحح محترم پاورقىهاى فراوانى آورده و در آنها، افزون بر تعيين نسخهبدلها، منابع مطالب را نيز با ذكر نام كتاب مورد نظر و شماره جلد و صفحه مشخص كرده و در مواردى توضيحاتى درباره اصطلاحات و مسائل و شخصيتهاى كلامى افزوده است <ref>ر.ك: همان ج1، همان، ص37، پاورقى 1 و 2؛ ص38، پاورقى 1-4 و ...</ref>. | 9. مصحح محترم پاورقىهاى فراوانى آورده و در آنها، افزون بر تعيين نسخهبدلها، منابع مطالب را نيز با ذكر نام كتاب مورد نظر و شماره جلد و صفحه مشخص كرده و در مواردى توضيحاتى درباره اصطلاحات و مسائل و شخصيتهاى كلامى افزوده است <ref>ر.ك: همان ج1، همان، ص37، پاورقى 1 و 2؛ ص38، پاورقى 1-4 و ...</ref>. | ||
10. [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيتالله سبحانى]] شرح مبحث كلام الهى را كه لاهيجى ناتمام گذاشته، تكميل كرده است. ايشان در مقدمه جلد پنجم چنين نوشته است: «... شوارق الإلهام دانشنامه اعتقادى شيعى و بىنظير است... ولى نويسندهاش وقتى به بحث كلام الهى رسيده قلمش خشكيده و سخنش را درباره كلام خدا تمام نكرده؛ همانطوركه شرحش را نتوانسته تا پايان كتاب ادامه دهد؛ به همين جهت برانگيخته شدم كه اين مبحث را كامل كنم و مقصود از كلام نفسى در نزد اشاعره را كه محقق طوسى آن را غير معقول شمرده، روشن سازم و بعد از موضوع خلقت و حدوث القرآن سخن گفتم كه در دوران مأمون خليفه عباسى و بعد او غوغايى ايجاد كرد و محدثان و در رأس آنان احمد بن حنبل معتقد به اين شدند كه قرآن، مخلوق نيست؛ همانطوركه ديگران بر اين اعتقاد شدند كه قرآن، مخلوق و حادث است. موضع اهلالبيت(ع) در اين مسئله ذكر خواهد شد. و بدان كه بحث در قدم قرآن و حدوثش را مسيحيان مشغول به كار در داخل خلافت عباسى، مطرح كردند تا از فرضيه قدمت قرآن، قدمت عيسى بن مريم را نتيجه بگيرند؛ با اين استدلال كه هر دو كلمه خدا هستند و محدثانى كه فريفته كلامشان شده بودند، بر قديم بودن قرآن اصرار كردند؛ غافل از آنكه دشمن اين بحث را براى اثبات آراء باطلش در ميان انداخته است <ref>ر.ك: همان، ج5، ص7-8</ref>. | 10. [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيتالله سبحانى]] شرح مبحث كلام الهى را كه لاهيجى ناتمام گذاشته، تكميل كرده است. ايشان در مقدمه جلد پنجم چنين نوشته است: «... شوارق الإلهام دانشنامه اعتقادى شيعى و بىنظير است... ولى نويسندهاش وقتى به بحث كلام الهى رسيده قلمش خشكيده و سخنش را درباره كلام خدا تمام نكرده؛ همانطوركه شرحش را نتوانسته تا پايان كتاب ادامه دهد؛ به همين جهت برانگيخته شدم كه اين مبحث را كامل كنم و مقصود از كلام نفسى در نزد اشاعره را كه محقق طوسى آن را غير معقول شمرده، روشن سازم و بعد از موضوع خلقت و حدوث القرآن سخن گفتم كه در دوران مأمون خليفه عباسى و بعد او غوغايى ايجاد كرد و محدثان و در رأس آنان [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] معتقد به اين شدند كه قرآن، مخلوق نيست؛ همانطوركه ديگران بر اين اعتقاد شدند كه قرآن، مخلوق و حادث است. موضع اهلالبيت(ع) در اين مسئله ذكر خواهد شد. و بدان كه بحث در قدم قرآن و حدوثش را مسيحيان مشغول به كار در داخل خلافت عباسى، مطرح كردند تا از فرضيه قدمت قرآن، قدمت عيسى بن مريم را نتيجه بگيرند؛ با اين استدلال كه هر دو كلمه خدا هستند و محدثانى كه فريفته كلامشان شده بودند، بر قديم بودن قرآن اصرار كردند؛ غافل از آنكه دشمن اين بحث را براى اثبات آراء باطلش در ميان انداخته است <ref>ر.ك: همان، ج5، ص7-8</ref>. | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش