هنر و فرهنگ فراگیر و جهانی تخت جمشید: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۳۰: خط ۳۰:


==گزارش کتاب==
==گزارش کتاب==
شاهنشاهی هخامنشی یکی از نیرومندترین و پهناورترین امپراتوری‌های روزگار باستان به شمار می‌رفت که مناطق و قلمروهای زبانی، قومی و فرهنگی متفاوتی را در قاره‌های آسیا، آفریقا و حتی اروپا به زیر سلطۀ خود درآورده بود. این شاهنشاهی بسیار پهناور بی‌گمان نیاز به مدیریت بسیار کارآمد برای حفظ این مناطق و پیشبرد اهداف خود داشت و در این‌ زمینه شاهان هخامنشی و کارگزاران آنها بسیار موفق عمل کردند. هنرمندان و صنعتگران درباری و سلطنتی هخامنشی نیز به اقتباس هنر مناطقی دست زدند که برخی از مناطق و حکومت‌ها مانند ایلام، آشور، مصر، بابل و ... به پیشرفت‌های هنری، فرهنگی، دیوانی، اداری، سیاسی، اجتماعی و اقتصای بسیاری دست یافتند. هنر هخامنشی تنها به اقتباس و تقلید صرف هنر از هنر مناطق فرمان‌بردار بسنده نکرد و هنری را آفرید که می‌توان آن را هنر ناب «پارسی یا هخامنشی» دانست که تا دهه‌ها و سده‌های پسین می‌توان تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم آن را بر حکومت‌های ایرانی و انیرانی پس از آن دید؛ در این میان تخت جمشید را می‌توان یکی از پایتخت‌های شاهنشاهی هخامنشی، ویترین و آیینۀ تمام‌نمای هنر و فرهنگ هخامنشی قلمداد کرد که شواهد باستان‌شناختی، معماری، مدارک و متون نوشتاری، کتیبه‌های شاهی و بازنمایی‌های بصری گواه این موضوع هستند.
شاهنشاهی هخامنشی یکی از نیرومندترین و پهناورترین امپراتوری‌های روزگار باستان به شمار می‌رفت که مناطق و قلمروهای زبانی، قومی و فرهنگی متفاوتی را در قاره‌های آسیا، آفریقا و حتی اروپا به زیر سلطۀ خود درآورده بود. این شاهنشاهی بسیار پهناور بی‌گمان نیاز به مدیریت بسیار کارآمد برای حفظ این مناطق و پیشبرد اهداف خود داشت و در این‌ زمینه شاهان هخامنشی و کارگزاران آنها بسیار موفق عمل کردند. هنرمندان و صنعتگران درباری و سلطنتی هخامنشی نیز به اقتباس هنر مناطقی دست زدند که برخی از مناطق و حکومت‌ها مانند ایلام، آشور، مصر، بابل و... به پیشرفت‌های هنری، فرهنگی، دیوانی، اداری، سیاسی، اجتماعی و اقتصای بسیاری دست یافتند. هنر هخامنشی تنها به اقتباس و تقلید صرف هنر از هنر مناطق فرمان‌بردار بسنده نکرد و هنری را آفرید که می‌توان آن را هنر ناب «پارسی یا هخامنشی» دانست که تا دهه‌ها و سده‌های پسین می‌توان تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم آن را بر حکومت‌های ایرانی و انیرانی پس از آن دید؛ در این میان تخت جمشید را می‌توان یکی از پایتخت‌های شاهنشاهی هخامنشی، ویترین و آیینۀ تمام‌نمای هنر و فرهنگ هخامنشی قلمداد کرد که شواهد باستان‌شناختی، معماری، مدارک و متون نوشتاری، کتیبه‌های شاهی و بازنمایی‌های بصری گواه این موضوع هستند.


در این کتاب تأثیرات هنر درباری یا رسمی هخامنشی با محوریت و مرکزیت تخت جمشید بر مناطق زیر سلطه و ساتراپی‌های هخامنشی بررسی شده است؛ یعنی تأثیر «هنر درباری و رسمی شاهنشاهی» بر مفهومی به نام «هنر در شاهنشاهی هخامنشی» که هنری بود که هنرمندان، صنعتگران و کارگزاران محلی با تأثیرپذیری از هنر درباری شکل دادند. البته موضوع کتاب صرفاً هنر نیست و مواردی مانند راه‌ها و جاده‌ها، پردیس‌ها، بایگانی‌ها و فرهنگ غذایی و نوشیدن با تمرکز بر داده‌های باستان‌شناختی با تأثیرپذیری از تخت جمشید بررسی شده است.
در این کتاب تأثیرات هنر درباری یا رسمی هخامنشی با محوریت و مرکزیت تخت جمشید بر مناطق زیر سلطه و ساتراپی‌های هخامنشی بررسی شده است؛ یعنی تأثیر «هنر درباری و رسمی شاهنشاهی» بر مفهومی به نام «هنر در شاهنشاهی هخامنشی» که هنری بود که هنرمندان، صنعتگران و کارگزاران محلی با تأثیرپذیری از هنر درباری شکل دادند. البته موضوع کتاب صرفاً هنر نیست و مواردی مانند راه‌ها و جاده‌ها، پردیس‌ها، بایگانی‌ها و فرهنگ غذایی و نوشیدن با تمرکز بر داده‌های باستان‌شناختی با تأثیرپذیری از تخت جمشید بررسی شده است.