۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''بقا و زوال دولت در کلمات سیاسی امیرمؤمنان(ع)'''، تألیف [[قزوینی، عبدالکریم بن محمدیحیی|عبدالكريم بن محمد یحیی قزوینی]] (زنده در ۱۱۲۴ق)، شرح و توضیح عبارات سیاسی امیرالمؤمنین علی(ع) است که با اقتباس از کتاب | '''بقا و زوال دولت در کلمات سیاسی امیرمؤمنان(ع)'''، تألیف [[قزوینی، عبدالکریم بن محمدیحیی|عبدالكريم بن محمد یحیی قزوینی]] (زنده در ۱۱۲۴ق)، شرح و توضیح عبارات سیاسی [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین علی(ع)]] است که با اقتباس از کتاب «[[نظم الغرر و نضدالدرر]]» در خصوص عوامل پایداری و فروپاشی حکومتها و اصول حکمرانی عادلانه تدوین شده است. این کتاب بهضمیمه رساله آئینه شاهی [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فیض کاشانی]] با مقدمه [[جعفریان، رسول|رسول جعفریان]] منتشر شده است. | ||
==انگیزه نگارش== | ==انگیزه نگارش== | ||
نویسنده در مقدمه، عدم امکان استفاده بسیاری از شیعیان فارسیزبان ایران از احادیث کتاب شریف غرر و درر را هدف از تألیف این اثر دانسته تا به تعبیر خود ایشان «شرح واضحی به زبان فارسی بر فقرات اعجاز سمات آن نگارد و مخفیات آن پرده کیان نهانسرای وحی و الهام را در نظر حقایق نگر پاکبینان به لباسی که منظور خاص و عام تواند بود آراید». <ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص27،26</ref>. نویسنده در این اثر کوشیده است که بر اساس کلمات کوتاه امام علی(ع) اثری در باب اخلاق عملی و در زمینه حکومت و سیاست پدید آورد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص20</ref>. | نویسنده در مقدمه، عدم امکان استفاده بسیاری از شیعیان فارسیزبان ایران از احادیث کتاب شریف غرر و درر را هدف از تألیف این اثر دانسته تا به تعبیر خود ایشان «شرح واضحی به زبان فارسی بر فقرات اعجاز سمات آن نگارد و مخفیات آن پرده کیان نهانسرای وحی و الهام را در نظر حقایق نگر پاکبینان به لباسی که منظور خاص و عام تواند بود آراید». <ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص27،26</ref>. نویسنده در این اثر کوشیده است که بر اساس کلمات کوتاه [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] اثری در باب اخلاق عملی و در زمینه حکومت و سیاست پدید آورد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص20</ref>. | ||
==اقتباس== | ==اقتباس== | ||
| خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
*درباره دولت و نشانههای پیشرفت و پسرفت آن: در این بخش، کلمات امیرالمؤمنین(ع) با هدف تبیین ارتباط مستقیم میان رفتار حاکم و سرنوشت دولت ارائه شده است <ref>ر.ک: همان، ص 31</ref>. | *درباره دولت و نشانههای پیشرفت و پسرفت آن: در این بخش، کلمات [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین(ع)]] با هدف تبیین ارتباط مستقیم میان رفتار حاکم و سرنوشت دولت ارائه شده است <ref>ر.ک: همان، ص 31</ref>. | ||
نویسنده در توضیح «ثبات الدولة باقامة سنن العدل» چنین مینویسد: «این فقره شریفه اعجاز، طریقه تعلیمی است مر ارباب دولت و صاحبان قدرت و شوکت و شبانان و پاسبانان رعیت و متصدیان معموری دیار و مملکت را اگر خواهند که دولت ایشان برقرار و شوکت ایشان پایدار باشد باید دست از طایفه عدالت بر ندارند و همت بر سنت و طریقه منقول از ائمه عدل و معلمان حکمت و عقل گمارند که هیچ سبب و وسیله برای استحکام بنای دولت مانند داد و عدل، و هیچ مخربی برای اساس شوکت و استقلال مثل ظلم و بیداد نیست؛ پس باید طریقه و دستور عدالت را از استادان و مرشدان سبیل هدایت آموخت و به آن وسیله سعادت دارَین اندوخت<ref>ر.ک: همان، ص34،33</ref>. | نویسنده در توضیح «ثبات الدولة باقامة سنن العدل» چنین مینویسد: «این فقره شریفه اعجاز، طریقه تعلیمی است مر ارباب دولت و صاحبان قدرت و شوکت و شبانان و پاسبانان رعیت و متصدیان معموری دیار و مملکت را اگر خواهند که دولت ایشان برقرار و شوکت ایشان پایدار باشد باید دست از طایفه عدالت بر ندارند و همت بر سنت و طریقه منقول از ائمه عدل و معلمان حکمت و عقل گمارند که هیچ سبب و وسیله برای استحکام بنای دولت مانند داد و عدل، و هیچ مخربی برای اساس شوکت و استقلال مثل ظلم و بیداد نیست؛ پس باید طریقه و دستور عدالت را از استادان و مرشدان سبیل هدایت آموخت و به آن وسیله سعادت دارَین اندوخت<ref>ر.ک: همان، ص34،33</ref>. | ||
دولت عادل از واجبات است، یعنی ثابت و لازم و پایدار و پرواست. دولت ظالم از ممکنات است، یعنی بیثبات و در عرضه فنا و زوال است. دولت صاحبان کرم از جمله بلندمرتبهترین غنیمتهاست. دولتهای ناکسان محل خواری کریمان است<ref>ر.ک: همان، ص38</ref>. | دولت عادل از واجبات است، یعنی ثابت و لازم و پایدار و پرواست. دولت ظالم از ممکنات است، یعنی بیثبات و در عرضه فنا و زوال است. دولت صاحبان کرم از جمله بلندمرتبهترین غنیمتهاست. دولتهای ناکسان محل خواری کریمان است<ref>ر.ک: همان، ص38</ref>. | ||
| خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
نویسنده در بخش انتهایی کتاب در توضیح «فقدان الرؤساء اهون من ریاسة السفل» مینویسد: حاصل آنکه نبودن سرکردگان با وجود شدت احتیاج به ایشان و وقوع هرجومرج و مفاسد عظیمه که بر آن مرتب میشود سهلتر و آسانتر و مفسده آن کمتر است از سرکردگی مردم دنی پست مرتبه و تجربه نیز شاهد این حال است<ref>ر.ک: همان، ص225</ref>. | نویسنده در بخش انتهایی کتاب در توضیح «فقدان الرؤساء اهون من ریاسة السفل» مینویسد: حاصل آنکه نبودن سرکردگان با وجود شدت احتیاج به ایشان و وقوع هرجومرج و مفاسد عظیمه که بر آن مرتب میشود سهلتر و آسانتر و مفسده آن کمتر است از سرکردگی مردم دنی پست مرتبه و تجربه نیز شاهد این حال است<ref>ر.ک: همان، ص225</ref>. | ||
*رساله آئینه شاهی: این رساله که بهعنوان ضمیمه در انتهای کتاب آمده است ترجمهای است همراه با تلخیص از رساله دیگر فیض با نام «ضیاء القلب» که به زبان عربی نگاشته شده است. اهمیت این رساله اشتمال آن بر مباحثی است درباره شناخت انسان و ارتباط وی با شرع و عرف (سلطنت). او با یک تحلیل عقلانی – روائی کوشیده است تا قوای مختلفی که بر انسان حکم میرانند را شناسانده، تضادهای آنان را مطرح کرده و تقدموتأخر هر یک از این قوا را بیان کند، این قوا عبارتاند از: عقل، شرع، طبع، عادت و عرف. این عرف در وقت استیلا همان سلطنت است. فیض در دوازده فصل مباحث خود را در شناساندن این قوا و ارتباط آنها با یکدیگر مطرح کرده است. ازاینرو این متن باید یکی از رسالههایی باشد که در کار شناخت اندیشه سیاسی شیعه به کار میآید<ref>ر.ک: همان، ص229</ref>. | *رساله آئینه شاهی: این رساله که بهعنوان ضمیمه در انتهای کتاب آمده است ترجمهای است همراه با تلخیص از رساله دیگر فیض با نام «ضیاء القلب» که به زبان عربی نگاشته شده است. اهمیت این رساله اشتمال آن بر مباحثی است درباره شناخت انسان و ارتباط وی با شرع و عرف (سلطنت). او با یک تحلیل عقلانی – روائی کوشیده است تا قوای مختلفی که بر انسان حکم میرانند را شناسانده، تضادهای آنان را مطرح کرده و تقدموتأخر هر یک از این قوا را بیان کند، این قوا عبارتاند از: عقل، شرع، طبع، عادت و عرف. این عرف در وقت استیلا همان سلطنت است. [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فیض]] در دوازده فصل مباحث خود را در شناساندن این قوا و ارتباط آنها با یکدیگر مطرح کرده است. ازاینرو این متن باید یکی از رسالههایی باشد که در کار شناخت اندیشه سیاسی شیعه به کار میآید<ref>ر.ک: همان، ص229</ref>. | ||
در فرق میان شرع و سلطنت چنین آمده است: فرق میان شرع و سلطنت آن است که سلطنت اصلاح جمعیت نفوس جزئیه و نظام اسباب معیشت ایشان میکند تا در دنیا باشند و بس و آن از نفوس جزئیه صادر میشود که خطا بر ایشان روا و شرع اصلاح جمعیت کل و نظام مجموع دنیا و آخرت با هم با بقای صلاح هر یک در هر یک؛ پس ناچار به یاد جماعت دهد که ایشان را بازگشت به عالمی بالاتر از این عالم خواهد بود که باقی و جاوید باشد<ref>ر.ک: همان، ص238،237</ref>. | در فرق میان شرع و سلطنت چنین آمده است: فرق میان شرع و سلطنت آن است که سلطنت اصلاح جمعیت نفوس جزئیه و نظام اسباب معیشت ایشان میکند تا در دنیا باشند و بس و آن از نفوس جزئیه صادر میشود که خطا بر ایشان روا و شرع اصلاح جمعیت کل و نظام مجموع دنیا و آخرت با هم با بقای صلاح هر یک در هر یک؛ پس ناچار به یاد جماعت دهد که ایشان را بازگشت به عالمی بالاتر از این عالم خواهد بود که باقی و جاوید باشد<ref>ر.ک: همان، ص238،237</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> | ||