۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن زولاق' به 'ابن زولاق ') |
جز (جایگزینی متن - ']] ،' به ']]،') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
#نويسنده بر آن است كه تاريخ مردم مصر در دوره حكومت فاطميان بهراستى از شكوفاترين دورههاى اسلامى شمرده مىشود. او به غناى اين دوران از نظر فرهنگى و دينى باور دارد و بلكه دولت فاطميان را از دولتهاى اسلامى مىداند كه بهطور كامل موفق شده است. و به عنوان مثال او دانشگاه الازهر مصر را نهالى جاودانه مىداند كه فاطميان از بيش از هزار سال پيش آن را كاشتند و اكنون آثار آن دوران درخشنده و حكومت عادل را مشاهده مىكنيم. همين نكته وى را به سوى پژوهش در باب فاطميان كشانده است <ref>مقدمه مؤلف، ص 38- 41</ref>. | #نويسنده بر آن است كه تاريخ مردم مصر در دوره حكومت فاطميان بهراستى از شكوفاترين دورههاى اسلامى شمرده مىشود. او به غناى اين دوران از نظر فرهنگى و دينى باور دارد و بلكه دولت فاطميان را از دولتهاى اسلامى مىداند كه بهطور كامل موفق شده است. و به عنوان مثال او دانشگاه الازهر مصر را نهالى جاودانه مىداند كه فاطميان از بيش از هزار سال پيش آن را كاشتند و اكنون آثار آن دوران درخشنده و حكومت عادل را مشاهده مىكنيم. همين نكته وى را به سوى پژوهش در باب فاطميان كشانده است <ref>مقدمه مؤلف، ص 38- 41</ref>. | ||
#نويسنده در مقدمهاش نوشته است كه از جمله كتابهاى مجعول درباره فاطميان عبارت است از كتابى كه سيد مصطفى غالب نوشته و تاريخ دعوت اسماعيلى را از قديمترين زمانها تا زمان حاضر شرح داده است و در آن بسيارى از مطالب باطل و نادرست و افسانههاى خيالى وجود دارد كه هيچ كسى از اسماعيليان و فاطميان آن را نمىپذيرند و فاطميان از آن خرافات -همانند برائت گرگ از خون حضرت يوسف صديق- برائت مىجويند. هر چند نويسنده آن كتاب در مقدمهاش مدعى شده كه وى معتقد به ولايت آنان است و اوامر و نواهى آنها را اطاعت مىكند بعد از آنكه پدرش در او روح عقيده اسماعيلى را دميده است! امينى چنين ادامه مىدهد كه: از منتهاى الهى بر من اين بود كه موفق شدم برخى از جوانب زندگى دولت فاطميان مصر را كه مورد غفلت قرار گرفته و تاكنون پنهان مانده مورد بررسى قرار دهم و روشن سازم. يكى از آن جوانب بحث عيد غدير بود زيرا اين عيد از مهمترين انگيزههاى تغيير و تحول فكرى و علمى در نزد آنان شمرده مىشود و تا اين زمان در مورد آن هيچ كاوشى صورت نگرفته بود. پس من ترجيح دادم كه اين بحث را بر ساير مباحث مربوط به دوران فاطميان مقدم كنم <ref>همان، ص 41-42</ref>. | #نويسنده در مقدمهاش نوشته است كه از جمله كتابهاى مجعول درباره فاطميان عبارت است از كتابى كه سيد مصطفى غالب نوشته و تاريخ دعوت اسماعيلى را از قديمترين زمانها تا زمان حاضر شرح داده است و در آن بسيارى از مطالب باطل و نادرست و افسانههاى خيالى وجود دارد كه هيچ كسى از اسماعيليان و فاطميان آن را نمىپذيرند و فاطميان از آن خرافات -همانند برائت گرگ از خون حضرت يوسف صديق- برائت مىجويند. هر چند نويسنده آن كتاب در مقدمهاش مدعى شده كه وى معتقد به ولايت آنان است و اوامر و نواهى آنها را اطاعت مىكند بعد از آنكه پدرش در او روح عقيده اسماعيلى را دميده است! امينى چنين ادامه مىدهد كه: از منتهاى الهى بر من اين بود كه موفق شدم برخى از جوانب زندگى دولت فاطميان مصر را كه مورد غفلت قرار گرفته و تاكنون پنهان مانده مورد بررسى قرار دهم و روشن سازم. يكى از آن جوانب بحث عيد غدير بود زيرا اين عيد از مهمترين انگيزههاى تغيير و تحول فكرى و علمى در نزد آنان شمرده مىشود و تا اين زمان در مورد آن هيچ كاوشى صورت نگرفته بود. پس من ترجيح دادم كه اين بحث را بر ساير مباحث مربوط به دوران فاطميان مقدم كنم <ref>همان، ص 41-42</ref>. | ||
#نويسنده يادآور شده است كه مورخان حاضر در دوران فاطمى كه خودشان در جشنها حضور مىيافتند -با همه اختلافات مذهبى و اعتقادى كه با هم داشتند- در اين مسأله با هم اتفاق نظر دارند كه عيد غدير به صورت جشن رسمى و ملى در دولت فاطميان با شكوه هر چه تمامتر برگزار مىگرديد؛ مورخانى مانند: [[ابن زولاق، حسن بن ابراهیم|ابن زولاق]] ، مسبِّحى، ابن طُوَير، ابن مأمون و [[مقریزی، احمد بن علی|احمد بن على مقريزى]] مصرى. اهتمام فاطميان به عيد غدير نه عيدهاى ديگر- بسيار شديد و به صورت فوقالعاده بود بهويژه در دوران المعزّ لدين الله معدّ بن العزيز بالله نزار و فائز بن ظافر بأمر الله و ساير خلفاى فاطمى. و به همين جهت يكى از قصرهاى باشكوه حكومتى را براى اين منظور اختصاص داده بودند به نام «تالار طلا» كه به آن كاخ طلا نيز گفته مىشد <ref>متن كتاب، ص 62- 65</ref>. | #نويسنده يادآور شده است كه مورخان حاضر در دوران فاطمى كه خودشان در جشنها حضور مىيافتند -با همه اختلافات مذهبى و اعتقادى كه با هم داشتند- در اين مسأله با هم اتفاق نظر دارند كه عيد غدير به صورت جشن رسمى و ملى در دولت فاطميان با شكوه هر چه تمامتر برگزار مىگرديد؛ مورخانى مانند: [[ابن زولاق، حسن بن ابراهیم|ابن زولاق]]، مسبِّحى، ابن طُوَير، ابن مأمون و [[مقریزی، احمد بن علی|احمد بن على مقريزى]] مصرى. اهتمام فاطميان به عيد غدير نه عيدهاى ديگر- بسيار شديد و به صورت فوقالعاده بود بهويژه در دوران المعزّ لدين الله معدّ بن العزيز بالله نزار و فائز بن ظافر بأمر الله و ساير خلفاى فاطمى. و به همين جهت يكى از قصرهاى باشكوه حكومتى را براى اين منظور اختصاص داده بودند به نام «تالار طلا» كه به آن كاخ طلا نيز گفته مىشد <ref>متن كتاب، ص 62- 65</ref>. | ||
#نويسنده يادآور شده است كه يكى از جنايات فرهنگى كه تاريخ براى ايوبيان ثبت كرده عبارت از اين است كه آنان بعد از خطبه صلاحالدين ايوبى براى المستضيئ بالله عباسى، هر اثر علمى و ادبى كه با فاطميان پيوندى داشت به صورت عامدانه و آگاهانه نابود مىكردند و تاريخ براى ما گواهى مىدهد كه آنان به محض ورود به مصر -به خاطر ترس از اينكه شايد در آن مدحى نسبت به أئمه باشد كه به نظر آنان كفر بود-بيشتر كتابخانههاى مصر با همه كتابها و ديوانهاى شعرش را سوزاندند. گذشته از آنكه صلاحالدين ايوبى بسيارى از شاعران و اديبان را كه در عصر فاطميان آنان را مدح كرده بودند مورد تهمتهاى گوناگون قرار داد و به قتل رساند (همان، ص 83). آنگاه نويسنده اشعار شاعرانى را كه واقعه غدير را مدح كرده و به نظم درآوردهاند به ترتيب زمان وفاتشان ذكر كرده است: شاعرانى مانند ابوعبدالله [[خصیبی، حسین بن حمدان|خصيبى]]، تميم بن المعز لدين الله فاطمى، ابوحامد احمد بن محمد انطاكى، عبدالمحسن صورى <ref>همان، ص 90- 207</ref>. | #نويسنده يادآور شده است كه يكى از جنايات فرهنگى كه تاريخ براى ايوبيان ثبت كرده عبارت از اين است كه آنان بعد از خطبه صلاحالدين ايوبى براى المستضيئ بالله عباسى، هر اثر علمى و ادبى كه با فاطميان پيوندى داشت به صورت عامدانه و آگاهانه نابود مىكردند و تاريخ براى ما گواهى مىدهد كه آنان به محض ورود به مصر -به خاطر ترس از اينكه شايد در آن مدحى نسبت به أئمه باشد كه به نظر آنان كفر بود-بيشتر كتابخانههاى مصر با همه كتابها و ديوانهاى شعرش را سوزاندند. گذشته از آنكه صلاحالدين ايوبى بسيارى از شاعران و اديبان را كه در عصر فاطميان آنان را مدح كرده بودند مورد تهمتهاى گوناگون قرار داد و به قتل رساند (همان، ص 83). آنگاه نويسنده اشعار شاعرانى را كه واقعه غدير را مدح كرده و به نظم درآوردهاند به ترتيب زمان وفاتشان ذكر كرده است: شاعرانى مانند ابوعبدالله [[خصیبی، حسین بن حمدان|خصيبى]]، تميم بن المعز لدين الله فاطمى، ابوحامد احمد بن محمد انطاكى، عبدالمحسن صورى <ref>همان، ص 90- 207</ref>. | ||
#نويسنده در مورد خطبه عيد غدير نوشته است كه اين خطبه در مصر و يمن و شام خوانده مىشد. اين خطبه را در هر دولت فاطمى، از جانب خليفه وقت خوانده مىشد و شخصى كه از طرف خليفه به همين منظور تعيين شده بود به صورت رسمى و در محضر مردمان حاضر تلاوت مىكرد و شامل بيان متن واقعه غدير و چگونگى و عوامل و اسباب و شرائط آن مىشد. شايد بزرگترين اثرى كه از داعى الدعاة مؤيّد در اين زمينه باقى مانده عبارت از كتاب المجالس المؤيّدية است كه در آن همه مجالس فاطميان بيان شده و مجلس ششم آن، عيد غدير (روز 18 ذىالقعده) ذكر شده است <ref>همان، ص 210</ref>. | #نويسنده در مورد خطبه عيد غدير نوشته است كه اين خطبه در مصر و يمن و شام خوانده مىشد. اين خطبه را در هر دولت فاطمى، از جانب خليفه وقت خوانده مىشد و شخصى كه از طرف خليفه به همين منظور تعيين شده بود به صورت رسمى و در محضر مردمان حاضر تلاوت مىكرد و شامل بيان متن واقعه غدير و چگونگى و عوامل و اسباب و شرائط آن مىشد. شايد بزرگترين اثرى كه از داعى الدعاة مؤيّد در اين زمينه باقى مانده عبارت از كتاب المجالس المؤيّدية است كه در آن همه مجالس فاطميان بيان شده و مجلس ششم آن، عيد غدير (روز 18 ذىالقعده) ذكر شده است <ref>همان، ص 210</ref>. |
ویرایش