پرش به محتوا

تاریخ عرفان اسلامی و تصوف در ایران: سلسله‌های صوفیه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سیدمحمد' به 'سید محمد'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURتاریخ عرفان اسلامی و تصوف در ایرانJ1.jpg | عنوان =تاریخ عرفان اسلامی و تصوف در ایران: سلسله‌های صوفیه | عنوان‌های دیگر = | پدیدآوران = عروج‌نیا، پروانه (نویسنده) | زبان =فارسی | کد کنگره =BP286/ع7ت2 1395 | موضوع =تصوف -- ایران -...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'سیدمحمد' به 'سید محمد')
خط ۳۳: خط ۳۳:
فصل اول به تصوف در قرون ششم و هفتم هجری اختصاص دارد. در این بخش، نویسنده به معرفی بنیان‌گذاران سلسله‌های مهمی مانند کازرونیه (ابواسحاق کازرونی)، خواجگان (خواجه یوسف همدانی)، قادریه (عبدالقادر گیلانی)، روزبهانیه (روزبهان بقلی) و کبرویه (نجم‌الدین کبری) پرداخته است.
فصل اول به تصوف در قرون ششم و هفتم هجری اختصاص دارد. در این بخش، نویسنده به معرفی بنیان‌گذاران سلسله‌های مهمی مانند کازرونیه (ابواسحاق کازرونی)، خواجگان (خواجه یوسف همدانی)، قادریه (عبدالقادر گیلانی)، روزبهانیه (روزبهان بقلی) و کبرویه (نجم‌الدین کبری) پرداخته است.


در فصل دوم، سلسله‌های صوفیه از قرن هشتم تا دهم مورد بررسی قرار گرفته‌اند. از مهم‌ترین این سلسله‌ها می‌توان به صفویه (صفی‌الدین اردبیلی)، نوربخشیه (سیدمحمد نوربخش) و ذهبیه (برزش‌آبادی) اشاره کرد. این فصل همچنین به معرفی سه تن از مؤلفان بزرگ صوفی یعنی عزالدین کاشانی، شیخ محمود شبستری و عبدالرحمن جامی پرداخته است.
در فصل دوم، سلسله‌های صوفیه از قرن هشتم تا دهم مورد بررسی قرار گرفته‌اند. از مهم‌ترین این سلسله‌ها می‌توان به صفویه (صفی‌الدین اردبیلی)، نوربخشیه (سید محمد نوربخش) و ذهبیه (برزش‌آبادی) اشاره کرد. این فصل همچنین به معرفی سه تن از مؤلفان بزرگ صوفی یعنی عزالدین کاشانی، شیخ محمود شبستری و عبدالرحمن جامی پرداخته است.


فصل پایانی کتاب به تحولات تصوف از قرن دهم تا عصر حاضر اختصاص دارد. در این بخش سلسله‌های جدیدتر مانند خاکساریه، درویشان عجم و اویسیه معرفی شده‌اند. نویسنده در پایان به بررسی جریان‌های عرفانی در تشیع پرداخته و تفاوت‌های آن با تصوف سنتی را تحلیل کرده است.
فصل پایانی کتاب به تحولات تصوف از قرن دهم تا عصر حاضر اختصاص دارد. در این بخش سلسله‌های جدیدتر مانند خاکساریه، درویشان عجم و اویسیه معرفی شده‌اند. نویسنده در پایان به بررسی جریان‌های عرفانی در تشیع پرداخته و تفاوت‌های آن با تصوف سنتی را تحلیل کرده است.