۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'محقق داماد (ابهام زدایی)' به 'محقق داماد (ابهامزدایی)') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در میان قواعد اصولی، یکی از قواعد مهمی که مورد تسالم کثیر و بلکه همه اصولیین بوده است، قاعده عقلی قبح عقاب بلابیان است. برحسب این قاعده تا مادامی که نسبت به تکلیفی از طرف شارع بیانی وارد نشده، مخالفت با آن استحقاق عقاب را به دنبال نخواهد داشت. مرحوم [[صدر، سید محمدباقر|شهید صدر]] با ابداع و پردازش نظریه حق الطاعه، قاعدهای حاکم بر نظریه قبح عقاب بلابیان را بر کرسی علم اصول نشانده است. برحسب این قاعده، احتمال تکلیف از نظر عقل موجب تنجز و قطعیت آن است و مخالفت با آن در فرض وجود واقعی آن، موجب استحقاق عقاب خواهد بود. گرچه برخی ادعا دارند که این نظریه قبل از ایشان توسط [[محقق داماد ( | در میان قواعد اصولی، یکی از قواعد مهمی که مورد تسالم کثیر و بلکه همه اصولیین بوده است، قاعده عقلی قبح عقاب بلابیان است. برحسب این قاعده تا مادامی که نسبت به تکلیفی از طرف شارع بیانی وارد نشده، مخالفت با آن استحقاق عقاب را به دنبال نخواهد داشت. مرحوم [[صدر، سید محمدباقر|شهید صدر]] با ابداع و پردازش نظریه حق الطاعه، قاعدهای حاکم بر نظریه قبح عقاب بلابیان را بر کرسی علم اصول نشانده است. برحسب این قاعده، احتمال تکلیف از نظر عقل موجب تنجز و قطعیت آن است و مخالفت با آن در فرض وجود واقعی آن، موجب استحقاق عقاب خواهد بود. گرچه برخی ادعا دارند که این نظریه قبل از ایشان توسط [[محقق داماد (ابهامزدایی)|آیتالله محقق داماد]] در مباحث اصول ایشان ابراز و اظهار شده است و چهبسا از مباحث اصولی ایشان در کتاب المحاضرات بتوان آن را استفاده نمود، اما مهم بررسی و تحقیق این نظریه است. [[سید مجتبی نورمفیدی]] این نظریه را در مباحث خارج اصول خود مورد نقد و بررسی قرار داده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص10-9</ref>. | ||
باآنکه همت اصلی در این نوشتار به تبیین و توضیح این نظریه از ابعاد مختلف و سپس نقد و بررسی آن معطوف بوده، ولی بنای آن بر اختصار و اجمال است<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص12</ref>. | باآنکه همت اصلی در این نوشتار به تبیین و توضیح این نظریه از ابعاد مختلف و سپس نقد و بررسی آن معطوف بوده، ولی بنای آن بر اختصار و اجمال است<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص12</ref>. | ||