۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
({{کاربردهای دیگر|تهذیب الأخلاق (ابهامزدایی)}}) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مسکویه، احمد بن محمد' به 'ابن مسکویه، احمد بن محمد') |
||
| خط ۶: | خط ۶: | ||
[[هلالی، عماد]] (محقق) | [[هلالی، عماد]] (محقق) | ||
[[مسکویه، احمد بن محمد]] (نویسنده) | [[ابن مسکویه، احمد بن محمد]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BJ 1185 /ع4الف2 1384 | | کد کنگره =BJ 1185 /ع4الف2 1384 | ||
| خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|تهذیب الأخلاق (ابهامزدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|تهذیب الأخلاق (ابهامزدایی)}} | ||
'''تهذيب الأخلاق و تطهير الأعراق'''، رسالهاى در اخلاق فلسفى از فيلسوف و مورخ بزرگ، [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى احمد بن محمد مسكويه رازى]] (متوفای 421ق / 1030م) مىباشد كه به زبان عربى و بين سالهاى 372 - 375ق / 982 - 985م نوشته شده است. | '''تهذيب الأخلاق و تطهير الأعراق'''، رسالهاى در اخلاق فلسفى از فيلسوف و مورخ بزرگ، [[ابن مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى احمد بن محمد مسكويه رازى]] (متوفای 421ق / 1030م) مىباشد كه به زبان عربى و بين سالهاى 372 - 375ق / 982 - 985م نوشته شده است. | ||
نویسنده، غرض از نوشتن اين رساله را ارائه اصول و مبادى علم اخلاق به قصد دستيابى به خوبى ذكر مىكند كه به واسطه آن، از آدمی كردارهاى نيكو و زيبا سر مىزند<ref>تهذيب...، 27 - 28</ref>او بعدها از اين رساله بهعنوان بنياد فلسفى اصول حاكم بر گزيدهگويىهاى حكيمانه كتاب جاويدان خرد ياد كرده است. | نویسنده، غرض از نوشتن اين رساله را ارائه اصول و مبادى علم اخلاق به قصد دستيابى به خوبى ذكر مىكند كه به واسطه آن، از آدمی كردارهاى نيكو و زيبا سر مىزند<ref>تهذيب...، 27 - 28</ref>او بعدها از اين رساله بهعنوان بنياد فلسفى اصول حاكم بر گزيدهگويىهاى حكيمانه كتاب جاويدان خرد ياد كرده است. | ||
| خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
#اندرزهاى منقول يونانى كه سخنان [[بقراط]]، فيثاغورس، سقراط و ديگران را شامل مىشود؛ | #اندرزهاى منقول يونانى كه سخنان [[بقراط]]، فيثاغورس، سقراط و ديگران را شامل مىشود؛ | ||
#آثار افلاطون و بهويژه كتابهاى جمهوريت و نواميس؛ | #آثار افلاطون و بهويژه كتابهاى جمهوريت و نواميس؛ | ||
#آثار [[ارسطو]] و بهويژه كتاب «اخلاق نيكماخس» كه بهرهگيرى گسترده [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى مسكويه]] از آن را در ارتباط او با [[ارسطو]]ييان بغداد نيز سنجيدهاند. افزون بر اين از رساله منحول فضائل النفس به ترجمه ابوعثمان دمشقى نيز بايد ياد كرد كه [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى مسكويه]] آن را از [[ارسطو]] دانسته، و مطالبى از آن نقل كرده است؛ | #آثار [[ارسطو]] و بهويژه كتاب «اخلاق نيكماخس» كه بهرهگيرى گسترده [[ابن مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى مسكويه]] از آن را در ارتباط او با [[ارسطو]]ييان بغداد نيز سنجيدهاند. افزون بر اين از رساله منحول فضائل النفس به ترجمه ابوعثمان دمشقى نيز بايد ياد كرد كه [[ابن مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى مسكويه]] آن را از [[ارسطو]] دانسته، و مطالبى از آن نقل كرده است؛ | ||
#[[جالینوس]] و كتاب اخلاق النفس كه در بحث لذات حسى و نابسنده خواندن آنها بدان استناد شده است؛ | #[[جالینوس]] و كتاب اخلاق النفس كه در بحث لذات حسى و نابسنده خواندن آنها بدان استناد شده است؛ | ||
#بروسن نوفيثاغورى، متفكر سده 5م كه مسكويه از رساله «تدبير منزل» او به تفصيل نقل كرده است؛ | #بروسن نوفيثاغورى، متفكر سده 5م كه مسكويه از رساله «تدبير منزل» او به تفصيل نقل كرده است؛ | ||
| خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
با بررسى مباحث مطرحشده در كتاب، درمىيابيم كه مفهوم بنيادى آن، «سعادت» است. در نظر نویسنده، سعادت، غايت زندگانى اخلاقى آدمى است و از آنجا كه سعادت فردى، بخشى از سعادت عمومى جامعه به شمار مىآيد، سعادت را تنها از راه زندگى اجتماعى و شهرى مىتوان كسب كرد و فرد انسانى هر گاه عضو جامعهاى نباشد، از سعادت بهكمال بهره نخواهد برد<ref>تهذيب، 37، 146 - 147</ref> | با بررسى مباحث مطرحشده در كتاب، درمىيابيم كه مفهوم بنيادى آن، «سعادت» است. در نظر نویسنده، سعادت، غايت زندگانى اخلاقى آدمى است و از آنجا كه سعادت فردى، بخشى از سعادت عمومى جامعه به شمار مىآيد، سعادت را تنها از راه زندگى اجتماعى و شهرى مىتوان كسب كرد و فرد انسانى هر گاه عضو جامعهاى نباشد، از سعادت بهكمال بهره نخواهد برد<ref>تهذيب، 37، 146 - 147</ref> | ||
اعتراض [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى مسكويه]] بر زاهدان گوشهگير را در الهوامل و الشوامل و الفوز الاصغر نيز مىتوان ديد كه اين گروه را دريغكنندگان از يارى مردم مىخواند و مىگويد كه آنان با پاسخ ندادن به يارىجويى مردمان، به خود و ايشان ظلم مىكنند. | اعتراض [[ابن مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى مسكويه]] بر زاهدان گوشهگير را در الهوامل و الشوامل و الفوز الاصغر نيز مىتوان ديد كه اين گروه را دريغكنندگان از يارى مردم مىخواند و مىگويد كه آنان با پاسخ ندادن به يارىجويى مردمان، به خود و ايشان ظلم مىكنند. | ||
اين دريافت مدنى از فضيلتهاى انسانى نزد نویسنده بدان پايه ارجمند است كه آن را از حوزه اخلاق فراتر مىبرد و به ديانت و شريعت تعميم مىدهد. در نظر نویسنده، همچنان كه فلسفه، يگانه آموزش حقيقى و راه رستگارى و نجات است، «ادب الشريعة» نيز انتقالدهنده حقيقت بهصورت گزارههاى دينى است.<ref>تهذيب، 64</ref>و آن را با نقش قوانين يونانى در نواميس افلاطون و با نوع موسيقى مباح در جمهوريت او مىتوان تطبيق داد. | اين دريافت مدنى از فضيلتهاى انسانى نزد نویسنده بدان پايه ارجمند است كه آن را از حوزه اخلاق فراتر مىبرد و به ديانت و شريعت تعميم مىدهد. در نظر نویسنده، همچنان كه فلسفه، يگانه آموزش حقيقى و راه رستگارى و نجات است، «ادب الشريعة» نيز انتقالدهنده حقيقت بهصورت گزارههاى دينى است.<ref>تهذيب، 64</ref>و آن را با نقش قوانين يونانى در نواميس افلاطون و با نوع موسيقى مباح در جمهوريت او مىتوان تطبيق داد. | ||