صاحب شناسنامه 678؛ تأملی در شعر و اندیشه فروغ فرخ‌زاد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
 
خط ۳۵: خط ۳۵:
افزون بر اینها شعرهای فروغ ـ بعد از «اسیر» ـ تاریخ ندارد؛ نه در ذیل شعر و نه در متن آن به صورت اشاره یا حتی تلمیح و ایهامی به حادثه‌ای. کسانی این خصلت شعر را به حساب قوت آن گذاشته و برای شعر به قول خودشان «مناسبتی» کارت زرد صادر کرده‌اند و کسان دیگری ـ از جمله نگارنده ـ این ویژگی را به پای محافظه‌کاری و انتزاع شاعر از پیرامون خود نوشته‌اند.
افزون بر اینها شعرهای فروغ ـ بعد از «اسیر» ـ تاریخ ندارد؛ نه در ذیل شعر و نه در متن آن به صورت اشاره یا حتی تلمیح و ایهامی به حادثه‌ای. کسانی این خصلت شعر را به حساب قوت آن گذاشته و برای شعر به قول خودشان «مناسبتی» کارت زرد صادر کرده‌اند و کسان دیگری ـ از جمله نگارنده ـ این ویژگی را به پای محافظه‌کاری و انتزاع شاعر از پیرامون خود نوشته‌اند.


با این همه فروغ در همان سال‌های کوتاه و در عین حال بسیار پربار پس از گذار از دیوار و فراپشت نهادن تفلسف‌های بی‌مقدار «عصیان» به گونۀ ویژه‌ای با وقایع اتفاقیه درگیر شده است. بازتاب انتقادی این درگیری در بخش‌های قابل توجه «تولدی دیگر» و سه شعر فلسفی اجتماعی انتقادی در دفتر «ایمان بیاوریم ......» به‌وضوح پیداست. نگارنده در این کتاب کوشیده مهم‌ترین ابعاد عاطفی، اجتماعی و فلسفی اندیشه و زندگی فروغ را در متن این شعرها ارزیابی کند.
با این همه فروغ در همان سال‌های کوتاه و در عین حال بسیار پربار پس از گذار از دیوار و فراپشت نهادن تفلسف‌های بی‌مقدار «عصیان» به گونۀ ویژه‌ای با وقایع اتفاقیه درگیر شده است. بازتاب انتقادی این درگیری در بخش‌های قابل توجه «تولدی دیگر» و سه شعر فلسفی اجتماعی انتقادی در دفتر «ایمان بیاوریم......» به‌وضوح پیداست. نگارنده در این کتاب کوشیده مهم‌ترین ابعاد عاطفی، اجتماعی و فلسفی اندیشه و زندگی فروغ را در متن این شعرها ارزیابی کند.


فروغ برای فرار از «دیوار» سنت‌های دیرپایی که او را درگیر و «اسیر» سکون سیاه زندگی سطحی و مبتذل کرده بود و گریز از قید و بندهای پیچیده در مدرنیتۀ قلابی «روشن‌فکر» و «فندک» و «زوزه‌های» توخالی شبه‌اعتراضی، ناگزیر بود درهای «تولد دیگر» گونه‌اش را از دریچۀ «عصیان» بگشاید، در واقع بشکند؛ بشکند تا «پنجره» او را به دیار روشنایی‌ها و آفتاب رهنمون شود.
فروغ برای فرار از «دیوار» سنت‌های دیرپایی که او را درگیر و «اسیر» سکون سیاه زندگی سطحی و مبتذل کرده بود و گریز از قید و بندهای پیچیده در مدرنیتۀ قلابی «روشن‌فکر» و «فندک» و «زوزه‌های» توخالی شبه‌اعتراضی، ناگزیر بود درهای «تولد دیگر» گونه‌اش را از دریچۀ «عصیان» بگشاید، در واقع بشکند؛ بشکند تا «پنجره» او را به دیار روشنایی‌ها و آفتاب رهنمون شود.