۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''شمایلنگاری روایتهای شاهنامهای پیش و پس از فردوسی''' تألیف [[مولودی آرانی، علی|علی مولودی آرانی]] با مقدمهای از دکتر [[آیدنلو، سجاد|سجاد آیدنلو]]؛ در این کتاب نویسنده به بررسی بازتاب تصویری بعضی داستانها و شخصیتهای بهاصطلاح شاهنامهای بر روی سفالینهها، کاشیها، ظروف، ابزار فلزی، پارچهها، دیوارنگارهها و ... در سدههای ششم تا هشتم هجری پرداخته و به منظور جامعیت تحقیق خویش برخی نگارههای بازمانده از عصر ساسانی و قرون نخست تا پنجم هجری و نیز مجالس نسخ شاهنامه را هم به صورت مقایسهای بررسی کرده است. | '''شمایلنگاری روایتهای شاهنامهای پیش و پس از فردوسی''' تألیف [[مولودی آرانی، علی|علی مولودی آرانی]] با مقدمهای از دکتر [[آیدنلو، سجاد|سجاد آیدنلو]]؛ در این کتاب نویسنده به بررسی بازتاب تصویری بعضی داستانها و شخصیتهای بهاصطلاح شاهنامهای بر روی سفالینهها، کاشیها، ظروف، ابزار فلزی، پارچهها، دیوارنگارهها و... در سدههای ششم تا هشتم هجری پرداخته و به منظور جامعیت تحقیق خویش برخی نگارههای بازمانده از عصر ساسانی و قرون نخست تا پنجم هجری و نیز مجالس نسخ شاهنامه را هم به صورت مقایسهای بررسی کرده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
روایتهای تصویری سدههای ششم و هفتم از یکسو با شاهنامه و از دیگرسو با شاهنامههای مصور سدۀ هشتم در پیوند هستند. با وجود آنکه در نگاه نخست به نظر میرسد این سه جریان در پیوند با یکدیگر و از پس هم ایجاد شدهاند، اما در این تعاقب منطقی انگارههایی مسلم فرض شدهاند که شایسته است در آنها با دیدۀ تردید نگریست. این پژوهش دقیقاً از تردید دربارۀ همین انگارهها آغاز میشود. نخستین انگاره آن است که روایتهای تصویری منقش بر مواد فرهنگی سدههای ششم تا هشتم نمایشگر داستانهای فردوسی هستند یا به عبارتی دیگر منبع روایی آنها [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامۀ فردوسی]] است. دیگر آنکه روایت تصویری حماسۀ ملی ایران پیش از سدۀ ششم آنچنان مورد توجه نبوده و پس از نهضت ادبی گردآوری روایتهای حماسی در سدههای سوم تا پنجم و بهویژه پس از سرایش شاهنامه رواج مییابد. نگارنده در این کتاب درصدد آن است که با تردید در این دو انگاره، این فرضیه را اثبات کند که روایتهای تصویری نقشبسته بر انواع مواد فرهنگی سدههای ششم تا هشتم از لحاظ پشتوانۀ روایی قطعاً و لزوماً برگرفته از [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامۀ فردوسی]] نیستند، بلکه باید آنها را در گسترۀ هنری وسیعتری تحلیل کرد. | روایتهای تصویری سدههای ششم و هفتم از یکسو با شاهنامه و از دیگرسو با شاهنامههای مصور سدۀ هشتم در پیوند هستند. با وجود آنکه در نگاه نخست به نظر میرسد این سه جریان در پیوند با یکدیگر و از پس هم ایجاد شدهاند، اما در این تعاقب منطقی انگارههایی مسلم فرض شدهاند که شایسته است در آنها با دیدۀ تردید نگریست. این پژوهش دقیقاً از تردید دربارۀ همین انگارهها آغاز میشود. نخستین انگاره آن است که روایتهای تصویری منقش بر مواد فرهنگی سدههای ششم تا هشتم نمایشگر داستانهای فردوسی هستند یا به عبارتی دیگر منبع روایی آنها [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامۀ فردوسی]] است. دیگر آنکه روایت تصویری حماسۀ ملی ایران پیش از سدۀ ششم آنچنان مورد توجه نبوده و پس از نهضت ادبی گردآوری روایتهای حماسی در سدههای سوم تا پنجم و بهویژه پس از سرایش شاهنامه رواج مییابد. نگارنده در این کتاب درصدد آن است که با تردید در این دو انگاره، این فرضیه را اثبات کند که روایتهای تصویری نقشبسته بر انواع مواد فرهنگی سدههای ششم تا هشتم از لحاظ پشتوانۀ روایی قطعاً و لزوماً برگرفته از [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامۀ فردوسی]] نیستند، بلکه باید آنها را در گسترۀ هنری وسیعتری تحلیل کرد. | ||
در این کتاب نویسنده به بررسی بازتاب تصویری بعضی داستانها و شخصیتهای بهاصطلاح شاهنامهای بر روی سفالینهها، کاشیها، ظروف، ابزار فلزی، پارچهها، دیوارنگارهها و ... در سدههای ششم تا هشتم هجری پرداخته و به منظور جامعیت تحقیق خویش برخی نگارههای بازمانده از عصر ساسانی و قرون نخست تا پنجم هجری و نیز مجالس نسخ شاهنامه را هم به صورت مقایسهای بررسی کرده است. در این کتاب نگارههای مختلف رستم، فرامرز، بیژن، کیومرث، فریدون و ضحاک، سیاوش، بهرام گور و فرود بهدقت گردآوری و بررسی شده و محوریت اصلی بحث بیشتری دربارۀ آثار تصویری دو داستان فریدون و ضحاک و بهرام گور و آزاده است که تنوع و تکراری بیش از اشخاص و داستانهای دیگر دارند. | در این کتاب نویسنده به بررسی بازتاب تصویری بعضی داستانها و شخصیتهای بهاصطلاح شاهنامهای بر روی سفالینهها، کاشیها، ظروف، ابزار فلزی، پارچهها، دیوارنگارهها و... در سدههای ششم تا هشتم هجری پرداخته و به منظور جامعیت تحقیق خویش برخی نگارههای بازمانده از عصر ساسانی و قرون نخست تا پنجم هجری و نیز مجالس نسخ شاهنامه را هم به صورت مقایسهای بررسی کرده است. در این کتاب نگارههای مختلف رستم، فرامرز، بیژن، کیومرث، فریدون و ضحاک، سیاوش، بهرام گور و فرود بهدقت گردآوری و بررسی شده و محوریت اصلی بحث بیشتری دربارۀ آثار تصویری دو داستان فریدون و ضحاک و بهرام گور و آزاده است که تنوع و تکراری بیش از اشخاص و داستانهای دیگر دارند. | ||
یکی از نتایج مهم این تحقیق آن است که منبع هنرمندان و آفرینندگان نگارههای این کسان و روایات بر روی آثار و اشیای مختلف، بر خلاف آنچه مشهور شده یا ممکن است پنداشته شود، صرفاً و فقط متن [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامۀ فردوسی]] نبوده است و غیر از نص شاهنامه، تصویرسازان گاهی از روایتهای دیگر ملی ـ پهلوانی ایران در سایر منابع یا حتی شاید سنت شفاهی بهرهمند شدهاند. بر همین اساس در نام و مباحث کتاب بهدرستی از تعبیر «روایتهای شاهنامهای» استفاده شده است. | یکی از نتایج مهم این تحقیق آن است که منبع هنرمندان و آفرینندگان نگارههای این کسان و روایات بر روی آثار و اشیای مختلف، بر خلاف آنچه مشهور شده یا ممکن است پنداشته شود، صرفاً و فقط متن [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامۀ فردوسی]] نبوده است و غیر از نص شاهنامه، تصویرسازان گاهی از روایتهای دیگر ملی ـ پهلوانی ایران در سایر منابع یا حتی شاید سنت شفاهی بهرهمند شدهاند. بر همین اساس در نام و مباحث کتاب بهدرستی از تعبیر «روایتهای شاهنامهای» استفاده شده است. | ||