شمایلنگاری روایتهای شاهنامهای پیش و پس از فردوسی
شمایلنگاری روایتهای شاهنامهای پیش و پس از فردوسی | |
---|---|
پدیدآوران | مولودی آرانی، علی (نویسنده) آیدنلو، سجاد (مقدمهنویس) |
ناشر | خاموش |
مکان نشر | اصفهان |
سال نشر | 1401 |
شابک | 0ـ69ـ6942ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
شمایلنگاری روایتهای شاهنامهای پیش و پس از فردوسی تألیف علی مولودی آرانی با مقدمهای از دکتر سجاد آیدنلو؛ در این کتاب نویسنده به بررسی بازتاب تصویری بعضی داستانها و شخصیتهای بهاصطلاح شاهنامهای بر روی سفالینهها، کاشیها، ظروف، ابزار فلزی، پارچهها، دیوارنگارهها و ... در سدههای ششم تا هشتم هجری پرداخته و به منظور جامعیت تحقیق خویش برخی نگارههای بازمانده از عصر ساسانی و قرون نخست تا پنجم هجری و نیز مجالس نسخ شاهنامه را هم به صورت مقایسهای بررسی کرده است.
ساختار
کتاب در چهار فصل به نگارش درآمده است.
گزارش کتاب
در پژوهشهایی که دربارۀ نقوش روایی سدههای ششم تا هشتم قمری انجام شده، چیستی روایی این نگارهها بررسی شده و در غالب موارد آشکار شده هر کدام نمایشگر چه داستانهایی هستند. از جمله مهمترین داستانهای به نمایش درآمده در این موارد روایتهایی چون بهرام گور و آزاده، پیروزی فریدون بر ضحاک و بیژن و منیژه است. این روایتها از جمله روایتهایی هستند که پیشتر در منابع حماسی ایرانی ثبت و ضبط شدهاند و بیش از هر منبع دیگری داستانهای شاهنامۀ فردوسی را به یاد میآورند. بر همین اساس در بسیاری از پژوهشها و شناسنامههای آثار موزهای، نقوش متعددی در این بازه زمانی با عنوان «نقوش شاهنامۀ فردوسی» معرفی شدهاند.
روایتهای تصویری سدههای ششم و هفتم از یکسو با شاهنامه و از دیگرسو با شاهنامههای مصور سدۀ هشتم در پیوند هستند. با وجود آنکه در نگاه نخست به نظر میرسد این سه جریان در پیوند با یکدیگر و از پس هم ایجاد شدهاند، اما در این تعاقب منطقی انگارههایی مسلم فرض شدهاند که شایسته است در آنها با دیدۀ تردید نگریست. این پژوهش دقیقاً از تردید دربارۀ همین انگارهها آغاز میشود. نخستین انگاره آن است که روایتهای تصویری منقش بر مواد فرهنگی سدههای ششم تا هشتم نمایشگر داستانهای فردوسی هستند یا به عبارتی دیگر منبع روایی آنها شاهنامۀ فردوسی است. دیگر آنکه روایت تصویری حماسۀ ملی ایران پیش از سدۀ ششم آنچنان مورد توجه نبوده و پس از نهضت ادبی گردآوری روایتهای حماسی در سدههای سوم تا پنجم و بهویژه پس از سرایش شاهنامه رواج مییابد. نگارنده در این کتاب درصدد آن است که با تردید در این دو انگاره، این فرضیه را اثبات کند که روایتهای تصویری نقشبسته بر انواع مواد فرهنگی سدههای ششم تا هشتم از لحاظ پشتوانۀ روایی قطعاً و لزوماً برگرفته از شاهنامۀ فردوسی نیستند، بلکه باید آنها را در گسترۀ هنری وسیعتری تحلیل کرد.
در این کتاب نویسنده به بررسی بازتاب تصویری بعضی داستانها و شخصیتهای بهاصطلاح شاهنامهای بر روی سفالینهها، کاشیها، ظروف، ابزار فلزی، پارچهها، دیوارنگارهها و ... در سدههای ششم تا هشتم هجری پرداخته و به منظور جامعیت تحقیق خویش برخی نگارههای بازمانده از عصر ساسانی و قرون نخست تا پنجم هجری و نیز مجالس نسخ شاهنامه را هم به صورت مقایسهای بررسی کرده است. در این کتاب نگارههای مختلف رستم، فرامرز، بیژن، کیومرث، فریدون و ضحاک، سیاوش، بهرام گور و فرود بهدقت گردآوری و بررسی شده و محوریت اصلی بحث بیشتری دربارۀ آثار تصویری دو داستان فریدون و ضحاک و بهرام گور و آزاده است که تنوع و تکراری بیش از اشخاص و داستانهای دیگر دارند.
یکی از نتایج مهم این تحقیق آن است که منبع هنرمندان و آفرینندگان نگارههای این کسان و روایات بر روی آثار و اشیای مختلف، بر خلاف آنچه مشهور شده یا ممکن است پنداشته شود، صرفاً و فقط متن شاهنامۀ فردوسی نبوده است و غیر از نص شاهنامه، تصویرسازان گاهی از روایتهای دیگر ملی ـ پهلوانی ایران در سایر منابع یا حتی شاید سنت شفاهی بهرهمند شدهاند. بر همین اساس در نام و مباحث کتاب بهدرستی از تعبیر «روایتهای شاهنامهای» استفاده شده است.
در فصل نخست دربارۀ مهمترین مفاهیم و اصطلاحات پژوهش بحث شده و در ادامه با بررسی پیشینۀ پژوهشهای مرتبط، مهمترین کاستیهای پژوهشهای پیشین و بر اساس آن اهداف اصلی این پژوهش تبیین شده است. در فصل دوم پیشینۀ روایتهای تصویری شاهنامهای پیش از فردوسی بررسی شده و در فصل سوم مجموعهای از نقوش روایتهای شاهنامهای ایران پس از فردوسی و اختصاصاً در سدههای ششم تا هشتم قمری توصیف و طبقهبندی شده و همچنین با روایتهای نوشتاری موجود و بهویژه شاهنامۀ فردوسی مطابقت داده شده و میزان وابستگی و پیوستگی هر روایت تصویری به روایت نوشتاری جداگانه بررسی شده است. در فصل پایانی نیز روایتهای تصویری سدههای ششم تا هشتم در مجموعهای گستردهتر مورد بحث و تحلیل قرار گرفته و پیوندهای این روایتهای تصویری با دو مجموعه نگارههایی روایی دیگر شامل نگارههای روایی و حماسی دورۀ ساسانی و پنج سدۀ نخستین دوران اسلامی و همچنین نسخههای مصور شاهنامه فردوسی در سدۀ هشتم بررسی و تحلیل شده و به طور گسترده دربارۀ مهمترین مسئلۀ این پژوهش که میزان وابستگی و پیوستگی روایتهای تصویری سدههای ششم تا هشتم به شاهنامۀ فردوسی است، بحث شده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات