۱۴۷٬۰۰۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
| خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
در دورۀ ایلخانان حضور عالمان شیعی مانند [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]]، [[قطبالدین شیرازی، محمود بن مسعود|علامه قطبالدین شیرازی]] و نیز [[حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلی]] در ایران بسیار چشمگیر بود؛ چنانکه سبب شد سلطان محمد خدابنده مدتی به تشیع مشرف شود. از سوی دیگر تصوف نیز در جغرافیای ایران گسترش یافته و خراسان مهد تصوف و عرفان قلمداد شد. اظهار ارادت بزرگان طریقتی همچون [[ابوسعید ابوالخیر]]، [[ابوالحسن خرقانی، علی بن احمد|ابوالحسن خرقانی]]، [[عطاردی قوچانی، عزیزالله|عطار]]، [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] و ... به خاندان عترت را نباید از دیده پنهان داشت. اما اصلیترین اقدام برای نزدیکی تشیع و تصوف را عارف نامی [[آملی، سید حیدر|سید حیدر آملی]] طرحریزی کرد و در اساس تشیع و تصوف را همسو و یک جریان قلمداد کرد. از سوی دیگر برخی جریانهای صوفی متمایل به تشیع مانند سربداریه، دست به اقدامات سیاسی نیز زدند و شورشهایی به راه انداختند که تا مدتها ادامه داشت. از دیگر سو جریان تصوفی سنی شیخ صفیالدین اردبیلی طی روندی به تشیع دگرگون شد و صفویان قزلباش در زمرۀ صوفیان شیعی پای به عرصۀ تاریخ گذاشتند و منشأ تحول عظیمی در تاریخ مذهبی ایران اسلامی شدند. | در دورۀ ایلخانان حضور عالمان شیعی مانند [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]]، [[قطبالدین شیرازی، محمود بن مسعود|علامه قطبالدین شیرازی]] و نیز [[حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلی]] در ایران بسیار چشمگیر بود؛ چنانکه سبب شد سلطان محمد خدابنده مدتی به تشیع مشرف شود. از سوی دیگر تصوف نیز در جغرافیای ایران گسترش یافته و خراسان مهد تصوف و عرفان قلمداد شد. اظهار ارادت بزرگان طریقتی همچون [[ابوسعید ابوالخیر]]، [[ابوالحسن خرقانی، علی بن احمد|ابوالحسن خرقانی]]، [[عطاردی قوچانی، عزیزالله|عطار]]، [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] و... به خاندان عترت را نباید از دیده پنهان داشت. اما اصلیترین اقدام برای نزدیکی تشیع و تصوف را عارف نامی [[آملی، سید حیدر|سید حیدر آملی]] طرحریزی کرد و در اساس تشیع و تصوف را همسو و یک جریان قلمداد کرد. از سوی دیگر برخی جریانهای صوفی متمایل به تشیع مانند سربداریه، دست به اقدامات سیاسی نیز زدند و شورشهایی به راه انداختند که تا مدتها ادامه داشت. از دیگر سو جریان تصوفی سنی شیخ صفیالدین اردبیلی طی روندی به تشیع دگرگون شد و صفویان قزلباش در زمرۀ صوفیان شیعی پای به عرصۀ تاریخ گذاشتند و منشأ تحول عظیمی در تاریخ مذهبی ایران اسلامی شدند. | ||
در اوایل قاجار اگرچه شخص شاه تمایلاتی به صوفیان داشت، باز هم نهاد روحانیت غلبه داشت و توانست اوضاع را به نفع خویش مدیریت کند. در دورۀ سلطنت فتحعلی شاه ایران یکپارچه تحت نظر نهاد روحانیت بود و کاملاً به نفع روحانیت پیش رفت. محمدشاه که با آموزههای اهل طریقت تربیت شده بود، با انتخاب وزیری صوفی عملاً کارهای مملکتی را به اهل تصوف سپرد؛ بنابراین در این دوره غلبۀ نهاد تصوف بر گسترش ادبیات صوفیانه تأثیر بسزایی داشت. | در اوایل قاجار اگرچه شخص شاه تمایلاتی به صوفیان داشت، باز هم نهاد روحانیت غلبه داشت و توانست اوضاع را به نفع خویش مدیریت کند. در دورۀ سلطنت فتحعلی شاه ایران یکپارچه تحت نظر نهاد روحانیت بود و کاملاً به نفع روحانیت پیش رفت. محمدشاه که با آموزههای اهل طریقت تربیت شده بود، با انتخاب وزیری صوفی عملاً کارهای مملکتی را به اهل تصوف سپرد؛ بنابراین در این دوره غلبۀ نهاد تصوف بر گسترش ادبیات صوفیانه تأثیر بسزایی داشت. | ||