۱۴۷٬۰۸۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURپر سیمرغJ1.jpg | عنوان =پر سیمرغ | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = ناصری، حمید (نویسنده) محمودی، لیلا (ویرایش) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =چراغ دیده | مکان نشر =مشهد | سال نشر =1398 | کد ا...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''پر سیمرغ؛ ترجمه و تطبیق حکمت لاتزو و ادب پارسی''' تألیف دکتر حمید | '''پر سیمرغ؛ ترجمه و تطبیق حکمت لاتزو و ادب پارسی''' تألیف دکتر [[ناصری، حمید|حمید ناصری]]، با ویرایش [[محمودی، لیلا|لیلا محمودی]]، نویسنده در این کتاب ابتدا یکی از گفتارهای لاتزو از تائو را آورده و سپس آن را با حکمتهای ادب پارسی از قبیل گفتارهای [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] و [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] تطبیق داده است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
این کتاب تکاپوی نویسنده است در جستن پر سیمرغ که اساطیر ما را آخرین پناه و چاره بود. رستم شاهنامه آنگاه که از نبرد با اسفندیار خسته و زخمی باز میماند. تنها با یاری سیمرغ، او را در نهایت شکست میدهد. این پیروزی، بر آنکه رویینتن و نظرکردۀ زرتشت بزرگ بود را حکمتی است که میباید آموخت. تفاوت ظریف و زیبایی هست در وصف پیر طوس و شیخ | این کتاب تکاپوی نویسنده است در جستن پر سیمرغ که اساطیر ما را آخرین پناه و چاره بود. رستم شاهنامه آنگاه که از نبرد با اسفندیار خسته و زخمی باز میماند. تنها با یاری سیمرغ، او را در نهایت شکست میدهد. این پیروزی، بر آنکه رویینتن و نظرکردۀ زرتشت بزرگ بود را حکمتی است که میباید آموخت. تفاوت ظریف و زیبایی هست در وصف پیر طوس و [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]]، در نبرد پرسکوه این اساطیر ایران باستان. رستم شاهنامۀ حکیم، با تیر گز و دریافت آنکه اسفندیار چشمان خود را در هنگام تطهیر بسته بود، شکست میدهد و رستم سهروردی با به تن کردن تنپوش و زرهای ساخته از آینه که با انعکاس نور خورشید چشمان اسفندیار را چنان محو و خیره نمود، گویی که به خود یا مستقیم به خورشید خیره شده است. بدین گونه با خیال آنکه بیناییاش را از دست داده است، از نبرد با رستم باز میماند. حماسۀ باشکوه [[منطق الطیر عطار]] به همین مقصود آغاز میگردد که پرندگانی چند به یاری هدهد، راهی قلۀ قاف معرفتاند تا به درگاه سیمرغ برسند. | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
| خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
چین همچون ایران از قدیمیترین تمدنهای بشری است که نقش بزرگی در شکلگیری تمدن جهانی داشته است. آشنایی با تائو و دیدن فصل مشترک آن با حکمت ایران قدیم، با وجود گشودن دری به فرهنگ غنی شرق، ما را به اصل خود نیز نزدیک میکند. | چین همچون ایران از قدیمیترین تمدنهای بشری است که نقش بزرگی در شکلگیری تمدن جهانی داشته است. آشنایی با تائو و دیدن فصل مشترک آن با حکمت ایران قدیم، با وجود گشودن دری به فرهنگ غنی شرق، ما را به اصل خود نیز نزدیک میکند. | ||
نویسنده در این کتاب ابتدا یکی از گفتارهای لاتزو از تائو را آورده و سپس آن را با حکمتهای ادب پارسی از قبیل گفتارهای مولانا و عطار تطبیق داده است.<ref>[https://literaturelib.com/books/4161 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | نویسنده در این کتاب ابتدا یکی از گفتارهای لاتزو از تائو را آورده و سپس آن را با حکمتهای ادب پارسی از قبیل گفتارهای [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] و [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] تطبیق داده است.<ref>[https://literaturelib.com/books/4161 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references /> | ||