۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURداروی جانJ1.jpg | عنوان =داروی جان | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = قیصری، ابراهیم (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =کتاب سرزمین | مکان نشر =تهران | سال نشر =1398 | کد اتوماسیون =AUTOMATIO...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''داروی جان؛ تکرار مضمون در آثار عطار نیشابوری''' تألیف ابراهیم | '''داروی جان؛ تکرار مضمون در آثار عطار نیشابوری''' تألیف [[قیصری، ابراهیم|ابراهیم قیصری]]، علاقۀ [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] به سرگذشت عارفان و سخنان دلاویزشان چنان مینماید که گویی در هنگام به نظم درآوردنشان، «[[تذکرة الأولیاء|تذکرة الاولیاء]]» را پیش رو داشته و افزون بر نقل مضمون حکایتها، بسیاری از لغات و ترکیبات داستانهای منثور را عیناً در حکایتهای منظوم خود نقل کرده است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
شیخ فریدالدین عطار نیشابوری (540 ـ 618 هـ.ق) شاعر و عارف قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری را اهل ادب و عرفان، به واسطۀ دو اثر مشهور وی یعنی | [[عطار، محمد بن ابراهیم|شیخ فریدالدین عطار نیشابوری]] (540 ـ 618 هـ.ق) شاعر و عارف قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری را اهل ادب و عرفان، به واسطۀ دو اثر مشهور وی یعنی «[[تذکرة الأولیاء|تذکرة الاولیاء]]» و «[[منطق الطیر عطار|منطق الطیر]]» نیک میشناسند؛ هرچند آثار دیگرش چون [[مصیبتنامه]]، [[الهینامه]]، [[اسرارنامه]] و [[مختارنامه]] نیز از شهرت بسزایی برخوردارند. از میان این آثار، «[[تذکرة الأولیاء|تذکرة الاولیاء]]» معروفتر از آن است که نیاز به معرفی داشته باشد؛ و چنانکه از عنوان کتاب برمیآید مجموعهای است گرانقدر در شرح احوال و اقوال مشایخ و مشاهیر بزرگ صوفیه که نویسنده با مطالعۀ آثار پیشینیان و غور و بررسی در آنها و اطلاعات خود فراهم آورده است. دقت در این کتاب ارزشمند نشان میدهد که مؤلف از کتب معتبری در تراجم و احوال این قوم مانند طبقات الصوفیه، رسالۀ قشیریه، کشف المحجوب هجویری غزنوی و چند متن دیگر در این زمینه به زبان تازی در مطالعه گرفته بوده است. ارزش و اعتبار این مطالب به اندازهای است که عطار بسیاری از نکتهها و حکایات «[[تذکرة الأولیاء|تذکرة الاولیاء]]» را در آثار منظوم خود نیز بازگو میکند. این نقلها و بازگوییها ظاهراً مککر به نظر میرسد؛ ولی لطف سخن و شیوۀ داستانسرایی شیخ چنان است که نهتنها موجب ملال خاطر خواننده نیست، بلکه این گفتۀ شیرین حافظ را به یاد میآورد که: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب''|2=''کز هر زبان که میشنوم نامکرر است''}} | {{ب|''یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب''|2=''کز هر زبان که میشنوم نامکرر است''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
علاقۀ عطار به سرگذشت عارفان و سخنان دلاویزشان چنان مینماید که گویی در هنگام به نظم درآوردنشان، | علاقۀ [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] به سرگذشت عارفان و سخنان دلاویزشان چنان مینماید که گویی در هنگام به نظم درآوردنشان، «[[تذکرة الأولیاء|تذکرة الاولیاء]]» را پیش رو داشته و افزون بر نقل مضمون حکایتها، بسیاری از لغات و ترکیبات داستانهای منثور را عیناً در حکایتهای منظوم خود نقل کرده است؛ برای مثال در «تذکرة الاولیاء» آورده است: «نقل است که یک روز [[ابوعلی دقاق]] به خانۀ مریدی شد. و آن مرید، دیرگاه بود که در انتظار او بود. چون شیخ درآمد گفت: ای شیخ! یک سخن بگویم! گفت: بگو. گفت: کی خواهی رفت؟ گفت: ای بیچاره! هنوز وصال نایافته آواز فراق بلندی کردی؟» | ||
عطار همین حکایت را به صورت نظم در | عطار همین حکایت را به صورت نظم در «[[مصیبتنامه]]» اینگونه تکرار میکند: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''بوعلی دقاق آن شیخ جهان''|2=''شد به نزدیک مریدی میهمان''}} | {{ب|''بوعلی دقاق آن شیخ جهان''|2=''شد به نزدیک مریدی میهمان''}} | ||
| خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
ملاحظه میشود که کلمات کلیدی مانند انتظار، مرید، کی خواهی رفت، وصال و فراق بعینه در هر دو متن ـ منظوم و منثور ـ تکرار شده است. | ملاحظه میشود که کلمات کلیدی مانند انتظار، مرید، کی خواهی رفت، وصال و فراق بعینه در هر دو متن ـ منظوم و منثور ـ تکرار شده است. | ||
گاهی تکرار حکایت و موضوع آن در خود | گاهی تکرار حکایت و موضوع آن در خود «[[تذکرة الأولیاء|تذکرة الاولیاء]]» با اندک تغییری در صحنۀ داستان و اشخاص دیده میشود. از باب مثال موضوع تکلف میزبان در شمع و چراغ افروختن در مهمان کردن صوفیان، یک بار به نام احمد خضرویه میآید و دیگر بار به نام شبلی بازآوری میشود و البته در هر دو مورد، زیبا و دلنشین است. | ||
در برخی از داستانهای تکراری | در برخی از داستانهای تکراری «[[تذکرة الأولیاء|تذکرة الاولیاء]]»، اسلوب و چارچوب داستان یکی است؛ ولی پیام موردنظر و مضمون کلام تفاوت دارد. از دیگر مکررات و بازآفرینی در «[[تذکرة الأولیاء|تذکرة الاولیاء]]» نسبت دادن کرامتی واحد به دو تن از اولیاست؛ با این تفاوت که صحنهآرایی در داستان اول، جلوۀ بیشتری دارد. | ||
در این کتاب نمونههایی از این تکرار مضامین در آثار عطار | در این کتاب نمونههایی از این تکرار مضامین در آثار [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار نیشابوری]]، بهویژه در «[[تذکرة الأولیاء|تذکرة الاولیاء]]» و «[[منطقالطیر (مقدمه سلماسی زاده)|منطقالطیر]]» نقل شده است.<ref>[https://literaturelib.com/books/4131 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||