۱۴۶٬۸۲۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''سفرنامۀ عتبات عالیات و هند''' تألیف [[شمسالعلماء گرکانی، محمدحسین|میرزا محمدحسین شمسالعلماء گرکانی]]، مصحح [[صفری، علیاکبر|علیاکبر صفری]]؛ [[شمسالعلماء گرکانی، محمدحسین|شمسالعلماء]] در سال 1304 قمری برای تدریس آقاخان سوم، نوۀ آقاخان محلاتی رهبر اسماعیلیه به هند رفت .در این سفر مدت نهسال در بمبئی ماند و افزون بر تدریس ادبیات و معارف، به ترویج مبانی فرهنگ تشیع و پاسخدادن به شبهات و نگارش ردیه در دفاع از حقیقت تشیع پرداخت. او تصمیم گرفت پیش از سفر به هند، به زیارت عتبات عالیات برود و از آنجا به بمبئی برود و این سفرنامه گزارش همین سفر است. | '''سفرنامۀ عتبات عالیات و هند''' تألیف [[شمسالعلماء گرکانی، محمدحسین|میرزا محمدحسین شمسالعلماء گرکانی]]، مصحح [[صفری، علیاکبر|علیاکبر صفری]]؛ [[شمسالعلماء گرکانی، محمدحسین|شمسالعلماء]] در سال 1304 قمری برای تدریس آقاخان سوم، نوۀ آقاخان محلاتی رهبر اسماعیلیه به هند رفت.در این سفر مدت نهسال در بمبئی ماند و افزون بر تدریس ادبیات و معارف، به ترویج مبانی فرهنگ تشیع و پاسخدادن به شبهات و نگارش ردیه در دفاع از حقیقت تشیع پرداخت. او تصمیم گرفت پیش از سفر به هند، به زیارت عتبات عالیات برود و از آنجا به بمبئی برود و این سفرنامه گزارش همین سفر است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
این کتاب متن سفر او به عتبات عالیات و هند است که در مقدمۀ آن به معرفی شخصیت علمی شمسالعلماء و سفرنامۀ او پرداخته شده است. | این کتاب متن سفر او به عتبات عالیات و هند است که در مقدمۀ آن به معرفی شخصیت علمی شمسالعلماء و سفرنامۀ او پرداخته شده است. | ||
[[شمسالعلماء گرکانی، محمدحسین|شمسالعلماء]] در سال 1304 قمری برای تدریس آقاخان سوم، نوۀ آقاخان محلاتی رهبر اسماعیلیه به هند رفت .در این سفر مدت نهسال در بمبئی ماند و افزون بر تدریس ادبیات و معارف، به ترویج مبانی فرهنگ تشیع و پاسخدادن به شبهات و نگارش ردیه در دفاع از حقیقت تشیع پرداخت. او تصمیم گرفت پیش از سفر به هند، به زیارت عتبات عالیات برود و از آنجا به بمبئی برود و این سفرنامه گزارش همین سفر است. | [[شمسالعلماء گرکانی، محمدحسین|شمسالعلماء]] در سال 1304 قمری برای تدریس آقاخان سوم، نوۀ آقاخان محلاتی رهبر اسماعیلیه به هند رفت.در این سفر مدت نهسال در بمبئی ماند و افزون بر تدریس ادبیات و معارف، به ترویج مبانی فرهنگ تشیع و پاسخدادن به شبهات و نگارش ردیه در دفاع از حقیقت تشیع پرداخت. او تصمیم گرفت پیش از سفر به هند، به زیارت عتبات عالیات برود و از آنجا به بمبئی برود و این سفرنامه گزارش همین سفر است. | ||
نویسنده در این زمان 42 ساله و در شهر همدان اقامت داشت. سرآغاز سفر جمادیالثانی 1304 قمری و آخرین گزارش او از بمبئی 22 رمضان همان سال است. با این حساب سفر او 72 روز زمان برده است. وی در این سفرنامه شرح شهرهایی که از آنها گذر میکند را آورده است. | نویسنده در این زمان 42 ساله و در شهر همدان اقامت داشت. سرآغاز سفر جمادیالثانی 1304 قمری و آخرین گزارش او از بمبئی 22 رمضان همان سال است. با این حساب سفر او 72 روز زمان برده است. وی در این سفرنامه شرح شهرهایی که از آنها گذر میکند را آورده است. | ||
کشتی [[شمسالعلماء گرکانی، محمدحسین|شمسالعلماء]] در 21 رمضان در بمبئی لنگر انداخته است و جمعی به پیشواز او آمده و او را به محل اقامت بردهاند. این شهر برای شهر شهود و شگفتی است؛ از اینرو بیشترین مطالب این سفرنامه به وصف بمبئی اختصاص یافته است. او مانند همۀ سفرنامهنویسان که هند را دیده و از آن نوشتهاند، مبهوت آداب و رسوم و اماکن رفاهی و صنعتی بمبئی شده است. حیرت او از بتپرستی و گاوپرستی، پدیدۀ لولهکشی در این شهر، انواع گلها و درختان و میوههای بمبئی، میوههای گوناگون و ... از برخی ویژگیهای این سفرنامه است. | کشتی [[شمسالعلماء گرکانی، محمدحسین|شمسالعلماء]] در 21 رمضان در بمبئی لنگر انداخته است و جمعی به پیشواز او آمده و او را به محل اقامت بردهاند. این شهر برای شهر شهود و شگفتی است؛ از اینرو بیشترین مطالب این سفرنامه به وصف بمبئی اختصاص یافته است. او مانند همۀ سفرنامهنویسان که هند را دیده و از آن نوشتهاند، مبهوت آداب و رسوم و اماکن رفاهی و صنعتی بمبئی شده است. حیرت او از بتپرستی و گاوپرستی، پدیدۀ لولهکشی در این شهر، انواع گلها و درختان و میوههای بمبئی، میوههای گوناگون و... از برخی ویژگیهای این سفرنامه است. | ||
آخرین عبارات این سفرنامه، پوشاک هندوهاست که از چشم تیزبین شمس دور نمانده است. انواع کفشهای گوناگون که برخی از آناه نیم ذرع، تقریباً نیم متر و عمامههای رنگارنگ که هر صنف عمامه ویژۀ خود را از یک شکل و جنس بر سر گذاشتهاند. | آخرین عبارات این سفرنامه، پوشاک هندوهاست که از چشم تیزبین شمس دور نمانده است. انواع کفشهای گوناگون که برخی از آناه نیم ذرع، تقریباً نیم متر و عمامههای رنگارنگ که هر صنف عمامه ویژۀ خود را از یک شکل و جنس بر سر گذاشتهاند. | ||